فولادوند در این نشست در پاسخ به پرسش خبرنگار ایبنا مبنی بر اینکه چه مسایل و موضوعاتی از دانش علوم سیاسی در جامعه علمی ایران کاربردی نداشته که از طریق ترجمه باید به جامعه کتابخوان ایران عرضه شود گفت: از آنجا که هیچ شان و شئونی از زندگی نیست که به سیاست ارتباط نداشته باشد و سیاست، سرنوشت ما را تعیین میکند، بنده به عنوان فردی که دوستدار کشورم هستم و سوابق تاریخی آن را ارج مینهم، تا جایی که بتوانم و از دستم بر آید با امانت کامل (در امر ترجمه) به آن خدمت و در حوزههای مورد نیاز این کار را انجام میدهم.
این پیشکسوت دانش سیاست در ایران ادامه داد: با توجه به اینکه جامعه ما در چند سال اخیر، جامعهای بوده که چندان در آن آرامشی وجود نداشته و در حال التهاب و انتقال از پارادایمی به پارادایم دیگر بوده است، شخصا فکر میکنم که به عنوان شهروند، باید کاری بتوانم انجام دهم که به تامل و روشنگری بیشتری منجر شود.
دانشجویان علوم سیاسی دانشگاههای ما شوقی برای آموختن ندارند
همچنین دکتر حسینعلی نوذری نیز در پاسخ به این سوال «ایبنا» که وضعیت کتابهای درسی رشته علوم سیاسی که در دانشگاهها تدریس میشود چگونه اتست گفت: به هیچ عنوان وضعیت کتابهای علوم سیاسی را که در حال حاضر در دانشگاهها تدریس میشوند خوب نمیدانم. با اینکه جای بسی خوشحالی است که انجمن علوم سیاسی ایران در چند سال اخیر تشکیل شده، اما فعالیت کارگروهی که برای ارتقای سطح دروس کارشناسی و کارشناسی ارشد در رشتههای علوم انسانی و علوم اجتماعی تشكيل شد، کاری نبود که به تغییر مثبت بینجامد.
وی افزود: نخستین کاری که این انجمن در تغییر اساسی دروس علوم سیاسی انجام دادند و برای ما فرستادند تا بر منابع این دروس نگاهی داشته باشیم، نه تنها از اغلاط املایی و انشایی مبرا نبود بلکه دروس و سرفصلهای ارائه شده آنها، اساسا هیچ همخوانی با دپارتمانهای علوم سیاسی نداشت. اضافه بر آنکه در مقایسه با وضعیت پیش از آن هم، ضعفهای اساسی داشت.
متاسفانه در دانشگاه به کتابهای افلاطون و ماکیاولی بیتوجهی میشود
وی در ادامه به دیگر ضعفهای اساسی منابع علوم سیاسی مورد نظر این انجمن اشاره کرد و گفت: منابع حوزه علوم سیاسی در آن به دو قسم اصلی و فرعی تقسیم شده است که در حوزه اصلی، اساسا هیچ منبعی برای دانشجویان این رشته معرفی نشده است و در حیطه منابع فرعی هم، تماما منابعی است که برای خود اعضای کارگروه است. این عوامل باعث شده است که دانشجویان و استادان ما هر يك مسیر خود را در پیش گرفتند و صرفا به منابع شناختهشده که اکثر آنها هم ترجمهشده هستند توجه کردند.
این پژوهشگر و نظریهپرداز حوزه علوم سیاسی تصریح کرد: امروزه در دانشگاههای ما به کتابهایی چون آثار «افلاطون»، «لویاتانِ» هابز، «شهریارِ» ماکیاولی، «شهر خدا»ی آگوستین، «دو رساله در حکومت مدنیِ» جان لاک و غیره نیاز است تا تدریس شود که متاسفانه جای آنها در دانشگاههای ما خالی است.
نوذری در ادامه انتقادش از وضعیت نامناسب کتابهای علوم سیاسی در دانشگاهها تاکید کرد: ما در وضعیتی در دانشگاهها روبهرو هستیم که منابع رسمی که تدریس میشوند، چیزی بر دانش دانشجویان ما نمیافزایند و استادانی که باید براساس تخصص و علم خود منابعی را به دانشجویان خود معرفی کنند، در این امر بیتوجه هستند. از این روست که شوق آموختن در دانشجویان ما وجود ندارد.
نظر شما