خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، مالک خواجه وند: کتاب «قصه عشق ایاز» مجموعهای است کم حجم و خواندنی که در هر صفحه، اثری از خوشنویسیهای استاد امیرخانی را در کنار مقابلش نقد و تحلیل آن اثر را درج کرده است. این کتاب ضمن آنکه مجموعهای از بهترین آثار غلامحسین امیرخانی را در برمیگیرد، خواننده را با ظرافتها و ویژگیهای خط او آشنا و همچنین مخاطب را از کشفیات و نکتهسنجیهای شایان توجه و آموزنده یکی از شاگردان او بهرهمند میکند.
استاد امیرخانی در یادداشتی کوتاه در ابتدای این کتاب با اشاره به تلاش 10 ساله این نویسنده مینویسد: «کتاب پیشِ رو نگاه تازهای است به هنر خوشنویسی که از جانب استاد جوان پژوهشگر سید محمدعلی میر مومنی به عنوان تصویرگری در خط و خوشنویسسی نام گذاری شده است و نشانه ای است از دقت نظر ایشان که به دنبال کشف زیباییهای درونی این هنر. استاد محمدعلی میر مومنی قدم در عرصهای نهاده است که میتوان امیدوار بود پنجرهای باشد با برداشتی تازه به عرصهای وسیع و جذاب .»
نباید «تَنگ» را کشیده مینوشتم!
محمدعلی میر مومنی نویسنده این کتاب، پژوهش خود را «تصویرگری به وسیله خوشنویسی» مینامد و با تاکید بر تمایز این آثار از آثاری که خط-نقاشی نامیده میشوند، شیوه نقد و تحلیلهایش را اینچنین شرح میدهد: «ناگهان راز این را که چرا نباید «تنگ» را کشیده نوشت بر من آشکار شد. بله، درست بود؛ اشاره استاد به «سیرت» بود و من در صورت درمانده بودم. من به دنبال فرم زیبای کلمه بودم و استاد هم فرم را در نظر داشت و هم معنا را. معنای کلمه تنگ ایجاب می کرد که آن تنگ و کوچک نوشته شود، نه باز و گشاد.»
وی در ادامه با اشاره به فاصله گرفتنش از نگاهِ صرفا فرمالیستی از استاد غلامحسین امیر خانی نقل میکند که « در نگارش قطعات حداقل از سال 1352 به بعد همواره به دنبال مضامین ارزشمندی در ادب فارسی بودم که ذهن و ضمیر مرا تسخیر کند. نه اینکه اشعاری را جستجو کنم که فیالمثل در نگارش، ترکیب آنها خوش آهنگ باشد. در واقع اول معنا بود و بعد صورت، اما همان معنا و مضمون ارزشمند را تلاش میکردم با شایستهترین ترکیب به اجرا در آورم.»
مومنی در تحلیلهای خود به دنبال کشف روابط میان فرمِ کلمات با معناهای آنها بوده و به نوعی در این آثار خوشنویسیِ کلمهها را گونهای ارایه تصویری از معناهایشان دانسته است و نه صرفا نگارشِ زیبا و فرمال داشتن از کلمات. به عنوان نمونه درباره اثر زیر می نویسد: چاک جهل و حمق نپذیرد رفو
«خوشنویسان سعی دارند، فضای خالی بالا یا پایین کشیده را احیانا اگر حرفی نقطهدار باشد، با نقطه و اگر منقوط نباشد با علامتی جایز، نسبت به دیگر اجزای سطر و صفحه به تعادل برسانند. دراین قطعه، خوشنویس از همین خصوصیت ذاتیِ کشیدگیها برای تصویرگری شعر استفاده کرده است، چنانکه ملاحظه می شود، تجمعی از حروف در چپ و راست سه کشیده قرارگرفته و این ترکیب، به خوبی معنای گسست و چاک را به بینندده میرساند.»
مطالعه نقد و تحلیلهایی که در این کتاب درباره هر تابلو آمده است، میتواند خواننده حتی به کلی ناآشنا و تازه وارد را تا حد خرسندکنندهای مهیای مواجه شدن با پدیده خوشنویسی و فهم آن بکند.
همچنین میتواند تخیل خواننده را برای کشف دریافتهای خود از آثار خوشنویسیِ ارایه شدن در نمایشگاهها و دیگر مکانها به کار اندازد و این تاثیری بسیار شیرین است.
غلامحسین امیرخانی (متولد ۱۳۱۸- طالقان) چهره ماندگار عرصه خوشنویسی ایران است. وی از سال ۱۳۴۰ در اداره کل هنرهای زیبا به عنوان خطاط استخدام شد. مدیریت انجمن خوشنویسان ایران و مدیریت فرهنگسرای ارسباران از دیگر مشاغل وی بوده است. امیرخانی در نستعلیق نویسی شیوهای ویژه به خود را دارد که مورد استقبال بسیاری از استادان خوشنویسی است. بسیاری از خوشنویسان صاحب نام معاصر شاگرد غلامحسین امیرخانی هستند و بیشتر خوشنویسان معاصر به طور مستقیم یا غیر مستقیم از خط او مشق کردهاند.
چاپ اول این کتاب «قصه عشق ایاز» بهار امسال در 108 صفحه مصور با شمارگان دو هزار نسخه و بهای 25 هزار تومان توسط نشر کتاب آبان به بازار عرضه شده است.
نظر شما