جمعه ۱۶ آبان ۱۳۹۳ - ۰۶:۰۱

«حیات‌النفوس، داستان‌های میان‌رودان» عنوان کتابی در بردارنده دو نمایشنامه از علی شمس است. «حیات‌النفوس» نمایشنامه‌ای بر اساس داستانی از هزار و یک شب است که برای اجرای عروسکی نوشته شده و «داستان‌های میان‌رودان» نمایشنامه‌ای بر اساس کتاب «تاریخ تمدن بین‌النهرین» نوشته یوسف مجید زاده است که در قالب کمدی نوشته شده است.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): نمایشنامه «حیات‌النفوس» بر اساس داستانی از مجموعه افسانه‌های «هزار و یک شب» نوشته شده است که با جمله «با نگاه دور به شبی از شب‌های هزار و یک ‌شب» آغاز می‌شود. متن نمایشنامه با زبانی آهنگین و روان نوشته شده و به پیشنهاد نویسنده، برخی دیالوگ‌ها را می‌توان با تصنیف و در قالب آواز اجرا کرد. 

این نمایشنامه برای یک اجرای عروسکی نوشته شده و فضای داستان در بازار، باغ و دربار می‌گذرد. «حیات‌النفوس» (دختر شاه کابل)، «دایه»، «تلمان» (شاهزاده ایرانی در لباس بازرگان)، «وزیر»، «باغبان»، «شاه» و تعدادی حجره‌داران بازار، برخی از شخصیت‌های این نمایشنامه هستند. 

در بخشی از توضیح صحنه نمایشنامه «حیات‌النفوس» می‌خوانیم: «پیشنهاد مشخصی برای توضیح صحنه‌ها ندارم. تکنیک مشخصی را هم نمی‌خواهم توصیه کنم که عروسک‌ها آن گونه جان بگیرند. من راسته بازاری را تصور می‌کنم که در دو سمت آن عروسک- بازیگران داد و ستد می‌کنند. در سویی از این راسته، دکّه‌ای هست که از باقی، جَلای بیشتری دارد. درونش تلمان که بر خلاف بازار، ساکت و ساکن است، با زبان بی‌زبانی می‌گوید که من قهرمان داستان هستم.»
 
تلمان شاهزاده‌ای ایرانی است که در لباس یک بازرگان به شهر حیات‌النفوس می‌آید و برای حیات‌النفوس نامه‌های عاشقانه می‌نویسد. دایه حیات‌النفوس رابط و نامه‌رسان این دو تن است.او  در ازای وعده و وعیدهای این شاهزاده ایرانی، مقدمات رویارویی دختر و تلمان را فراهم می‌کند. 

در بخشی ازاین نمایشنامه می‌خوانیم:
دایه: نامه رو دادم خانوم جون
حیات‌النفوس: حرفی نزد، چیزی نگفت؟
دایه: گریه کرد، آه کشید، بر تنش جامه درید.
حیات‌النفوس: همه شون بازیگَرَن... می شینن گَز می‌کنن، کوک می‌زنن، بعد می‌بُرن.
دایه: گفت سگ می‌شم شازده خانوم چِخَم کنه. گربه می‌شم پیشتم کنه.
حیات‌النفوس: می‌خواستی بگی شازده خانوم، پسر شاه ملک ایرونم هم بیاد، به دربونی‌اش رضا نمی‌ده، تو که یه بازرگان بیش‌تر نیستی.

روایت‌هایی ظنزآمیز از 3 شاه بین‌النهرین 
نمایشنامه «داستان‌های میان‌رودان» روایت‌گر سه داستان درباره شاهان بین‌النهرین است که با زبانی طنز و محتوایی کمدی تاریخ بین‌النهرین را بر اساس کتاب «تاریخ تمدن بین‌النهرین» نوشته پرفسور یوسف مجید زاده بازرِوایی کرده است. 

اسامی داستان‌ها به شرح زیر است: «داستان این رشتور آشوری»، «داستان شمشی عدد کلدانی» و «داستان حمورابی بابلی». 

در ابتدای این نمایشنامه نویسنده توضیح می‌دهد: «هنوز تصویر درست و درمانی از چیزی که خیال نوشتنش را دارم، توی سر ندارم. فقط می‌دانم که کمدی است و دوست دارم شبیه «اگر شبی از شب‌های تهران مسافری» نباشد. دوست دارم ماجرا با نَریشن شروع شود و همه آن تصاویر نقش‌کنده‌ها، آدم‌های واقعی باشند که بعدتر از قالب خود بیرون بزنند. نور موضعی می‌تواند روی کتیبه تابانده شود و به طرزی معنادار خطوط میخیِ درهمِ زیرِ کتیبه را دنبال کند. گو اینکه انگار این نریشن ترجمه آن متنِ زیر نقش‌برجسته‌هاست.»

این رشتور فرزند آن رشتور
در بخشی از داستان «این رشتور آشوری» می‌خوانیم: «ای آنکه بر این تَبلت می‌گذری. بدان آنکه آن بالا ایستاده با قامتی افراشته منم. نه آن یکی حیوون، او پیشکار من است، بالاتر...ها خودشه. یعنی خودشم. او من است. من منم. این رشتور، پسر آن رشتور، فرزند خدای آشور و حومه. و بدان که من بر دشمنان اوروک تاختم و مشخص در همین صحنه که می‌بینی دارم پدر مردمان کشور او را سگ می‌کنم.» 

این رشتور، خواب‌گزار بالایی، خواب‌گزار پایینی، حجّار، پِیک و خدای اور، شخصیت‌های این نمایشنامه هستند. 

داستان دوم؛ «شمشی عدد کلدانی» اینگونه آغاز می‌شود: «ای آنکه این کتیبه را می‌خوانی تو چه می‌دانی شمشی عدد کلدانی کیست. شمشی عدد کلدانی من است که پادشاه چهار کشور شدم و سرزمین‌نگرفته، نگذاشتم. ای گذرنده بر این کتیبه بدان که نیزه مرد کلدانی تا دورها رفته و... خدایان‌مرا برکت دادند.» 

شمشی عدد، پیک، طاعون و سه نفر پرستنده، شخصیت‌های داستان دوم این نمایشنامه هستند. 

داستان سوم نمایشنامه؛«حمورابی بابلی» نیز با این جملات آغاز می‌شود: «من حمورابی‌ام. همو که گوینده دستور است و تو ای کسی که قانون مرا می‌خوانی، بدان که پدر من سه فرزند داشت، حمورابی که منم. حمور قرمز که برادرم بود و من کُشتمش و حمور زرد که دو دیگر برادرم بود و من کشتمش.» 

شخصیت‌های این داستان را هم، حمورابی، پدر، حمور زرد، حمور قرمز، برادران و پیک تشکیل می‌دهند. 

در پشت جلد کتاب در معرفی هر دو نمایشنامه نوشته شده است: «حیات‌النفوس و داستان‌های میان‌رودان دو کوشش جدا از هم در حوزه تاثیرپذیری از آبشخورهای تاریخی است. اولی نگاهی از نزدیک و خودمانی دارد به یکی از شب‌های هزار و یک شب و دومی در مقیاسی بزرگتر می‌خواهد یک بِستر و شکوه تاریخی را در چشم‌اندازی طنزآمیز بازروایی کند.» 

علی شمس متولد 1364 است و بر اساس گزارش رسانه ها در حال حاضر برای ادامه تحصیل در ایتالیا به سر می برد. بر اساس همین گزارش «اگر شبی از شب‌های تهران مسافری»، «امینه»، «ابوالهول» دیگر نمایشنامه‌های این نویسنده هستند. بر اساس وب‌سایت کتابخانه ملی نمایشنامه «ابوالهول» در 40 صفحه و از سوي انتشارات سوره مهر در سال 1388 منتشر شده است. 

چاپ اول کتاب «حیات‌النفوس، داستان‌های میان‌رودان» در 118 صفحه و شمارگان 400 نسخه و بهای 6 هزار تومان از سوی انتشارات قطره، در شهریور 1393 روانه بازار شده است. طراحی جلد آن را محسن حیدریان بر عهده داشته است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها