به مناسبت تصرف شهر رشت از سوی قواي قزاق
ماجرای اخراج استاروسلسکی و ورود رضا شصتتیر به روایت سه پژوهشگر تاریخ
27 مرداد در تاریخ ایران برابر است با روزی که شهر رشت از سوی قواي قزاق به تصرف درآمد و از اشغال روسها رها شد. سردار استاروسلسكي، فرمانده قزاقخانه در این ماجرا نقش مهمی بر عهده داشت. در این گزارش روایتهای سه پژوهشگر تاریخ را درباره این شخصیت گردآوری کردهایم.
ایبنا در این گزارش برآن است تا به واکاوی بیشتر این شخصیت تاریخی از دید چند تن از پژوهشگران تاریخ ایرانی بپردازد.
ماجرای اخراج استاروسلسکی و تولد سیاسی رضاخان میرپنج
داریوش رحمانیان، پژوهشگر تاریخ و استادیار گروه تاریخ دانشگاه تهران در مقالهای با عنوان «کودتای سوم اسفند» در بازگویی وضعیت پیش از کودتای 3 اسفند 1299، نقش انگلیسیها در اخراج افسران روسی و عاقبت استاروسلسکی مینویسد: «انگلیسیها برای ساقط کردن کابینه مشیرالدوله، در اولین قدم مساعده 350 هزار تومانی را که برای پرداخت حقوق قزاقها از مدتها پیش میپرداختند، قطع کردند و سپس شروع به زمینهسازی برای اخراج افسران روسی نمودند و مشیرالدوله که از مدتها پیش تحت فشار انگلیسیها قرار گرفته بود استعفا داد و سپهدار اعظم رشتی به جای او مامور تشکیل کابینه شد. اولین اقدام رسمی سپهدار نیز اخراج افسران روسی و فرمانده روسی قزاقها یعنی استاروسلسکی بود که به بهانه اتهام اختلاس، دزدی و ارتباط با شورویها صورت گرفت. استاروسلسکی و دیگر افسران روسی حتی اجازه نیافتند که برای دفاع از خود در مقابل اتهامات پیشگرفته، به تهران بیایند. آنها را بیسرو صدا از مرز کرمانشاه به بغداد فرستادند. البته این کار با بیمیلی احمدشاه صورت گرفت و گفتهاند که او با نارضایتی مجبور شد که دستور اخراج آنها را صادر کند.
احمدشاه پیش از این به واسطه فتوحاتی که استاروسلسکی در شمال ایران- در مقابل جنگلیها یا به اصطلاح آن روز متجاسرین- انجام داده بود به او هدیهای شاهانه (یک شمشیر طلایی) اعطا کرده و او را مورد تفقد قرار داده بود. شاه از این نگران بود که مبادا پس از اخراج افسران روسی، انگلیسیها افسران خود را جانشین آنها سازد. اما ژنرال آیرونساید در ملاقات با شاه قول داده بود که در آینده، قزاق فقط و فقط زیر نظر فرماندهان ایرانی انجام وظیفه خواهند کرد. پس از اخراج افسران روسی، ابتدا سرهنگ اسمایس انگلیسی و سپس سردار همایون فرماندهی نیروی قزاق را به عهده گرفتند. اما بیلیاقتی سردار همایون به زودی آشکار شد و انگلیسیها پس از مدتی جستجو بالاخره فرمانده آتریاد تبریز- که منظمترین و پرتحرکترین واحد قزاق بود- را به فرماندهی قزاق انتخاب کردند. این فرمانده رضاخان میرپنج نام داشت و تنها کسی بود که توانست نظر ژنرال آیرونساید را جلب کرده و او را امیدوار سازد که پس از تخلیه قوای انگلیسی، نیرویی قوی و مطمئن در ایران به وجود میآورد.(«کودتای سوم اسفند»/داریوش رحمانیان/ دانشکده ادبیات وعلوم انسانی تبریز/بهار 1378/شماره 170.)
نقش انگلیسیها در ورود و اخراج سردار استاروسلسکی چه بود؟
سید مصطفی تقوی، پژوهشگر تاریخ نیز در مقاله «تأملی در کودتای 1299» ضمن معرفی شخصیت رضاخان و چگونگی ظهور آن درباره استاروسلسکی میگوید: «رضا در حدود 15 سالگی به خاطر فقر و سختی معیشت به تشویق داییاش به قزاقخانه پیوست و در ماموریتهای نظامی متعددی در نقاط مختلف کشور شرکت داشت. در جنگ با رحیم خان چلبیانلو در اردبیل تحت فرماندهی جعفر قلیخان سردار اسعد بختیاری حضور داشت. در سال 1290 که سالارالدوله میخواست حکومت تهران را ساقط کند و برادرش محمدعلیشاه را دوباره به سلطنت برساند، او در لشکرکشی ای که با فرماندهی فرمانفرما برای مقابله با او انجام گرفت شرکت داشت و به علت انجام وظیفه خوب، به درجه نایب یکمی ارتقا یافت. در سال 1291 به خاطر مهارت در کاربرد شصتتیر به درجه سلطانی نایل آمد و به او رضا شصتتیر هم میگفتند. .... در دوران جنگ جهانی اول (1297-1293) در همدان جزو دسته تیراندازان و در سال 1296 فرمانده گردان پیاده هنگ همدان شد و در همین سال کرنکی رهبر حکومت موقت روسیه، سرهنگ کلرژه را به عنوان فرمانده لشکر قزاق ایران به جای سرلشکر بارن مایدل منصوب کرد و سرهنگ استاروسلسکی را برای معاونت او تعیین کرد. پس از انقلاب اکتبر 1917 به رهبری لنین و حاکم شدن بلشویکها بر روسیه، رهبران این کشور تصمیم گرفتند از صحنه جنگ جهانی کنار بکشند و در پی این انقلاب و تغییر مواضع حکومت جدید آن در سیاست خارجی، انگلیسیها به اضطراب افتادند و نیروی قزاق، که تا این هنگام به عنوان عامل اجرای سیاستهای روسیه تزاری در ایران ایفای نقش میکرد، مبادا به ابزاری در دست حکومت انقلابی تبدیل شود و منافع آنان را در ایران به خطر بیندازد. به همین علت برای بیرون آوردن لشکر قزاق از چنگ روسها و تسلط بر آن به چارهاندیشی افتادند.
ملکالشعرای بهار در اینباره مینویسد: انگلیسیها که میخواستند جنگ را تا شکست آلمان دنبال کنند، از بیم اینکه مبادا لشکر قزاق ایران به فرماندهی افسران روسی دستخوش افکار انقلابی روسیه شده و دامنه انقلاب به ایران (که از اوضاع متفقین ناراضی بود) کشیده بشود، صلاح دیدند هر طور شده سرهنگ کلرژه فرمانده لشکر قزاق را که هواخواه حکومت روسیه بود از کار برکنار دارند و برای انجام این منظور با سرهنگ استاروسلسکی، معاون فرماندهی لشکر قزاق که در او به جای سرهنگ کلرژه فرمانده لشکر قزاق ایران بشود. با وی که در گراند هتل سابق منزل داشت، مذاکره کردند و او اصلاح کار را چنان دید که با کمک یکی از افسران دیگر روس این منظور را انجام دهد و خود او به جای سرهنگ کلرژه فرمانده لشکر قزاق ایران بشود.»
روایت موسی حقانی از نقش انگلیسیها در ماجرای اخراج استاروسلسکی
موسی حقانی، استاد دانشگاه و معاون پژوهشی موسسه مطالعات تاریخ ایران نیز در مقاله «اسناد: ایران از قرارداد 1919 تا کودتای سوم اسفند 1299 به روایت اسناد» درباره نقش انگلیسیها در ماجرای اخراج استاروسلسکی نوشته است: «مشیرالدوله پس از وثوقالدوله مسئولیت تشکیل کابینه را پذیرفت. انگلیسیها انتظار داشتند، ریسالوزرا قرارداد را به تصویب مجلس برساند. به همین جهت کابینه وی را مورد حمایت سیاسی و مالی قرار دادند. عدم تحقق خواسته آنان و مقاومت رییسالوزرا در خصوص سپردن کنترل دیویزیون قزاق به انگلیسیها باعث شد مشیرالدوله استعفا داده و فتحالله خان اکبر با حمایت انگلیسیها بر مسند رییسالوزرایی تکیه زند. وی اطمینان نورمن سفیر انگلستان را برای اجرای برنامههای مورد نظر آن دولت جلب کرده بود. اخراج استاروسلسکی و به دست گرفتن کنترل کامل دیویزیون قزاق از جمله اقداماتی بود که آیروناید و نورمن در همین دوره پیگیری میکردند. در چنین شرایطی، رضاخان که در 1917 وارد حلقه توطئهگری اردشیرجی شده بود به عنوان عاملی مهم در کنترل نیروهای قزاق به نفع انگلیسیها و نهایتا صورتدادن مورد نظر کانونهای صهیونیستی مسلط بر سیاست منطقهای انگلستان چهره نمود.
دستور چرچیل به آیرونساید مبنی بر لزوم خروج نیروهای انگلیسی از ایران تا اواسط اسفند 1299، آخرین امیدهای لرد کرزن برای اجرای مفاد قرارداد 1919 را بر باد داد. دولت انگلستان دیگر نمیتوانست هزینههای هنگفت ناشی از حضور نیروهای خود در ایران، بینالنهرین، فلسطین و مصر را تحمل کند و آنان در پی به کار بستن روشی در منطقه بودند که با کمترین هزینه سلطه خود را تامین نمایند و در چنین شرایطی بود که تدارک انجام کودتای نظامی در ایران با سرعت پیگیری شد. («اسناد: ایران از قرارداد 1919 تا کودتای سوم اسفند 1299 به روایت اسناد»/ موسی حقانی/ تاریخ معاصر ایران / پاییز و زمستان 1379 / شماره 15 )
نظر شما