خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- دکـتر غلامرضا مصباح: تیرماه امسال، جامعه علمی ایران یکی از چهرههای ماندگار خود را از دست داد. پروفسور احمد شیمی، 14 تیرماه 93 چشم از جهان فروبست و جامعه دانشگاهی به ویژه متخصصان و دانشجویان حوزه علوم دامپزشکی را در اندوهی بسیار فرو برد.
بزرگداشت مردی که عمری را در راه برافراشته نگه داشتن پرچم دانایی و علم این مرز و بوم گذراند، نیازمند صرف زمان بسیاری است، چراکه مردان دانشمند این خاک پاک، اندیشه و عمل را به هم درآمیختند تا قلم مورخان فقط برای سربلندی و شایستگی ایران بر صحنه کاغذ بچرخد.
حفظ یاد و ادامه راه فرزانگان و فرهیختگان ایران زمین، شدنی است. سپاس، به گفته بزرگان دین «نعمت افزون کند.»
زندگی از سالهای کودکی، با فوت پدر و ماد، روی تلخ خود را به احمد شیمی، نشان داد؛ خلاء بزرگی که مانع حرکت روبه رشد وی نشد. تلاش مستمر و موفقیت در تحصیلات ابتدایی و عالیه نشان داد، احمد جوان ظرفیت بالایی برای تبدیل شدن به دانشمندی مطرح را دارد. دانشکده دامپزشکی، نخستین انتخاب احمد شیمی برای تحصیل در دانشگاه بود.
موفقیتهای تحصیلی، بورس دانشگاه «کرنل» شهر ایتاکا در ایالت نیویورک را برای وی به ارمغان آورد. انتقال دانش روز به کشور، احمد شیمی را مقابل روشهای قدیمی پاستور و کُخ قرار داد و زمینه رواج روشهای جدید و متداول در مراکز پژوهشی و تحقیقاتی کشور آمریکا و دیگر کشورهای پیشرفته را در ایران مهیا کرد. دعوت از احمد شیمی، در سمینارهای بینالمللی از وی چهرهای جهانی ساخت.
تالیف کتاب «ویروسشناسی دامپزشکی» جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی در سال 1376 را برای وی به ارمغان آورد. چهار سال بعد شاخه ایرانی انجمن جهانی علوم طیور از احمد شیمی به دلیل یک عمر تلاش خالصانه، با اهدا لوح سپاس قدردانی کرد. این چهره ماندگار دامپزشکی کشور، کتاب «میکروبشناسی و زینهارشناسی عمومی» را نیز در سال 1327 تالیف کرد.
تلاش مرحوم شیمی در مهار بسیاری از بیماریها مانند کنترل شیوع تب مالت در سالهایی که با فعالیت علمی وی مصادف بود و همچنین کشف عامل بیماریهایی در پرندگان و توسعه اقدامات درمانگاهی ویژه دام و طیور، آنهم در زمانهایی که امکانات آزمایشگاهی ایران به هیچ روی با دوران حاضر قابل مقایسه نبوده است، از جمله اموری است که دکتر احمد شیمی را بهعنوان یک چهره ماندگار معرفی کرد.
تالیف کتاب دوجلدی «بیماریهای واگیر دام»، کتاب دوجلدی «بیماریهای ویروسی دام»، «بیماریهای عفونی دام»، ترجمه و تالیف «بلاد و هندرسون» با عنوان فارسی «دامپزشکی» در6 مجلد، ترجمه «درسنامه دانشکده پزشکی آکسفورد»، ترجمه ویراست سوم «اصول ایمنیشناسی»، «میکروبیولوژی عمومی»، «ویروسشناسی دامپزشکی»، «باکتریشناسی دامپزشکی»، ترجمه «مروری فراگیر بر ایمنیشناسی» بخشی از کارنامه درخشان احمد شیمی است.
همچنین مشاوره و راهنمایی علمی در مقاطعی از پروژه بزرگ ملی تالیف «فرهنگ جامع دامپزشکی مصباح» و مقالات پژوهشی متعددی در مجلات و کنگرههای معتبر داخلی و خارجی، از یادگارهای این چهره ماندگار علم ایرانزمین است.
قفسه کتابخانه پروفسور شیمی، از رمان و شعر نیز خالی نبود.
نگاه احمد شیمی به علمی که بر آن مسلط بود، انسان را به فکر فرو میبرد که بنمایه این همه تلاش چیزی جز عشق به خالق و مخلوقات خداوندی نیست.
احمد شیمی میگفت: «شاید افرادی که دامپزشک نیستند ندانند که دامپزشکی تا چه حد وسیع است. باید توجه داشته باشیم که پزشکی انسانی هم مدیون دامپزشکی است. اگر امروز با اطمینان کامل قلب و کلیه انسانها را عمل میکنیم، برای آن است که قبلا این عملها بر روی چندین حیوان آزمایش شدهاند. علم بیولوژی با نبات و حیوان پیشرفت میکند.»
سرودهای در سوگ استادی دلسوز و فرزانه
روحم ای جانم فدایت احمد شیـــرین سخـن!
در جوارِ نیکــمردانِ بلنـدا مرتـبه از ایـن وطـن
در کمال آرمیــــدن مانـــی ای اســتاد مــن
از همین جا این دل خون را دهم از جـان و تــن
نام تو همچون عمـل، برتر بُـــوَد از سَــروَران
دیگــران را تو چـــه الـگویی بِــبـودی بیـکـران
از دل و جانم قسم زیـن پس نمانـم جـــاودان
گر ز تو نامـی نخواهــم من بَــرَم در داســـتان
داستانی که ز استادی چو تــــو خــوانَـم روان
اسم آن بایـــد گــذارم همچــنانَـش راســـتان
ای خـــداونــد دو عـالـم بربیامــرزش زمـان
آنکه را در ایـن جــهان بودَش ز دنیــا لامـکان
او همـان استادمان است همچنـان چـون شیـران
در زمان بودَنَــــش شایــسته ســـازد ایـــران
دامپزشـکی را تو دادی نـام ای شیمـای مــن!
در زمان بودَنَـــت حتـــی نبــــودِ روح و تـن
روح تــو همــواره باشــد در کنــارِ یــاوران
یاوَرانَـت را ببخش از کاستــیهـــا، ایـــن و آن
نام تو همواره خواهـم مـن بَـرَم بر ایــن زبــان
کـــه بمانَـــد دور راهـــت تا همیشــه از زیان
تا نباشــد چون شمـا اسطـورهای انــدر میــان
نی توان کردن دفــاع از این دیـــار و آن کیــان
مرببـخشاید خدا چــون بــودهام من نـاتــوان
این اواخــر در زدن سَــر بر تــو وَ بر نیـکّــان
هرچه گویــم مـن ز تو، استاد من الگــوی من!
بــه خداوند خــدا کــم گویم از نیکَـت سخــن
چون در این حالَـم که از سوگَـت به دل دارم نشان
این دل اندر غم فرو رفتـه وَ هم بَـستَـست زبــان
روح شــاد تو نَمیــرَد هرگـــز اِی دارای جـان
از هـمه یاران بخواهم فـاتحــه بَر وی بـخـــوان
به یاد استاد و اسطورهای گرانقدر و تکرارناپذیر در تاریخ دامپزشکی ایرانزمین
شاگرد همیشگی آن استاد بزرگ
چهارشنبه ۱ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۵:۲۶
نظر شما