در نقد کتاب «انقلابی اسلامی در غرب» مطرح شد
عدم پایبندی «اولاگوئه» به مستندات تاریخی/کاربرد نظریههای مختلف همانند تارهای عنکبوتی به هم تنیده
عبدالله ناصری، عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا در نشست نقد کتاب «انقلابی اسلامی در غرب» گفت: نقص اصلی این کتاب عدم پایبندی مولف به مستندات تاریخی و تاثیرپذیری فراوان از مبانی جغرافیایی در روایت یک واقعه تاریخی است.
افراط در تاثیرپذیری از مکتب آنال
دکتر عبدالله ناصری درباره تلاش نویسنده برای روایت یک موضوع تاریخی با بیان غیرتاریخی گفت: ایرادهای اساسی به نگاههای مولف در نگارش یک روایت تاریخی وارد است. نخست اینکه یک نویسنده غیر تاریخی (بدون تحصیل در رشته تاریخ) سعی کرده که طرحی تاریخی ارائه دهد افسوس که طرحش در گام نخست باوجود زحمت فراوان نویسنده پرغلط است و حتی در گامهای پس از نگارش، در ترجمه، گزینش قالب و کیفیت فنی کتاب نیز بسیار ضعیف عمل شده از سوی دیگر ترجمه کتاب به دلیل آشنایی صرف با زبان اسپانیولی چندان ترجمه مقبولی نیست. ضمن اینکه فهرست اعلام گنجانده شده در کتاب نیز بسیار مغشوش است.
وی درباره محتوای کتاب بیان کرد: شاید شاه بیت ایراد من کارنامه و پیشینه نویسنده است. آنچه بر کتاب سایه افکنده و ناشی از تخصص اولاگوئه است. مساله بسیار قابل توجهی بهشمار میآید و این که نویسنده تاریخنگار نیست بلکه دیرینهشناس است که به احتمال زیاد تحت تاثیر فرناندو برودل، تاریخنگار فرانسوی بوده و در مکتب برودل توجه به نگارش تاریخ را از زاویه جغرافیای تاریخی نگریسته است.
عضو هیأت علمی دانشگاه الزهرا با تأکید بر عدم پایبندی نویسنده به مستندات تاریخی بیان کرد: نقص اصلی کتاب این است که مولف به هیچ وجه خودش را پایبند به مستندات تاریخی نکرده و تا حدودی تحت تاثیر مبانی جغرافیایی و ضد پوزیتیوی است. از طرفی توجه بسیار به جغرافیای یک حادثه تاریخی موجب دوری و نپرداختن به رویکرد جامعهشناسی از سوی مولف شده و خلقیات بربرها را در شبه جزیره ایبری، که از ساکنان موثر در این جزیره بودند از دریچه جامعهشناسی مورد تجزیه و تحلیل قرار نداده است.
وی درباره رجوع نویسنده به منابع تاریخی اظهار کرد: تقریبا به جز دو کتاب از تاریخ اسلام کلاسیک مابقی منابع را کنار گذاشته و تحت تاثیر منابع کلاسیک تاریخی اروپاست. ضمن اینکه از جرج مارسلی، نویسنده آمریکایی نیز تاثیر فراوان گرفته و همچنین در بررسی روند فتح آندلس به دست مسلمانان شبه جزیره عربستان روند تاریخی را طی نکرده و به عبارتی به بیان جزئیات سپاهی که از عربستان به سوی ایبری روانه شده توجه چندانی نداشته است.
عضو هیأت مدیره انجمن ایرانی تاریخ افزود: نویسنده در روایت فتح مسلمانان از شبه جزیره عربستان با یک پرش ناگهانی در شبه جزیره ایبری به شرح فتوحات آنها پرداخته است از اینرو با اینکه به فاصله طولانی بین عربستان و ایبری تاکید میکند اما سخنی از تغییراتی که سپاه مسلمانان از عربستان به ایبری متحمل شده به میان نمیآورد. روایتی که به نوعی دچار یک بریدگی و پرش ناگهانی است.
ناصری ادامه داد: اولاگوئه در کتابش گزارههای مهم و متعدد تاریخی را بیان میکند بدون اینکه به منبع و سند تاریخی ارجاع دهد. کاری که در یک پژوهش تاریخی اصیل چندان پذیرفته نیست. گاهی نیز به نظر میرسد نویسنده تعمدا مایل به استناد به منابع نیست. اشکال عمدهای که اساسیترین نقص این نگارش شمرده میشود و شاید ناشی از این باشد که رویکرد پوزیتیوی به تاریخ را رها کرده و از آوردن سند تاریخی امتناع میکند. بهویژه زمانی که بخواهد تاریخ 14 و 15 قرن پیش را با رویکرد جغرافیایی بیان کند. نویسنده کتاب را نخست به برودل تقدیم کرده و با رویکرد مکتب آنال آن را به نگارش درآورده است.
کتابی در چنبره تارهای عنکبوتی است
سپس دکتر محمدرضا شهیدیپاک گفت: نویسنده در کتاب برای تعیین و تشریح انتشار اسلام در اندلس از چند نظریه در یک پژوهش تاریخی استفاده کرده است. نظریههایی چون نظریه هواشناسی، نظریه دیرینهشناسی و گویی با کاربرد این نظریهها تار عنکبوتی به هم تنیده که اگر کسی بخواهد وارد جزئیات کتاب شود در تارهای آن گرفتار میشود. به نظر من نباید در تحلیل تاریخ از نظریه مختلف استفاده کرد.
برای مثال اکثر مورخان تاریخ هنر که اسپانیایی هستند ریشه طاقهای نعلاسبی را به پیش از اسلام برگرداندهاند و به این نتیجه رسیدهاند که تمدن اسلامی در اندلس اصالتی نداشته و تکامل مسیحیت در اسپانیا اتفاق افتاده است. با وجود این اولاگوئه سعی دارد با نظریه فرهنگی، تمدن اسلام را در اندلس به اثبات برساند و به خواننده بقبولاند که بسیاری از مردم اندلس تحت تاثیر باورهای قلبی خود به اسلام ایمان آوردند.
وی ادامه داد: در کتابهای زیادی تحلیلهای قوی درباره بررسی منابع فتوحات از جمله کتابهای حسن ابراهیم حسن، مورخ و اندیشمند مسلمان وجود دارد. ابراهیم حسن نظریه چند عاملی را در فتوحات از جمله در تجارت، فرهنگ و جامعهشناسی موثر میداند اما اولاگوئه با بهکار بردن روشهای فیزیک و شیمی در تاریخ به جایی میرسد که یکی از فاتحان عمده و برجسته اندلس را نادیده میگیرد و شخصیت، نقش المنصور (یکی از فرماندهان سپاه مسلمانان در حمله به اندلس) را نمیتواند به صورت شفاف بیان کند.
شهیدی پاک افزود: نویسنده نتوانسته یک نظریه منطقی برای انتشار اسلام در اندلس ارائه کند و در تعیین نظریه علمی با شکست مواجه شده است، اگر چه در برخی روشهای نگارش کتاب با دید پوزیتیوی دچار تناقض شده و در روششناسی نیز خط سیر مشخصی را دنبال نمیکند. به نظر من کتاب باید با یک مقدمه مفصل با رفع ایرادهای محتوایی اصلاح شود و در ترجمه آن فهرست اعلام نیز مورد تجدیدنظر قرار بگیرد.
ترجمهای پرعجله که اشکالات فراوانی دارد
در آغاز نشست دکتر علیمحمد طرفداری که مقدمهای بر کتاب نوشته به معرفی نویسنده پرداخت و گفت: ایگناسیو در سال 1903 میلادی به دنیا آمد و در سال 1974 درگذشت. وی در رشته حقوق در دانشگاه مادرید تحصیل کرده و همچنین عضو انجمن پادشاهی تاریخ طبیعی و نایب رئیس مطالعات تطبیقی تمدنها بود.
وی ادامه داد: برای نخستین بار نسخه خلاصه کتاب با عنوان «هفت قرن فراز و نشیب اسلامیان در اندلس» با ترجمه ناصر موفق از سوی انتشارات شباویز منتشر شد. این متن در ایران چندان مورد توجه اهل تاریخ و به ویژه پژوهشگران و استادان تاریخ اسلام قرار نگرفت. اگرچه نقدهای متعددی از سوی هموطنان مولف (ایگناسیو) در اسپانیا درباره کتاب نوشته شد. به نظر میرسد اشکال عمدهای که بر مترجم کتاب وارد است عنوان انتخابی برای چاپ کتاب در ایران باشد زیرا عنوان اولیه کتاب چندان نشاندهنده موضوع آن نیست.
این نویسنده و مترجم درباره چاپ دوم کتاب عنوان کرد: بعدها در کنفرانسی که در دانشگاه تهران برگزار شد به آقای گنزالس که هموطن ایگناسیو اولاگوئه بود پیشنهاد دادم که نسخه اصلی کتاب را ترجمه کند. این نسخه کتاب اکنون با ترجمه گونزالس و با عنوان «انقلابی اسلامی در غرب» منتشر شد که البته به دلیل انتشار آن در یک زمان فشرده دارای اشکالات فراوانی در برگردان به زبان فارسی است.
در پایان جلسه منتقدان کتاب «انقلابی اسلامی در غرب» به پرسشهای حاضران پاسخ دادند.
نظر شما