سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - سمیه نوری: ادبیات پایداری کودک و نوجوان پلی است میان گذشته و آینده که میتواند کودکان را با تجربههای تلخ و شیرین تاریخ زادگاهشان آشنا سازد و در آنها حس مقاومت، امید و تعلقخاطر را زنده نگه دارد؛ سرمایهای ارزشمند برای ساختن نسلی آگاه و مقاوم در برابر چالشهای زمانه.
در جغرافیایی که خاطرات جنگ هنوز در کوچهها و چهرهها جاری است، ادبیات پایداری برای کودک و نوجوان نقش مهمی در انتقال تاریخ و فرهنگ مقاومت ایفا میکند. استان کرمانشاه با پیشینهای سرشار از ایثار و پایمردی ظرفیت بینظیری برای خلق داستانهایی دارد که از دل زندگی واقعی کودکان این دیار برمیخیزد؛ داستانهایی که نه فقط آموزش بلکه درک عمیق احساسات و همدلی را به همراه دارند.
با وجود این سهم این ادبیات در میان کودکان و نوجوانان استان هنوز آنگونه که باید و شاید دیده نشده است. ضعف در معرفی آثار، کمبود تولیدات بومی و چالشهای نشر مانع از آن شده که این گنجینه غنی به دست نسلهای جدید برسد. نیاز است تا نهادها و فعالان فرهنگی بیش از پیش به این بخش حساس توجه کنند و بستر لازم را برای رشد و گسترش آن فراهم آورند.
نویسندگانی که خود زیستههای روزهای جنگ را در خاطره دارند، کوشیدهاند آن تجربهها را با زبانی نرم و کودکانه روایت کنند؛ زبانی که فراتر از آموزش صرف به درک و لمس عمیقتری از گذشته منجر شود و همین روایتها میکوشند کودکان را همراه کنند تا از دل قصهها همدلی و شناختی واقعی نسبت به تاریخ و هویت خود بیابند. با این حال چنین آثاری هنوز به اندازه کافی دیده نشدهاند و نیازمند توجهی بیشتر برای شکل دادن به نسلی آگاه و امیدوار به آیندهاند.
قصههای بیواسطه از زندگی واقعی کودکان جنگزده
وقتی پای ادبیات پایداری برای کودک و نوجوان به میان میآید، همه نگاهها به سراغ کتابهای رسمی و قهرمانمحور میرود. اما گاهی قصههایی از دل زندگی واقعی، بیهیاهو و صادقانه میتوانند اثرگذارتر باشند؛ درست مانند خاطرهای ساده از روزهای جنگ که با طعم تلخ خرما در ذهن نویسنده باقی مانده و بعدها به کتاب تبدیل شده است.
مهناز فتاحی نویسندهای است که سالهاست در حوزه ادبیات پایداری مینویسد و بخشی از آثارش را برای کودکان و نوجوانان خلق کرده است؛ آثاری که برخی از آنها از دل خاطرات خود او زاده شدهاند.
فتاحی در گفتوگو با ایبنا از تجربههای شخصی خود و نگاهش به این نوع ادبیات، گفت: در استان کرمانشاه آثاری در این زمینه تولید شده که خود من چند کتاب کودک و نوجوان با موضوع ادبیات پایداری نوشتهام. یکی از آنها طعم تلخ خرما است؛ خاطرات شخصی خودم از دوران کودکی و از روزهایی که در زمان جنگ تجربه کردهام؛ قصد داشتم احساساتی را که در آن سن داشتم، بیواسطه به کودکان امروز منتقل کنم.
وی با تاکید بر اینکه اگر قصه با صداقت و تجربه زیسته همراه باشند، بهتر در ذهن کودک باقی میمانند، عنوان کرد: تلاش کردم فضای کتابهایم و زبان آنها به گونهای باشد که برای کودکان ملموس باشد. برخی تصور میکنند ادبیات پایداری برای کودک صرفاً به معنای آموزش شجاعت یا قهرمانسازی است؛ در حالی که کودک باید ابتدا بتواند با قصه همذاتپنداری کند و خود را در آن ببیند.
فتاحی در ادامه بیاد کرد: من بهعنوان فردی که آن فضا را تجربه کردهام، وظیفه دارم روایت کنم. بسیاری از کودکان امروز نمیدانند که جنگ چه تأثیری بر زندگی ما گذاشته یا ما چه چیزهایی را از دست دادهایم؛ بنابراین باید برای آنها روایت شود؛ اما با زبانی که بشنوند، احساس کنندنه اینکه صرفاً یاد بگیرند.
ضعف معرفی؛ سد راه دیده شدن ادبیات پایداری کودکانه
اما پرسش مهم این است که چرا با وجود این تولیدات ارزشمند، کتابهای ادبیات پایداری کودک و نوجوان آنطور که باید دیده و خوانده نمیشوند؟
مهناز فتاحی در پاسخ به این سوال گفت: بخشی از این مشکل به ضعف معرفی و تبلیغات بازمیگردد که متأسفانه ما با ضعف جدی در معرفی آثار مواجه هستیم. کتابهایی مانند طعم تلخ خرما که موفق به دریافت جوایز ملی شدهاند، در جامعه مخاطب خود به خوبی شناخته نشدهاند. این بدان معناست که اگر تولیداتی وجود داشته باشند ولی معرفی و تبلیغ نشوند، گویی آن اثر هرگز متولد نشده است.
وی درباره نقش نهادها و رسانهها در این مسیر نیز اظهار کرد: تمامی ارگانها، نهادها و حتی رسانهها باید در این مسیر فعال باشند و این کتابها را معرفی کنند. صداوسیما، کانون پرورش فکری، حوزه هنری و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید اقدام ملی مشترکی برای شناساندن این آثار انجام دهند. زمانی که کودکان این کتابها را مطالعه کنند، میتوانند تاریخ و بحرانهای سرزمین خود را بهتر درک کنند و راههای مواجهه با مشکلات را بیاموزند.
ادبیات پایداری از مقاومت در روزهای سخت و بحرانی سخن میگوید
فتاحی با تأکید بر اینکه ادبیات پایداری علاوه بر روایت درد و رنج، باید پیام امید و آینده روشن را نیز منتقل کند، ادامه داد: ما از روزهای سخت و بحرانها مینویسیم اما پایان این داستانها باید امید و آرامش باشد چرا که این امر به کودکان کمک میکند در برابر سختیها مقاومتر باشند و با حس ایستادگی زندگی کنند.
این نویسنده بر این باور است که جایگزین شدن کتابهای خارجی با محتوای هیجانی و قهرمانمحور یک چالش فرهنگی است که باید با تولیدات مناسب بومی با آن مقابله شود و بر همین اساس، متذکر شد: کودکان به کتابهای هیجانی علاقهمند هستند و این موضوع طبیعی است اما باید قهرمانان بومی خود را نیز داشته باشند. بر همین اساس باید گفت که ما در فرهنگ و تاریخ خود شخصیتهای بسیاری داریم که میتوانند قهرمان قصههای کودکان باشند اما باید داستانهای خوب، روان و باکیفیتی تولید شوند که بتوانند مخاطب و جامعه هدف را جذب کنند.
فتاحی همچنین از دشواریهای نویسندگی برای کودکان و نوجوانان یاد کرد و افزود: نوشتن برای کودک بسیار دشوارتر از بزرگسال است. باید روانشناسی کودک را شناخت، کتابهای موفق جهانی را مطالعه و از تکرار و پیامهای مستقیم و شعاری اجتناب کرد. پیام باید از دل داستان بیرون آید، نه اینکه بهصورت مستقیم بیان شود.
وی درباره وضعیت نشر آثارش در کرمانشاه و تهران گفت: اکثر کتابهای من در تهران چاپ شدهاند زیرا ناشران استانی ضعیفتر عمل میکنند البته اخیراً ناشران کرمانشاهی پیشرفت داشتهاند و آثار باکیفیتی تولید میکنند اما برای دیده شدن یک کتاب خوب، همچنان ناشران تهرانی بهتر میتوانند کتابها را معرفی و پشتیبانی کنند.
فتاحی با امیدواری نسبت به آینده ادبیات پایداری کودک و نوجوان اظهار کرد: امیدوارم روزبهروز نویسندگان جوان و خوشذوق بیشتری وارد این عرصه شوند. این نهال نوپا در حال رشد است و باید آن را تقویت کرد تا ادبیات پایداری جایگاه واقعی خود را بیابد.
میتوان گفت که ادبیات پایداری کودک و نوجوان در کرمانشاه توانسته تا حدی قصههای واقعی و ملموس زندگی این مرز و بوم را روایت کند، اما هنوز راه زیادی برای دیده شدن و شنیده شدن دارد. با وجود تلاش نویسندگان بومی و تولید آثاری که از دل تجربههای شخصی و تاریخی شکل گرفته، نیاز است نهادها و رسانهها بیشتر به این حوزه توجه کنند و حمایتهای لازم را فراهم آورند. همچنین باید شرایط برای ناشران استانی بهبود پیدا کند تا کتابهای خوب و با کیفیت در دسترس کودکان و نوجوانان قرار بگیرد. در نهایت، اگر نویسندگان جوان و علاقهمند بتوانند با زبانی ساده و نزدیک به دل کودکان، قصههای پایداری را روایت کنند، این ادبیات جایگاه واقعی خود را در دل جامعه پیدا خواهد کرد و نسلی مقاومتر و امیدوارتر شکل خواهد گرفت.
نظر شما