پنجشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۱۷:۰۷
قرار نیست همه مثل ما حرف بزنند/ ما قوم برگزیده نیستیم

قهرمان سلیمانی، معاون پژوهشی و آموزشی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی معتقد است هویت زبانی و فرهنگی ایران فراموش شده است، ولی در هر حال ما باید بپذیریم که قوم برگزیده نیستیم و فارسی‌زبانان جغرافیاهای دیگر هم محترمند و قرار نیست دقیقا مانند ما حرف بزنند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) نشست «راهکارهای تعامل میان نویسندگان فارسی‌زبان جهان» بعدازظهر امروز، پنج‌شنبه 11 اردیبهشت در سرای اهل قلم نمایشگاه بین المللی کتاب تهران برگزار شد. 

در ابتدای این نشست، محمدسرور رجایی، نویسنده افغان در پاسخ به سوال مجری برنامه مبنی بر این‌که «آیا اصلا نیازی به تعامل نویسندگان فارسی زبان هست؟» گفت: فرهنگ و زبان فارسی در کشورهای فارسی‌زبان، ما را بی‌واسطه و بی‌نیاز به ترجمه، به هم وصل می‌کند. ما حرف و زبان هم را می‌فهمیم و درک می‌کنیم. چرا که زبان واحدی به نام فارسی داریم که گونه‌های مختلف‌اش در ایران، تاجیکستان و افغانستان از هم مجزا نیستند. به نظرم در وهله اول نیاز است که ما فرهنگیان، نویسندگان و پژوهش‌گران تابع این سه کشور به هم احترام بگذاریم و به هم احساس نیاز کنیم. هر وقت به این مرحله رسیدیم، می‌توانیم به تعامل نویسندگان فارسی‌زبان جهان بیندیشیم. 

وی افزود: امروزه تعاملات زیادی بین این سه کشور وجود دارد، اما من به شخصه دوست دارم که این تعامل، از دایره‌ ادبیات بیرون بیاید و به سایر جنبه‌ها هم برسد؛ مثلا به سینما، گرافیک و نمایش در چنین وضعیتی ‌است که می‌توانیم به تعامل بیش‌تر بیندیشیم. 

علیرضا قزوه، شاعر و مدیر دفتر آفرینش‌های ادبی حوزه هنری هم گفت: مسلما این موضوع جزو ضرورت‌هاست. خودمان سال‌هاست که در این عرصه در حال فعالیت هستیم و باید احساس نیاز به چنین تعاملی، در همه‌جا جدی گرفته شود. مثلا ما باید برویم و با آن‌ها بنشینیم و کمک کنیم که مثلا شعرشان بهتر شود و کیفیتش ارتقا پیدا کند. این کار سبب یک نقد جدی می‌شود و نواقص کار خودش را نشان می‌دهد.
 
قهرمان سلیمانی، معاون پژوهشی و آموزشی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی هم که یکی دیگر از سخنرانان این نشست بود گفت: من تمایل دارم که بحثم را تئوریک شروع کنم. هر آدمی چند هویت دارد. مثلا ما هویت جهانی داریم، هویت ایرانی هم داریم و دارای هویت محلی مانند تهرانی بودن هم هستیم، ولی در میان تمام این‌ها،یک هویت برای ما ایرانی‌ها و البته فارسی‌زبانان دیگر کشورها وجود دارد که فراموش شده است. این هویت فراموش شده، هویت زبانی و فرهنگی ماست که به عقیده من، تمام کتاب‌هایی هم که تا به حال در این حوزه نوشته شده، نتوانسته کمک خاصی بکند.
 
وی افزود: ما باید به نحوی به فارسی‌زبانان دیگر کشورها نشان بدهیم که صورت دیگری از ادبیات هم در ایران وجود دارد و سعی کنیم که آن را به دیگران بشناسانیم تا دیدگاهشان در مورد ما تغییر کند. 

در ادامه، حمیدرضا شاه‌آبادی، مدیرعامل گروه انتشارات بین‌المللی الهدی درباره راهکارهای پیشنهادی خود برای برون‌رفت از وضعیت فعلی گفت: به گمان من، گاهی در برنامه‌ریزی‌ها و حرف‌زدن‌ها از جزییات دوری کرده‌ایم. بیش‌تر اهداف و مقاصد ما، در حد همان حرف و تعارف باقی مانده و می‌مانند و در عمل اتفاقی نمی‌افتد. حقیقت این است که همه از ضرورت این مقوله می‌گویند، اما کسی نمی‌گوید چگونه! 

وی یادآور شد: اگر بپذیریم که زبان یک موجود زنده است، باید بپذیریم که این زبان، متولد می‌شود رشد می‌کند، ضعیف و قوی و بیمار می‌شود یا حتی گاهی می‌میرد.  واقعیت این است که هر زبانی که می‌میرد، بخشی از بشریت را هم با خود به گور می‌برد. فارسی نماد فرهنگی ماست و زبان ما، زمینه یک خاطره قومی‌است. پس نیاز داریم که خودمان را در زبان تقویت کنیم. تعامل ما با هم، زمینه کسب انرژی و قوای جدید را در زبان تقویت و حیات ما و زبان‌مان را ادامه‌دار می‌کند. در این راه، اولین قشر نویسندگان و ادبا هستند، و سپس دیگران. اگر روند به این شکل باشد، مخاطبِ نویسنده هم، بسیار بیش‌تر از مردم کشور خودش می‌شود و حتی به کشورهایی که زبانی غیر از فارسی دارند هم می‌رسد. 

وی تصریح کرد: من به شدت اعتقاد دارم که هیچ فعالیتی پا نمی‌گیرد و نهادینه نمی‌شود، مگر این‌که عده‌ای از آن سود مالی ببرند. ما باید به این موضوع فکر کنیم که این تعامل می‌تواند بهترشدن اقتصاد را به دنیال داشته باشد و منجر به سود مالی بیش‌تر، گسترش نشر و افزایش توان معیشتی نویسندگان شود. پس بهتر است ماجرا را از این منظر هم ببینیم. 

سرور رجایی در ادامه این نشست با اشاره به گفته‌های شاه‌آبادی گفت: مطمئنا سازمان‌ها و مراکز فرهنگی و اجتماعی باید در شکل‌گیری این تعامل کمک کنند، اما به نظر من، هر قدر این اتفاق را مردمی‌تر کنیم و فضا را از دولتی بودن و نهادی بودن بیرون بیاوریم نتیجه بهتری گرفته می‌شود. در واقع، خیلی از مواقع، ورود سلیقه‌های نهادها و سازمان‌ها به این ماجرا، روند تعامل را کُند و ما را از آن دور کرده است. باید دنبال شناساندن ناشناخته‌های ملت‌های فارسی‌زبان به هم باشیم و در این راه، مردم می‌توانند کمک بسیاری بکنند. 

در پایان این نشست، علیرضا قزوه، مدیر سابق مرکز تحقیقات زبان فارسی در دهلی‌نو، درباره راه‌های گسترش تعاملات بین نویسندگان فارسی‌زبان توضیح داد: در دنیا هرکس صدایش بلندتر باشد، صدایش بهتر شنیده می‌شود. باید زبان فارسی را داد بزنیم. ما همیشه در ایران، زبان فارسی را محدود به ایران و مختص ایران فرض کرده‌ایم. باید این نگاه را اصلاح کنیم. به نظر من امروزه در حال دور شدن از زبان معیار هستیم، چون نوع حرف زدن ایرانی و تاجیک و افغان، روز به روز از هم دورتر می‌شود. ما باید با آن‌ها تعامل کنیم و کمک کنیم که آن‌ها هم به زبان معیار نزدیک شوند و ایرادهایشان را برطرف کنند. الآن خیلی از کلمات آن‌ها هست که در ایران معنای متفاوت و حتی ناخوبی دارد یا برعکس. ما باید کمک کنیم که این نواقص در زبان فارسی تاجیک و افغان اصلاح شود و زبان خودمان که درست است، نزدیک شود و فرمول این کار را اصلاح کنیم. 

سلیمانی نیز در واکنش به سخنان قزوه گفت: متاسفانه قدرت فرهنگی‌مان را در چارچوب جغرافیایی از دست داده‌ایم. من برخلاف آقای قزوه، معتقدم که باید دیگران را به رسمیت بشناسیم. باید قبول کنیم و بپذیریم که قوم برگزیده نیستیم و دیگرانی هم وجود دارند. قرار نیست که در جغرافیاهای دیگر، فارسی‌زبانان آن‌جا هم درست مثل ما حرف بزنند. هر یک از این‌ها هویت فرهنگی، جغرافیایی و اجتماعی خاص خود را دارند که محترم و مهم است. 

این پژوهشگر در ادامه یادآور شد: ما اگر بخواهیم به تعامل و نتیجه برسیم، باید این تفاوت‌ها را به رسمیت بشناسیم و به آن احترام بگذاریم. نباید به خودمان مشروعیت کامل بدهیم و آن‌ها را با این تفکرات از خود برانیم و در نتیجه این تعامل را باز هم به تعویق بیندازیم.
حمیدرضا شاه‌آبادی هم در تکمیل سخنان سلیمانی یادآور شد: هریک از این زبان‌های فارسی، قابلیت‌های خاص خودشان را دارند و نباید هیچ یک کنار گذاشته شوند. من با نزدیک شدن به زبان معیار بسیار مخالف‌ام.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها