کتاب «ساتیا و من» دربرگیرنده روزنوشتهای گاندی و تببینکننده آرای او در مبارزه مسالمتآمیز است. این کتاب یکی از آخرین ترجمههای «هومن بابک» است که در مراسم «شب مهاتما گاندی» در کانون زبان فارسی (موقوفات دکتر افشار)، رونمایی شد. به همین بهانه، گفت وگویی کوتاه را با هومن بابك انجام دادهایم که پیشرویتان قرار دارد.
کتاب «ساتیا و من» دربرگیرنده چه پیامهای اخلاقی و مذهبی است؟
ساختار کتاب، دربرگیرنده مجموعهای از روزنوشتهای گاندی است که او تقریبا یک سال قبل از استقلال هند و حدود سال 1945 میلادی آنها را نگاشته است. گاندی در این اثر با بررسی مسائل روز به ارائه پیامهایی پرداخته که متضمن نکات اخلاقی و سیاسی هستند و سیر اندیشه او را مشخص میکنند. روشی که گاندی برای مبارزات خود انتخاب میکند، «ساتیاگراها» یا مبارزه بر اساس حقیقت است. حقیقتی که مبنای آن، خداوند و متون توحیدی، فلسفی و عرفانی هندو بوده است و مستقیما به نگرش هندوها نسبت به خداوند باز میگردد. پیروان آیین هندو، خداوند را منبع خیر مطلق میدانند و معتقدند که هیچ شری در او نیست. از همین منظر است که اگر فردی دعایی کند و مستجاب نشود، عدم استجابت را با آلایش روحی فرد، همپیوند میدانند. از اینرو چنین فردی به نماز، روزه و ریاضت روی میآورد تا بتوانند لطف خداوند را پذیرا باشد. گاندی همین شکل اخلاقی و اندیشهای را در جنبش ساتیاگراها بهکار گرفت و آن را بنیان مبارزه با استعمار انگلیس قرار داد. سیستم مبارزاتی او بر مبنای عدم خشونت و آسیب نرساندن به دشمن پایهریزی شده است. او درباره پرهيز از خشونت در هرحال، ميگويد: «خشونت بايد ترك شود. در ظاهر شايد وانمود كنيم خشونت تنها براي دستيابي به نيكي است، حال آن كه آسيب آن هميشگي است.»
شیوه مبارزه عدم خشونت، تنها توسط گاندی به طور کامل اجرا شد و کسانی مثل مارتین لوترکینگ و نلسون ماندلا که از او متأثر بودهاند، تنها تا اندازهای توانستند این ایده را در مبارزاتشان اجرا کنند.
درباره ماهیت فراملیتی کتاب، توضیح بفرمایید.
هندوها بر خلاف آن چیزی که در افکار ما و غرب وجود دارد، خداپرست و یگانهگرا هستند با این تفاوت که آنها، خداوند را در اشکال مختلف میپرستند و ما مسلمانان او را در اسماء مختلف میپرستیم؛ وگرنه آنها هم به یک خدای واحد که قدرت لایزالش کل مخلوقات را به وجود آورده است، ایمان دارند. اگر از همین منظر به مساله نگاه کنیم، با توجه به یکسان بودن فطرت انسانی در بشر و گرایش به خداوند، پیامهایی که بر پایه چنین تفکری بنیانگذاری شده باشند برای دیگران نیز قابل استفادهاند. مثلا به اين جمله فرامكاني، فرازماني، فرامليتي و فراآييني گاندي در اين كتاب توجه كنيد: «تنها كاري ميتواند ثمر دهد كه پس از فرو نشاندن خشم انجام شود.»
از این رو، کسانی که با این اندیشه به انسانسازی روی میآورند، عملشان میتواند مثل نسخهای برای تمدنهای دیگر هم باشد.
چه عاملی باعث ترغیب شما به ترجمه این کتاب شد؟
15 سال است که مطالعات هندی را ادامه دادهام و همه مطالعات و پژوهشهایم بر هند و زیربنای فاخر فرهنگی این کشور، متمرکز است. علاوه بر این که این اثر، تنها کار من در این حوزه نیست اما در مورد این کتاب باید بگویم که گاندی یکی از بزرگترین مصلحان اجتماعی جهان است و آرای او بسیار ارزشمندند چرا که او برای پیروزی، از کشتن، نفرت دارد. از سوی دیگر اندیشههای گاندی در ایران، چندان که باید موشکافی نشده است و با وجود کتابهای نسبتاً کمی که در این حوزه داریم آن طور که شایسته است، آرای سیاسی و دینی او و شیوه اندیشهاش، شناختهشده نیست. این مساله باید اتفاق میافتاد و این کتاب هم در همین راستا ترجمه شد.
شما در جایی به نامأنوس بودن واژههای کتاب اصلی برای فارسیزبانان اشاره کردهاید. لطفاً در این باره توضیح بیشتری بفرمایید.
از دو منظر میتوان به اختلاف بین زبانها نگاه کرد. در بعضی زبانها مثل سانسکریت، واژگانی وجود دارد که باید مفهومی توضیح داده شود. مثلاً لغت «دارما» در فارسی به «تقوا» ترجمه شده اما معنی اصلی آن، دقیقاً تقوا نیست. از سوی دیگر، نحو انگلیسی که گاندی در این متن به کار میبرد، مربوط به دهه 40 میلادی است که نوعی انگلیسی هندیشده قدیمی محسوب میشود و از طرفی هم، گاندی با واژگان انگلیسی بازی کرده است که موجب دشوار شدن ترجمه آن شده بود.
کتاب «ساتیا و من» که به ترجمه «هومن بابک»، به نگارش درآمده توسط انتشارت «لیوسا» روانه بازار شده است. کتابهای «عروسکهای هند»، «واستو، معماری هندی» و «کالی» نیز پیش از این، توسط هومن بابک در حوزه هندشناسی انتشار یافته است.
نظر شما