شنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۳ - ۰۹:۰۳
یک ایران‌شناس آلمانی: رویای انتشار یک مجله با محتوا و تصاویر دوران هخامنشی را دارم

یک باستان‌شناس در شب «هاید ماری کخ» گفت: به صراحت می‌گویم، کتاب این ایرانشناس با عنوان «از زبان داریوش» یکی از موثق‌ترین منابع و مراجع هر پژوهشگر ایران عهد هخامنشی است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، یک‌صد و شصت و سومین شب از شب‌های مجله بخارا به پروفسور هاید ماری کخ، ایرانشناس برجسته آلمانی اختصاص داشت. در این نشست، حکمت‌الله ملاصالحی، باستان‌شناس، لیلا مکوندی، پژوهشگر، کامیار عبدی، باستان‌شناس، گونترام کخ، همسر هاید ماری کخ و علی دهباشی سخنرانی کردند. 

دکتر حکمت الله ملاصالحی در این نشست با عنوان «از قلم کخ تا ایرانشهر دارا» به سخنرانی پرداخت و گفت: یک متفکر، مورخ، باستان‌شناس و متخصص تاریخ و فرهنگ و زبان و ادب و ذوق و هنر و دیانت و معنویت این یا آن دوره، این یا آن سرزمین وقتی موفق می‌شود که به هزینه سرمایه عمر و اندیشه خویش وارد فضای فکری و حیات معنوی یک دوره، یک جامعه یا یک ملت بشود و در درون لایه‌های درونی‌تر روح مردم یک سرزمین رخنه کرده و در فضای معنوی آن تنفس کند و بیندیشد، از این رو برای همیشه در تاریخ و فرهنگ آن ملت و مردم حضور داشته و بر روان و رفتار و دانش و دانایی نسل‌هایی که در راهند و یکی از پی دیگری می‌رسند تاثیر خواهد گذاشت. هر بار که به آثار و دستاوردهای فکری و ذخایر دانش و دانایی او رجوع می‌شود و به‌عنوان یک مرجع و منبع تاریخی به آگاهی و فهم ما از موقعیت تاریخی خویش یاری خواهد رساند، به‌ویژه وقتی این آثار پیراسته از پیش‌داوری‌ها و حساسیت‌های معرفت‌سوز و منزه از تخریب و منقح از داوری‌های نادرست نوشته شده و بر شانه شواهد و منابع و مدارک قابل اعتماد بنیاد پذیرفته باشد. 

هاید ماری کخ، فرزند عالمی تاریخی و تاریخ‌محور است
وی ادامه داد: هاید ماری کخ ایران‌شناس و پژوهشگری ا‌ست از تبار همین عالمان و پژهشگران. دقت ریاضی و نظم هندسی اثر ماندگار فوق‌العاده مهم ایشان «از زبان داریوش» به صراحت می‌گوییم که از قابل اعتماد، موثق و مطمئن‌ترین منابع و مراجع برای هر پژوهشگری که مشتاق آشنایی با ایران عهد هخامنشی است می‌تواند قرار گیرد. دو اثر بی‌بدیل برآمدن کورش و تربیت کورش گزنفون آنقدر که در سپهر تاریخ و فرهنگ ما ایرانیان قابل رویت است و فضای مدنی و معنوی عالم ایرانی را در عهد هخامنشیان به تصویر می‌کشد در سپهر عالم هلنی جای نمی‌گیرد و فضای عالم هلنی را به تصویر نمی‌کشد.

این باستان‌شناس گفت: ما اغلب بر مستشرقان خرده گرفته‌ایم و ملامتشان کرده‌ایم که در ورود به فضای فکری و فرهنگی و معنوی شرقیان و عالم شرق ناتوان بوده و ناکام مانده‌اند؛ اتفاقا عکس این ایراد و ادعا مصداق دارد. آن‌ها در جستن و کاویدن و دستیابی به منابع و ماده‌های فرهنگی بکر و نسخه‌ها و کتیبه‌ها و متون اولیه و رمزگشایی و خوانش و معناکاوی نظام‌های نوشتاری متروک و منسوخ و زبان‌های خاموش نه تنها توفیق بسیار داشته‌اند که در هزینه کردن سرمایه همه عمر و اندیشه خویش از گشاده‌دست و سختکوش و خستگی ناپذیر‌ترین پژوهشگران بوده‌اند. پژوهشگرانی که مانندشان را در هیچ دوره‌ای از گذشته سراغ نداشته‌ایم. حتی اگر چراغ این تمدن روزی خاموش شود به‌سختی می‌توان تصور کرد بار دیگر پژوهشگرانی از این جنس با چنین ویژگی‌هایی بر صحنه تاریخ اندیشه ظاهر شوند. ما خود در ورود به فضای فکری و تحولات عظیم و بی‌سابقه تاریخی که در قاره غربی تاریخ در همین سده‌های متأخر و بغایت تعیین‌کننده و تأثیرگذار بر تاریخ جهانی اتفاق افتاده تا چه میزان توفیق داشته‌ایم؟

این پژوهشگر با بیان این‌که بسیاری از مترجمان ما وقتی دست به ترجمه آثار ایران‌شناسان قاره غربی تاریخ می‌زنند بی‌بهره از چنین آگاهی تاریخی هستند، گفت: این مترجمان نمی‌دانند در جهان چه تحولات عظیم و بی‌سابقه تاریخی اتفاق افتاده است. بدون خودآگاهی تاریخی دست به قلم برده‌اند. طی دهه ۱۹۷۰ متفکران، مورخان، باستان‌شناسان یونانی موفق شدند شانه‌به‌شانه شمار کثیری از متخصصان رشته‌ها و دانش‌های مرتبط در بیست و یک مجلد قطع بزرگ وزیری تاریخ جامع ملت یونان را از هزاره‌های پیش از تاریخ تا دوره جدید بنگارند و تدوین کنند و به چاپ برسانند و منتشرکنند. وقتی به منابع و مراجع مورد استفاد و کتاب‌نگاری مجلدات تاریخ ملت یونان که در انتهای هر جلدی به روال معمول آمده نگاه می‌کنیم به استثنای موارد اندک و خاصی همه منابع و مراجع مورد استفاده آثار متفکران، مورخان، باستان‌شناسان، یونان‌شناسان، فیلولوژیست‌ها، زبان‌شناسان و پژوهشگران بنام روزگار ما در قاره غربی تاریخ هستند. به سخن دیگر اگر نام یونان‌شناسان برجسته و بنام دوره جدید را از بیست و یک مجلدی که تاریخ ملت یونان با مراجعه آثار آن‌ها تدوین شده حذف کنیم، چیزی مگر صفحاتی اندک از آن مجلدات به جای نخواهد ماند.

وی افزود: تصور می‌کنم حتی اگر چراغ تمدن دوره جدید روزی به سردی گراییده و خاموش شود و تمدنی دیگر روی میراث و دستاوردهای آن بنیاد پذیرد، به سختی خواهد توانست انسان‌هایی از این جنس با چنین عطش کنجکاوی و معرفت‌جویی که بخواهد همه عمر و اندیشه خویش را مصروف چندقطعه سنگ مشکوک و به احتمال ساخته دست انسان در این یا آن لایه پیش از تاریخی بکنند. هایدماری کخ فرزند چنین عالمی است. عالمی عطشناک، آتشناک، منقلب، متحول، جستجوگر و عمیقا تاریخی و تاریخ‌محور. تاریخ‌محور از آن جهت که برای نخستین بار انسان عالم جدید موقعیت و تقدیر تاریخی خویش را چونان وجودی مطلق تاریخی پذیرفته است. تصادفی نیست که برای نخستین بار باده معنا را در جام‌های شکسته به‌جای مانده از گذشته می‌جوید.


رویای انتشار مجله‌ای با تصاویر آثار دوره هخامنشی
دکتر گونترام کخ، پژوهشگر و همسر پروفسور ماری کخ با مروری بر زندگی خود و آشنایی‎اش با هاید ماری کخ و تلاش‎هایشان در زمینه تاریخ ایران باستان اظهار کرد: پدرم در دبیرستان زبان‏‎های یونانی، لاتین، آلمانی و تاریخ درس می‎داد. او به تاریخ هنر و باستان‎شناسی بسیار علاقه‎مند بود و چند کتاب قدیمی مصور داشت. در آن زمان هنوز تلویزیون وجود نداشت، سینمایی نبود. سفر غیرممکن بود. اما من با کتاب‎ها چیزهایی از جهان می‎دیدم، تصاویری از کلیساهای قرون وسطی در آلمان، از معابد یونانی، مثل معابدی که در آکروپلیس آتن بود، تصاویری از تئاترها و آمفی تئاترهای باستانی و اگر درست یادم باشد، برای اول بار تصاویری از پرسپولیس. 

وی ادامه داد: در سال 1955 موفق شدم که در امتحانات مشهورترین دبیرستان پسرانه در هانوور قبول شوم، دبیرستانی که طی قرون وسطی تأسیس شده بود و من در آنجا 9 سال لاتین خواندم، هفت سال انگلیسی، پنج سال یونانی قدیم آموختم و بسیار درس‎های دیگر. بیش از همه به زبان یونانی عشق می‎ورزیدم، به آلمان قرون وسطی، زیست شناسی و شیمی. بیشتر معلمان ما فوق‎العاده بودند، محققانی واقعی که مدرک دکترا داشتند. انگیزه‎های فراوانی در ما ایجاد می‎کردند. مثالی بزنم، در تاریخ برنامه‎ای یک ساله برای یونان و روم بود. اما معلم‌مان بین‎النهرین، ایران باستان، هند، چین و حتی آمریکا را به اختصار به ما معرفی کرد. من هیجان‎زده بودم و از کتابخانه شهر چند کتاب درباره تاریخ باستان و باستان‌شناسی خاور نزدیک امانت گرفتم تا درباره بین‎النهرین، هیتی‎ها، اورارتو و هخامنشیان بیشتر بدانم.

وی با اشاره به تالیفاتش افزود: در آغاز 1970 امتحانات دکترا را گذراندم و در دانشگاه گوتینگن به عنوان دستیار مشغول به کار شدم. در 1975 توانستم پایان‎نامه‎ام را که درباره‎ تعدادی از تابوت‎های سنگی رومی بود در مجموعه‎هایی چاپ کنم، به قطع بزرگ و با تعداد زیادی کلیشه. از من خواستند تا به همراه کاتالوگی قدیمی‎تر، کتابی درباره اساطیر یونان در تابوت‎های سنگی رومی منتشر کنم که در 1975 بیرون آمد و کتاب راهنمایی هم درباره تابوت‎های سنگی رومی در مجموعه‎ای مشهور با عنوان «راهنمای جهان باستان» کار کردم که در 1982 چاپ شد. 

گونترام کخ ادامه داد: پس از آن کتاب‎هایی منتشر کردم درباره‏ آثار فرهنگی در آلبانی، کتابی عمومی درباره تابوت‎های سنگی رومی که این کتاب به زبان ترکی نیز ترجمه شد و بعد مقدمه‏ای بر هنر و باستان‎شناسی در آغاز مسیحیت که به زبان انگلیسی هم بیرون آمد و ترجمه‎ ترکی آن نیز چاپ شد که نسخه‎ای بسیار مفصل‎تر بود، و سپس کتابی راهنما درباره‎ تابوت‎های سنگی مسیحی، کتابی کوچک درباره‎ی تابوت سنگی در ترکیه که در ترکیه و آلمان منتشر شد و افزون بر این بیش از 100 مقاله در نشریات علمی و نقد و بررسی‎‏هایی هم بر کتاب‎ها نوشته‌ام. 

وی در پایان سخنان خود اظهار کرد: اکنون خوشحالم که توانستیم بارها به پارس، ایران بیاییم و بناهای فراوانی را ببینیم و با افرادی بی‎نهایت مهربان و صمیمی دیدار کنیم. کار اصلی من طی این سفرها عکاسی بود. هاید ماری توانست بسیاری از این عکس‎ها را در کتاب‎هایش کار کند. من و هاید ماری این رویا را در سر داریم که مجله‌ای را شامل تصاویر و اطلاعات مربوط به آثار دوره‌ هخامنشی که در کشورهایی مانند ترکیه‌، لبنان‌ و تاجیکستان پراکنده‌اند، جمع‌آوری کنیم. البته برای اجرای چنین پروژه‌ای، مشکل بودجه داریم. 

ماری کخ، از سردمداران مطالعات تحلیلی بر گل نوشته‌های تخت جمشید است
لیلا مکوندی، پژوهشگر دیگر سخنران این نشست بود که با موضوع هایدماری کخ و مطالعات بایگانی باروی تخت جمشید سخن گفت: هایدماری کخ را می‌توان پس از پروفسور هلوک فقید سردمدار مطالعات تحلیلی بر گل نوشته‌های بایگانی باروی تخت جمشید دانست. بایگانی باروی تخت جمشید در ماه می سال 1933 میلادی به صورت تصادفی در هنگام کاوش‌های باستان‌شناسی ارنست هرتسفلد هنگامی‌که کارگران مشغول خاکبرداری برای ریل گذاری در بخش شمال شرقی صفه تخت جمشید بودند کشف شدند. این مجموعه بزرگترین بایگانی به دست آمده از خاورنزدیک در هزاره اول ق.م و متعلق به بازه زمانی سال های 13 تا 28 سلطنت داریوش بزرگ است. 

وی ادامه داد: متن گل نوشته‌ها مربوط به تولید، ذخیره و بازپخش محصولات غذایی، دریافت و پرداخت این مواد به صورت جیره‌های حقوقی یا برای مراسم مذهبی، درباریان و بزرگان، کارمندان، صنعت‌گران، کارگران، مسافران، حیوانات و غیره، نامه‌ها و دستورهای اداری و صورت حساب‌های سالانه و ماهانه در محدوده جغرافیایی فارس و خوزستان است. پروفسور هلک از 1937 کار خواندن این متن‌های کوچک و گزارشی را آغاز و تا 1980 زمان مرگش ادامه داد که موفق به خواندن حدود 5000 گل نوشته عیلامی- هخامنشی شد که تنها در حدود 2100 گل‌نوشته تاکنون منتشر شده است. 

این پژوهشگر افزود: هایدماری کخ در دهه 1970 میلادی با انتخاب موضوعی در زمینه مذهب هخامنشیان با تکیه بر تحلیل متن‌های مذهبی در مجموعه بایگانی بارو نخستین قدم در مطالعات گسترده تحلیلی بر روی این بایگانی را که به تازگی حدود 2079 متن آن در 1969 توسط هلک منتشر شده بود، برداشت. 

وی ادامه داد: کخ پس از انتشار رساله اش تمرکز مطالعاتی خود را بر شناخت و تجزیه و تحلیل دستگاه اداری و اقتصادی بایگانی بارو و بالاخص شناخت محدوده جغرافیایی بایگانی و ارتباط افراد و مکان‌ها با یکدیگر نهاد. در واقع با توجه به پیچیدگی و پراکندگی اطلاعات ارایه شده در متن‌ها، تلاش وی برای ارایه شناخت ساختار مدیریتی و اداری بایگانی بارو ستودنی است. پژوهشگرانی که خود در مطالعه و دستی هر چند اندک بر روی متن‌های گزارشی بایگانی بارو و خزانه تخت جمشید دارند، بیش از پیش می‌توانند ارزش کار سترگ محققانی همچون هاید ماری کخ را درک کنند که چگونه در طول سال‌ها با کنار یکدیگر قرار دادن این اطلاعات پراکنده و گزارش‌وار همچون نامه‌های کوتاه اداری امروزی سعی در کامل کردن و یافتن پاسخی برای بسیاری از سوال‌های مهم مطرح شده درباره این مجموعه‌ها بوده‌ است. کخ در این زمینه بسیار ثابت قدم بود و تمام عمر پژوهشی خود را در این زمینه نهاده است. 

تالیفات هاید ماری کخ درباره زنان هخامنشی از اهمیت بالایی برخوردار است
دکتر کامیار عبدی سخنران بعدی این مراسم بود که به موضوع زنان در پژوهش‌های مربوط به هخامنشیان پرداخت و عنوان کرد: همانطور که می‌دانیم شاهنشاهی هخامنشی در ذهن ما ایرانیان از جایگاهی خاصی برخوردار است. در واقع می‎توان گفت اوج قدرت ما در تاریخمان است. هم از نظر قدرت اقتصادی و هم از نظر قدرت نظامی و هم از نظر وسعت جغرافیایی. برای خارجی‎ها هم و به ویژه برای آلمانی‎ها دوران هخامنشی دوران مهمی است و مدت‎ها به این مساله فکر می‎کردم که چرا دوران هخامنشی تا این حد برای آلمانی‎ها مهم است تا این‌که به کتابی از سِر پرسی سایس برخوردم که وی نیز با وجود آن که انگلیسی بود در آن کتاب اشاره کرده که به این دلیل دوران هخامنشی تا این حد برای اروپاییان اهمیت داشت چون هخامنشیان اولین حکومت هند و اروپایی بود که قدرت را از دست سامی‎ها گرفتند و از آن به بعد قدرت در دست هند و اروپاییان باقی ماند و در اوایل قرن بیستم هم این عقاید نژادپرستانه بسیار باب بود. 

وی ادامه داد: اما به هر جهت در زمینه اهمیت دوران شاهنشاهی بسیار نظرهای مختلف هم از نظر تاریخ ایران و هم تاریخ جهان و همین طور از نظر باستان‌شناسی ایرانشناسانه که به مسایل سیاسی و اقتصادی توجه دارد این یک دوران به خصوصی است. تصویری که ما از دوران هخامنشی داریم تصویری است بسیار مردانه. از کوروش و داریوش و کارهایی که انجام داده‎اند بسیار نوشته شده است. پژوهش‌هایی هم که درباره این دوران انجام شده بیشتر حاصل کار مردان بوده و شاید از همین روست که تلاش‌ها و نوشته‎های پروفسور هاید ماری از اهمیت خاصی برخوردار می‎شود. 

روایت هاید ماری کخ از سال‌ها کار و تحصیل
پروفسور هاید ماری کخ، ایرانشناس آلمانی درباره سال‌ها تحصیل، کار و تلاش خود گفت: هنگام تولد من جنگ جهانی دوم در اوج خود بود. در طول جنگ پدرم یک پای خود را از دست داد، به همین علت نمی‎توانست به کار خود در زمینه خرید و فروش آهن ادامه دهد و خانواده خود را اداره کند و به زحمت معاش خود را از طریق دوزندگی تامین می‎کرد. در این موقع در آلمان شرقی زندگی می‎کردیم که زیر سلطه شوروری قرار داشت، کمبود در همه زمینه‎ها به چشم می‎خورد، غذا، پوشاک، دارو و وسایل ساختمانی.

وی ادامه داد: من همانجا به مدرسه می‎رفتم ولی بعد از پایان دومین سال تحصیل همسایه ما که کمونیستی متعصب بود به والدین من تکلیف کرد که به عضویت حزب کمونیست درآیند و گرنه امکان تحصیلات دبیرستانی برای من موجود نخواهد بود. در این موقع پدر و مادرم تصمیم گرفتند به آلمان غربی مهاجرت کنند. اوایل عزیمت در سال 1952 برایم سخت بود زیرا همه فرانسوی صحبت می‎کردند! فقط پدر خانواده می‌توانست کمی آلمانی حرف بزند. در جواب پرسش این که آیا می‎خواهم به مدرسه بروم یا نه؟ فوری جواب دادم بله، سه ماه بود آنجا بودم و در این زمان 9 ساله بودم، در زمان عید کریسمس همه بچه‎های کلاس از یک معلم بازنشسته دیدن کردند و در آنجا من توانستم یک شعر به فرانسوی بگویم. در این میان پدر و مادر و برادرم اجازه داشتند به آلمان غربی سفر کنند. در آنجا برادرم به دنیا آمد. بعد از چند ماه خانواده من توانست یک آپارتمان شخصی داشته باشد.

این ایرانشناس آلمانی گفت: در هانوفر شانس بزرگی که پیدا کردم معلم دبیرستان من پدر و مادرم را راضی کرد که مرا به بهترین مدرسه دخترانه موجود در هانوفر بفرستند. برای پدر و مادرم خیلی دشوار بود چون آن زمان باید هزینه هنگفتی برای شهریه مدرسه پرداخت می‎کردند. پدرم مریض بود و آنها نمی‎دانستند چگونه باید از عهده هزینه خانواده برآیند. اما آن‌ها مرا به آن مدرسه فرستادند. در این مدرسه من نه فقط انگلیسی و لاتین و یونانی بلکه زبان‎های انتخابی فرانسوی و روسی را یاد گرفتم. حتی برای سفر علمی از طرف مدرسه با همکلاسی‌ها به ایتالیا، کمی هم ایتالیایی یاد گرفتم. با تمام زبان‎هایی که یاد گرفتم آرزو داشتم معلم ریاضی شوم. به همین علت بعد از گرفتن دیپلم به تحصیلاتم ادامه دادم و بعد از کارآموزی در سال 1966 با همسرم گونترام ازدواج کردم.

پروفسور هاید ماری کخ در پایان سخنان خود، گزارشی مفصل از تحصیل، پژوهش، کار و تالیف آثار متعدد درباره هخامنشیان ارایه کرد

در پایان این مراسم بازرگانی گلستانی قلم استوانه کوروش را به دکتر ماری کخ اهدا و انتشارات فرزان روز نیز مجموعه کتاب‎هایی را در زمینه ایران باستان به وی تقدیم کرد. 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها