خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): محمد بن عمر واقدی یکی از برجستهترین مورخان و سیرهنویسان سده دوم و سوم هجری بود. او آگاهی گستردهای درباره رخدادهای تاریخی داشت و بسیاری از تاریخنگاران از پژوهشهای او بهرهها بردهاند. واقدی از موالی بود و در سالهای پایانی فرمانروایی امویان زاده شد. بعدها به برمکیان پیوست و در روزگار مامون به قضاوت رسید. نوشتههای او منبع اصلی بسیاری از تاریخنویسان بودهاست. اثر نامدار او که امروزه در دست نیست «تاریخ کبیر» نام داشته که طبری در نگارش تاریخش از آن بهره برده است. همچنین کتابی هم درباره صحابه و تابعین داشته که آن هم برجا نمانده است. تنها نوشته او که اکنون در دست است کتاب «المغازی» است که به شرح جنگهای صدر اسلام اختصاص دارد.
اما ديدگاهها درباره اعتبار برخي بخشهاي مغازي متفاوت است و برخي از پژوهشگران معتقدند كه براي نمونه، بخش قتل عام يهوديان بنيقريظه در اين كتاب به لحاظ سند نامعتبر و به لحاظ متن، داراي تضادها و تناقضاتي با اطلاعات مسلم ديگر است.
امروز 14 مهر مقارن است با 11 ذيالحجه سالروز درگذشت محمد بن عمر واقدي. به اين بهانه گفتوگویی با دکتر عبدالرحیم قنوات، استاد تاریخ و تمدن ملل اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد درباره کتاب «المغازی» داشتهایم و به عكس انتظار ما دكتر قنوات، به دفاع از متن مغازي پرداخته است.
ـ لطفاً در ابتدا درباره جایگاه کتاب «المغازی» در میان کتابهای تاریخ اسلام توضیحاتی را ارائه بفرمایید؟
کتاب «مغازی» نقطه اوج مغازینگاری در قرن دوم و سوم تاریخ اسلام است، چرا که پیش از آن آثار پراکندهای در سده دوم و سوم هجری درباره مقاتل و جنگهای تاریخ اسلام نوشته شده است. اما زمانی که کتاب مغازی در اواخر سده دوم و اوایل قرن سوم نوشته شد به لحاظ جامعیتی که داشت در میان سایر کتابهای نوشتهشده در این باره ممتاز بود و شاید بتوان گفت که واقدی در این اثر تمامی جنگهای صدر اسلام اعم از جنگهایی که پیامبر در آن حضور داشته و جنگهایی که در آن حاضر نبوده را شرح داده است.
از سوی دیگر در این کتاب، واقدی جزئیاتي کامل را درباره نبردهای صدر اسلام ارائه میكند، در حالی که در سایر آثار منتشرشده در این حوزه با کمتر اثری روبهرو هستیم که دارای جزئیاتي کامل باشد. واقدی در این کتاب بسته به اهمیت جنگهای صدر اسلام به آنها پرداخته است. به طور مثال درباره برخی از جنگها تنها به بیان مطالبی در حد یک صفحه اکتفا کرده و درباره برخی از جنگهای بزرگ مانند جنگ بدر نزدیک به 110 صفحه از کتابش را به آن اختصاص داده و به طور مفصل به آن پرداخته است.
درباره جنگهای احد و خندق نیز واقدی با جزئیات بسیار به آنها پرداخته است. حتی در مطالبی که درباره این جنگها بیان کرده به مقدمات و زمینههایی که موجب پیدایش این جنگها شدهاند نيز پرداخته است. در گزارشهای واقدی از جنگهای صدر اسلام به جزئیاتی مانند چگونگی حرکات سپاهیان و حتی برگشت آنها به شهر مدینه پرداخته شده است. از سوی دیگر واقدی در این اثر درباره هر جنگی که صحبت میکند شأن نزول آیات مرتبط با آن را آورده است و از این منظر این کتاب را میتوان اثر مهمی دانست، چرا که تا پیش از این در کمتر کتابی آیات جنگی استخراج شده است.
ـ روایات مطرحشده در کتاب مغازی به چه میزان معتبر است و واقدی برای طرح روایات از چه روش و منابعی بهره برده است؟
اگر کتاب مغازی را مشاهده کنید متوجه میشوید که این اثر یک کتاب روایی است بدین معنی که واقدی درباره هر مسالهای که ذکر کرده راویان آن را آورده است و در نهایت میگوید که خودش ترکیبی از روایتهای مطرح شده را نقل میکند. این در حالی است که در کتابی مانند تاریخ طبری درباره یک روایت تاریخی، مشخص است که چه کسی یا چه راویانی آن را نقل کردهاند. نکتهای که در این میان وجود دارد این است که واقدی در نقل روایات سراغ راویانی رفته که خود از نوادگان صحابههای پیامبر بودهاند. به طور مثال سراغ راوياي رفته است که جد سومش در جنگ بدر حاضر بوده است. بنابراین از روایتهای خانوادگی که نسل به نسل نقل میشده استفاده کرده است.
اما روش دیگری که واقدی برای تالیف کتاب از آن بهره برده روش میدانی است. او خود به میادینی که جنگهای صدر اسلام در آن رخ داده رفته و به لحاظ جغرافیایی آنها را بررسی کرده است. به طور مثال درباره تنگه حنین ابهاماتی وجود دارد و واقدی با مراجعه به این منطقه جغرافیایی سعی کرده تا به این ابهامات پاسخ دهد. بنابراین کتاب المغازی علاوه بر این که روایی است، یک اثر میدانی نیز هست.
ـ درباره قتل عام یهودیان بنيقريظه به دست برخي صحابه پیامبر اکرم (ص) مطالبي متفاوت در آثاري متعدد بیان شده است. نگرش واقدی نسبت به این موضوع در کتاب مغازی چیست؟
درباره این موضوع در سال 1375 مقالهای را در بزرگداشت رسول اکرم (ص) که در دانشگاه اصفهان برگزار شد ارائه کردم که در قالب یک مجموعه دوجلدی به چاپ رسيد. پیش از آن باید بگویم که در میان پژوهشگران تاریخ صدر اسلام تنها سید جعفر شهیدی در کتاب «تاریخ تحلیلی اسلام» این موضوع را با آوردن چندین استدلال منکر شده است. من در مقاله خود این استنادات دکتر شهیدی را رد کردهام و در واقع معتقدم که این حادثه اتفاق افتاده است. شهیدی در استنادات خود به روایات متناقض واقدی در کتاب المغازی اشاره میکند اما من معتقدم که تناقضاتی وجود ندارد و این اتفاق افتاده است.
ـ درباره شیعه بودن واقدی نیز روایاتي متعدد وجود دارد. آیا واقدی شیعه بوده است؟
درباره برخی از علما من از کلمه «شیعی» استفاده میکنم، بدین معنی که برخی از علماي اهل سنت وجود دارند که شیعه نیستند اما گرایشهاي شیعی دارند و دیدگاهشان به اهل تشیع نزدیک است. به طور مثال حاکم نیشابوری با وجود این که اهل سنت بود اما شیعی نامیده میشود چرا که دیدگاههای نزدیک به تشیع داشت. او معاویه را شخصیتي منفور میدانست و حتی در شهر خودش از سوی اهل سنت مذمت میشد. بنابراین میتوانیم بگوییم که واقدی نیز شیعی است و تمایلات شیعی دارد.
ـ ارزیابیتان درباره ترجمه کتاب مغازی که توسط دکتر محمود مهدوی دامغانی انجام شده است چیست؟
به هر حال در ترجمه هر اثری مشکلاتی وجود دارد اما معتقدم پژوهشگران تاریخ صدر اسلام برای بهرهگیری بهتر از مغازي باید به اصل کتاب مراجعه کنند. با این وجود تلاش دکتر مهدوي دامغانی برای ترجمه این کتاب ستودنی است.
خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا): گفتني است كه كتاب مغازي و بسياري از روايتهاي آن را اغلب اهل حديث نامعتبر ميدانند. در اين زمينه ميتوانيد به مقاله «اعتبار علمي واقدي و مغازي او» نوشته دكتر محمدحسين واثقي راد در مجله دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه تهران، شماره تابستان و پاييز 1381 مراجعه كنيد. درباره عدم اعتبار ماجراي كشتار يهوديان بنيقريظه نيز اين لينك و منابع آن
ميتواند شروعي براي تحقيق در اين زمينه باشد.
دوشنبه ۱۴ مهر ۱۳۹۳ - ۱۷:۳۷
نظر شما