ادای احترام عباس پژمان به بهمن فرزانه
عباس پژمان نخستین سخنران این برنامه بود که صحبتهایش را با یادی از مرحوم بهمن فرزانه آغاز کرد. پژمان با بیان اینکه حرف زدن به عنوان سخنران نخست کار بسیاری دشواری است، اظهار کرد: کتاب در مرحله رونمایی است و من باید علاوه بر اینکه تصویری درست از آن در ذهن مخاطب ایجاد کنم، داستانش را هم لو ندهم! تا خود خواننده بتواند با اثر آشنا شود.
پژمان ادامه داد: وقتی خواندن رمان «کلاه جادویی و مجسمه مسی» را به پایان رساندم، این پرسش در ذهنم پدید آمد که این کتاب چه نوع رمانی بود؟ اثر داستانی حنیف هم نشانههایی از رمان مدرن داشت هم شبیه رمان گوتیک بود. ضمن اینکه رگههایی هم از رمان اندیشه و رمان پست مدرن داشت. حتی تا حدودی به رمانس و اسطوره شباهت داشت اما در عین این پیچیدگیها رمانی خاص با رنگ و بوی ایرانی بود.
نویسنده رمان «من و بوف کور» درباره گونههای متنوع رمان، بیان کرد: رمان مدرن از اواخر قرن نوزدهم میلادی شکل گرفت. این گونه، صورت کلاسیک رمان را کنار زد و صورتهای جدیدی از رمان را بنیان نهاد. «کلاه جادویی و مجسمه مسی» هم چنین اثری است. البته در قرن نوزدهم صورت گوتیک رمان هم رواج زیادی داشت و مشخصه آن یک عامل جادویی بود، البته رئالیسم جادویی هم شامل این مشخصه میشود. در رمان حنیف هم عامل فوق طبیعی نقشی اصلی را بازی میکند.
وی اضافه کرد: صورت رمان در قرن بیستم «رمان اندیشه» بود و وظیفه نداشت چیزی را بگوید، بلکه باید آن چیز را نشان میداد اما در همین سده، رمانهایی به وجود آمد که شروع به گفتن کردند! مثلاً حدود 90 درصد آثار «میلان کوندرا» چیزهایی را میگویند و تنها 10 درصد آثار این نویسنده بزرگ، به نشان دادن چیزها اختصاص دارد یا نویسندههای نامداری مانند ساراماگو، بورخس، ناباکوف و داستایوسکی هم بیش از آنکه نشان دهند، میگویند. در رمان نظریهای برای اثبات مطرح نمیشود، بلکه زندگی را با تمام تناقضش برابر دیدگان مخاطب قرا میدهد تا خود او راه حل را بیابد. این کتاب هم میگوید و این گفتن بیدلیل نیست.
پژمان، زمان پیدایش رمان پست مدرن را نیمه دوم قرن بیستم میلادی عنوان کرد و افزود: در این گونه رمانها نویسنده علاوه بر روایت خود، داستانها و مقالاتی از نویسندگان دیگر را هم وارد داستانش میکرد که بعدها این کار، اصطلاح «بینامتنیت» گرفت. در این رمان هم اشاراتی به داستانهای طوطی و بازرگان، سه یار دبستانی و کلاه جادویی و مجسمه مسی شده است. البته من در این اثر مایههای رمانتس هم دیدم.
مترجم رمان «بوی خوش عشق» در توضیح تفاوت رمانتس با دیگر گونههای ادبی گفت: در رمانتس غالبا شخصیتها عادی نیستند. برخی از آنها قهرمانند و نیرویی مافوق بشری دارند و اتفاقات خارقالعادهای هم خلق میکنند. درباره اسطورهها هم باید بگویم. اسطوره یک شخصیت دارد که با نیرویی قاهر در میافتد و رفتار اسطوره در زمان و مکان خاصی انجام نمیشود. در این رمان هم شخصیت سپنتا (شخصیت اصلی) با یک نیروی قاهر درگیر میشود.
وی درباره بازه زمانی رمان توضیح داد: وقایع این داستان در فاصله سالهای 1336 تا 1357 و پیروزی انقلاب اسلامی روایت میشوند. در این داستان صحبت از سازمان امنیت کشور (ساواک) میشود که در سال 36 شمسی تاسیس شد و حرف از شاه و رژیم او، زمان داستان را به پیش از سال 57 میبرد.
پژمان افزود: اوایل گمان میکنید رمان یک روایت رئالیستی است اما از همان صفحه نخست یک عامل فوق طبیعی وارد داستان میشود که مخاطب میپندارد بخشی از زندگی است، مانند تعبیر خواب که عاملی غیرطبیعی است اما انسان آن را در زندگی طبیعیاش پذیرفته است.
وی درباره موضوع رمان، عنوان کرد: موضوع اصلی این داستان، تغییر انسان در موقعیتهای خاص است. گاهی انسانها به گونهای تغییر میکنند که گمان میشود طبیعی نیست. در انتهای رمان، عشق هم وارد تغییر شخصیت میشود و پایان واقعاً زیبایی به وجود میآورد که مرا یاد پایان رمان «سال مرگ ریکاردوریش» انداخت که خودم آن را ترجمه کردهام.
آغاز نگارش داستانهای جنگ و انقلاب
کامران پارسینژاد دومین سخنران این مراسم بود که صحبتهایش را با نگاهی به ادبیات انقلاب اسلامی آغاز کرد. وی گفت: داستان این رمان روایتگر بحبوحه انقلاب است و زمان حال داستان زمانی درگیریها و کشتارهاست اما در مقاطعی خاص به عقب هم باز میگردد.
وی با اشاره به رواج ادبیات داستانی جنگ و انقلاب در دنیا، اضافه کرد: در ادبیات داستانی جهان، ژانری به عنوان انقلاب وجود دارد که در ایران خاصتر است و از آن به ژانر انقلاب اسلامی یاد میشود. مانند ژانر جنگ که در ادبیات داستانی ایران به ژانر دفاع مقدس شهره است. برخی منتقدان ادبیات داستانی در کشور ما معتقدند وقوع جنگ باعث فراموشی ادبیات انقلاب شد اما من با نظرشان موافق نیستم.
نویسنده کتاب «داستاننویسان معاصر» درباره ادبیات انقلاب اسلامی اظهار کرد: بسیاری از آثار خلق شده در این ژانر حادثه محورند. در این داستانها مخاطب به دفعات با شخصیتهای کلیشهای مانند ساواکی، نوجوانانی که اعلامیه پخش میکنند و... روبرو میشود و همیشه حادثهای روی میدهد و کسی مجازات میشود. متاسفانه ادبیات اندیشه در این آثار به چشم نمیخورد.
پارسینژاد با بیان اینکه از ادبیات داستان ایران حمایت لازم نشده است، توضیح داد: متاسفانه حتی استادان دانشگاه هم در ایران گمان میکنند داستان مقولهای تفریحی است! و بسیاری از آنها میگویند وقتی برای خواندن داستان نداریم. تا زمانی که درک درستی از داستان بین مردم و مسوولان فرهنگی به وجود نیاید، نمیتوانیم انتظار شکوفایی ادبیات داستانی در کشورمان را داشته باشیم. در کشورهای غربی برخی نویسندگان ادبیات جنگ در بزرگترین پروژههای جنگی هم حضور دارند و حتی کشورشان را هم از بحرانهای نظامی نجات میدهند.
وی تصریح کرد: داستان انقلاب باید روایتگر سیر اتفاقات یک جامعه باشد. این آثار حتی میتوانند به منابعی برای استفاده محققان هم تبدیل شوند، چرا که علوم سیاسی و سیاسون نمیتوانند در بستر جامعه وقایع را ترسیم کنند اما این کار از عهده داستان نویسان بر میآید. در واقع ادبیات انقلاب برپایه رمزگشایی استوار است و نویسنده باید مانند یک کاراگاه به جستوجوی حقایق بپردازد.
خالق کتاب «طرح داستان» با بیان اینکه در بسیاری نقاط جهان آثار ارزشمند 15 سال پس از یک رویداد به وجود میآیند، عنوان کرد: این اتفاق دلایلی دارد. در بحبوحه یک مجرا اگر اثری خلق شود، بدون شک تحت تاثیر آن رویداد است و حالا که سالها از انقلاب اسلامی و جنگ گذشته است، تازه باید کارمان را در ادبیات داستانی این حوزهها آغاز کنیم.
وی در پایان افزود: ادبیات انقلاب غالبا ادبیاتی اثباتی بوده است. یعنی ادبیاتی که در پی اثبات چیزی است اما اثر حنیف از ادبیات اثباتی فاصله گرفته است و رمانی شعار زده نیست. امید است این نویسنده در اثر بعدیاش به خود جریان انقلاب بپردازد.
اثری فراتر از رمان انقلاب
شهرام اقبالزاده هم به عنوان آخرین سخنران این مراسم گفت: جا دارد من هم صحبتهایم را با یادی از مرحوم فرزانه آغاز کنم. مترجم صدسال تنهایی که خودش هم در تنهایی از بین ما رفت و معلوم نشد چند سال تنهایی کشیده است؟ درباره رمان «کلاه جادویی و مجسمه مسی» هم باید بگویم رمانی کاملاً ایرانی است. همانطور که میدانید غرب زادگاه رمان است و ما چیزی به اسم رمان نداشتیم. هرچند اسطورهها، افسانهها، روایات و حکایات بین ملل مختلف مشترکند اما رمان، زاده جوامع مدرن صنعتی بحرانزده است. در این گونه ادبی هرچند فرد ظاهراً آزاد است اما خود را اسیر شرایط اجتماعی میبیند.
وی ادامه داد: در این رمان تکثر منابع روایی و فرهنگی نقش برجستهای دارند. این اثر ریشه در فرهنگ و سنت ما دارد و به نظر من از ادبیات انقلاب هم فراتر رفته است. ادبیات اندیشه انقلابی به گونهای است که در یک ساختار استبدادزده کسانی میخواهند فساد را جایی کشف کنند اما آن فساد به حدی گسترده است که به فکرشان هم نمیرسد.
مترجم کتاب «بینظمی نوین جهانی» با طرح پرسشی مبنی بر اینکه انقلاب بهتر است یا اصلاحات، عنوان کرد: تاریخ باید پاسخگوی این پرسش باشد و البته این چالش در رمان حنیف هم به چشم میخورد. در مجموع رمانی ماندگار است که از تاریخ دوران خودش راتر برود و «کلاه جادویی و مجسمه مسی» از این ویژگی برخوردار است. در این اثر اندیشه درون روایت حل شده و یک پیرنگ بسیار قوی را بنیان نهاده است و باید اعتراف کرد اندیشهای مدرن در یک رمان کاملاً ایرانی مطرح شده است.
اقبالزاده اضافه کرد: ما از نسل جدید نویسندگان انتظار چنین اثری را داشتیم اما این رمان به قلم آقای حنیف منتشر شد! شاید دلیل آن هم تجربه زیستی ایشان در روزهای انقلاب باشد. در مجموع حنیف را نویسندهای دیدم که سالها مطالعه کرده و مشخص است که سیاهمشقها را به خوبی انجام داده و یک تکخال بر زمین زده است! هر چند این رمان کلاژی از ژانرهای مختلف است اما پیرنگی قوی دارد و استفاده به جا از تکنیک روایت در روایت که از «هزارویک شب» گرفته شده، به دل خواننده مینشیند. انتخاب داستانها بازتاب یک جامعه استبدادزده پر از فساد است و محور اندیشه این رمان نقد ساختار قدرت شرقی است. این رمان برای هر مخاطبی قابل درک است، البته ورود به آن کمی دشوار به نظر میرسد اما خواننده پس از مطالعه 10 صفحه از کتاب، در داستان آن غرق میشود.
حاشیههای مراسم
*مراسم رونمایی از رمان « کلاه جادویی و مجسمه مسی» با 30 دقیقه تاخیر و راس 30و14 دقیقه آغاز شد.
*محمد حسنی، رییس مستعفی بنیاد ادبیات داستانی، دعوت مجری برنامه را مبنی بر صحبت کردن درباره این رمان، نپذیرفت.
*عباس پژمان در پاسخ به پرسش یکی از حاضران درباره وجه تسمیه کتاب، عنوان کرد نام این رمان برگرفته از یک داستان کهن ایرانی است.
*شهرام اقبالزاده که به تازگی از بیمارستان مهر مرخص شده است با زحمت خود را به تریبون رساند اما حال عمومی این نویسنده مطلوب به نظر میرسید.
*کامران پارسینژاد پس از سخنانش با عذرخواهی و به دلیل مشغله زیاد، سرای داستان را ترک کرد.
*محمد حنیف، پیش از رونمایی کتاب با اشاره به پوستر این مراسم به مزاح گفت عکسی که از او در پوستر به چشم میخورد از خودش زیباتر است.
نظر شما