خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- یوسف قوجق متولد یکم خرداد سال 1347 در روستای «اوخلی بالا» از توابع رامیان (منطقهای در استان گلستان) و عضو انجمن و انجمن نویسندگان کودک و نوجوان ایران است. این نویسنده بخشی از زندگیاش را در ترکمن صحرا گذرانده، سرزمینی رویایی با مردمی که آداب و سنن خاصی دارند و حضور در آن میتواند برای ذهن خلاق یک داستاننویس غنیمتی بزرگ به حساب بیاید.
وی سال 1371 مجموعه داستانی با عنوان «کجاوه» منتشر کرد که خود داستان کجاوه روایت زندگی دختری ترکمن بود. قوجق چند سال بعد رمان «نبرد در قلعه گوکتپه» را نوشت و مجموعه داستانهای «پرندهها دوباره اوج میگیرند»، «هدیهام آشیانه پرنده است»، «بادبادکها در شهر» و «چوبدست» از دیگر آثار داستانی خالق «لحظهها جا میمانند» به شمار میآیند.
ماجرای پنجم آذر 1357 در گرگان
یک هفته قبل از پنجم آذر سال پیروزی انقلاب اسلامی، مصادف میشود با هتک حرمت عاملان رژیم پهلوی در حرم امام رضا (ع). امام خمینی (ره) از مردم میخواهد روز هفتم آن واقعه به خیابانها بیایند. این اتفاق در گرگان هم میافتد و در امامزاده عبدالله این شهر، نیروهای شهربانی مردم را به گلوله میبندند. حتی گفته میشود، سربازها تظاهرات کنندگان را در کوچهها هم تعقیب و به آنها تیراندازی میکردند.
این حادثه منجر به شهادت 14 نفر و زخمی شدن بیش از 400 مبارز انقلابی میشود. قوجق با نگاهی به این واقعه خونین، دست به نگارش داستانی میزند که به بهانه آن وقایع رویداد پنجم آذر گرگان را بازگو کند. وی برای اینکار تحقیقات گستردهای انجام داده است و پژوهشهای میدانی و کتابخانهای نویسنده، رمان «لحظهها جا میمانند» را به اثری مستند در ادبیات داستانی انقلاب اسلامی ایران تبدیل کرده است.
قوجق مدعی است برای خلق این رمان پای صحبت بیش از 250 نفر نشسته و کتابهای متعددی را هم با موضوع تاریخ انقلاب در گرگان مطالعه کرده است.
محورهای سهگانه داستان
داستان «لحظهها جا میمانند» دارای سه خاستگاه مشخص است. قوجق در این کتاب میکوشد وجهه مذهبی انقلاب اسلامی را در قالب نمادهای مسجد و روحانیت به تصویر بکشد. وی همچنین سعی دارد قهوهخانه را هم به عنوان نماد مردمی انقلاب مطرح کند. خاستگاه سوم هم رکن روشنفکری انقلاب است. نویسنده این وجهه را هم با نماد خانه تیمی به خواننده داستان معرفی میکند. شاید ریسک بزرگ قوجق در نگارش «لحظهها جا میمانند» استفاده از شخصیتهای حقیقی است.
هرچند داستان خطی قوجق، به نوعی انطباق تخیل نویسنده بر رویدادهای واقعی به شمار میآید، اما این مساله باعث شد تا رمان برگزیده جشنواره داستان انقلاب، بیش از حد زیر ذرهبین قرار بگیرد. به هر حال «لحظهها جا میمانند» به رغم نثر روان و خوشخوانی که دارد، از فرم داستانی پیچیدهای برخوردار است و البته هنوز نقدی درباره این وجهه از کار قوجق منتشر نشده است.
ویکتور هوگوی وطنی!
«باور کنید هنگام نگارش "لحظهها جا میمانند" اصلاً من به رمان ویکتور هوگو فکر نمیکردم که بخواهم از آن تاثیر بگیرم!» این پاسخی بود که قوجق در پاسخ به خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) که پرسشی را مبنی بر شباهت بین این داستان و «بینوایان» ویکتور هوگو پرسیده بود، اظهار کرد.
این پرسش وقتی به ذهن خواننده میرسد که در فعل و انفعال داستانی «لحظهها جا میمانند» با سارقی روبهرو میشود که تحت تعقیب پلیس است و شخصیتش پس از عبور از اتفاقات زنجیرهوار دچار تغییر و تحول میشود تا از یک تبهکار بدل به یک قهرمان شود. اینجا ذهن مخاطب ناخواسته متوجه ژان وال ژانِ رمان بینوایان میافتد.
از طرف دیگر افسر پلیسی که در تعقیب شخصیت اصلی این داستان است، لحظاتی بین انجام وظیفه و وجدانش دچار تردید میشود که میتوان آنرا با شخصیت بازرس ژاول در رمان هوگو مقایسه کرد. از طرف دیگر در صحنه اوج داستان «لحظهها جا میمانند» افسر پلیس در تعقیب تبهکار با مبارزان انقلابی در خیابان روبهرو میشود و این بیشباهت به صحنهای معروف از رمان بینوایان نیست.
البته نمیتوان به دلیل این شباهتها «لحظهها جا میمانند» را رمان ایرانیزه شده «بینوایان» دانست. ساختار کلی این دو داستان تفاوتهای عمدهای دارند و کنش و واکنش شخصیتهای رمان قوجق هم شباهت چندانی با قهرمانها و ضدقهرمانهای بینوایان ندارد. به هر حال «لحظهها جا میمانند» روایت داستانی جذاب از یک واقعه دردناک است و میتواند مخاطبان زیادی هم داشته باشد./
دوشنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۲ - ۰۰:۱۴
نظر شما