به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، اين نشست عصر دیروز، چهارشنبه 3 خرداد در سرای اهل قلم خانه کتاب برگزار شد. محمدرضا بهشتی، عضو هیات علمی دانشگاه تهران، یکی از مترجمان و ناظر ترجمه و ویرایش کتاب و بهمن پازوکی، ویراستار کتاب در این نشست سخنرانی کردند. مسعود زمانی مدرس فلسفه به عنوان منتقد کتاب و مالک شجاعی جشوقانی به عنوان دبیر نشست نیز به ایراد سخنانی پرداختند.
شجاعی در ابتداي اين نشست گفت: به تازگي جلد دوم مجموعه «مفاهیم تاریخی فلسفه» كه قرار است به سه جلد برسد، توسط موسسه حكمت و فلسفه ايران منتشر شده است كه به الهیات اختصاص دارد. از جمله ويژگيهاي اين اثر براي خواننده ايراني، معرفي مفاهيمي جديد در حوزه الهيات است. مفاهیمی مانند الهیات مدنی، الیهات انقلاب و الهیات آشتی را براي نخستي بار در اين اثر ميبينيم.
بهشتی دومين سخنران نشست بود. وي در آغاز صحبتهايش به ضرورتهای ترجمه این اثر اشاره كرد و گفت: تاریخ فلسفه، موضعي خارج از فضاي فلسفه نيست که ما را به بیرون از فلسفه هدايت كند، زیرا تاریخ فلسفه، جزيی از فلسفه است. اندیشیدن فلسفی زمينههايي دارد و در خلأ اتفاق نمیافتد، بلکه اندیشیدن در بستر سایر اندیشهها نزج میگیرد. نويسندگان این اثر فلسفه را از منظر مفاهیم بررسي كردهاند. با خواندن اين كتاب درمييابيم كه مفاهیم، تحول پیدا میکنند و این تحول، نه تنها در جريانهاي مختلف فلسفي بلکه در اندیشه یک فیلسوف نیز اتفاق ميافتد.
عضو هيات علمي دانشگاه تهران ادامه داد: تحول مفاهيم تاريخي، خطي نيست و برخلاف سایر علوم، به صورت برهمافزایی تحول نمیيابند. داستان امتزاج افقها که از طریق هرمنوتیک با آن آشنا شدیم، در این اثر به خوبی خود را نشان میهد.
بهشتي با بيان اينكه «مطالعه این اثر سبب باز شدن افقهای اندیشهای جدید است» عنوان كرد: بررسی مفاهیم فلسفی، نقش تعیینکنندهای در فهم فلسفی ما دارد.
اين مترجم ادامه داد: اين كتاب نكته ديگري را نيز به مخاطب نشان ميدهد كه در ايران كمتر به آن توجه كردهايم. پيگيري تحول مفاهيم فلسفه به ما نشان ميدهد كه اندیشه فلسفی در آثار هنری نيز بروز مييابد. مفاهیم فلسفی در طول زمان تنها مختص فضای فلسفه نبودند و در آثار هنری مانند معماری، موسیقی و نقاشی نیز خود را نشان دادند. برای مثال از موسیقی باروک میتوان به خوبی اندیشه وحدت در کثرت را دریافت، لایبنیتس نیز متعلق به همان دوره تاریخی است و شبیه این اندیشه در فلسفه او نیز وجود دارد.
وی كتابهاي حوزه تاریخ اندیشه را متفاوت از تاریخ مفاهیم دانست و گفت: تاریخ اندیشهها با يك موضعگيري و انديشه خاص سراغ انديشههاي ديگر ميرود، اما این اثر با تمركز بر تاریخ مفاهیم، هيچ موضع و جهتگيري را از خود بروز نميدهد. در واقع این کتاب، از یک حوزه معین و با یک هدفگذاری معین با مفاهیم فلسفی مواجه میشود.
سپس پازوکی گفت: تاریخ مفاهیم فلسفه به معنای فلسفه محض نیست. در واقع این اثر، لغتنامهای برای هدایت مطالعات فلسفی قلمداد ميشود و به تنهايي نميتواند فلسفه باشد.
وی به تفاوت میان تاریخ مفهوم و تاریخ مساله اشاره کرد و گفت: نگاه تاریخی به مفاهیم این تصور را ایجاد میکند که در تبیین مفاهیم تاریخی باید به نسبیانگاری قایل شویم و برای اجتناب از نسبیانگاری، تاریخ مسایلي مطرح است. به نظر میرسد از این طریق میتوان از مصايب تاریخانگاری رها شد و به نوعی وحدت در تاریخ فلسفه رسید.
پازوکی ادامه داد: از ياد نبريم كه با پيگيري تاریخ يك مفهوم، به پایان آن مفهوم فلسفی نمیرسیم، زیرا مفهوم فلسفی مفهومی نیست که بسته شود. مفاهیم فلسفی شروع بلاواسطهای نيز ندارند، اما این امر به معنای نسبی بودن آنها نیست.
وی افزود: ممکن است هر یک از فلاسفه در دورههای مختلف تاریخ، مفاهیم خاص خود را داشته باشند که با خواندن متون آنها، هیچ پیوستگی سازمان یافتهای را میان مفاهیم فلسفی به کاررفته از سوی آنان نیابیم. این حجاب با نگاه تاریخ مفهومی به این متون برداشته میشود.
پازوکی بي توجه اي به پیوند مفاهیم فلسفی يونان باستان با مفاهیم روزمره را یکی از کاستیهای این اثر دانست و گفت: بسیاری از مفاهیم فلسفی یونان باستان جزو مفاهیم روزمره بوده اند، اما نویسندگان مجموعه به این موضوع توجه نکردهاند. البته يادآوري ميكنم كه بیطرفی نویسندگان مجموعه یکی از ويژگيهاي مثبت اين اثر است. نویسندگان این اثر خود را موظف به بیطرفی میدانستند.
مسعود زمانی، سخنران بعدي نشست هم گفت: این اثر از آلمانی به فارسی برگردانده شده است. ترجمه از زبان آلمانی، نسبت به ترجمه از زبانهای انگلیسی و فرانسه به فارسی جوانتر است و به همین دلیل دشواري بيشتري دارد. عبارتپردازیها و جملهسازیهای زبان آلمانی دشوارتر از ساير زبانهاي ديگر است، اما مترجمان این اثر به خوبی از عهده ترجمه برآمده اند و به اعتقاد من، زبان ترجمه این کتاب بیتعارف خوب است. مترجمان این اثر از استادان فلسفهاند و به همین دلیل زبانی را برای ترجمه انتخاب کرده اند که زبان متعادل و خوبی است، اما این موضوع به معنای بیاشکال بودن ترجمه نیست.
وی در ادامه به مفهوم «ارایه خدا» در این اثر اشاره کرد و گفت: این مفهوم برای خواننده فارسیزبان، نامفهوم است. به نظر من، معادل های رهنمون شدن یا نشان دادن خداوند، معادل بهتری برای این واژه بود.
بهشتی در پاسخ به این ایراد گفت: ما درباره ترجمه برخی مفاهیم و انتخاب معادل مناسب برای آنها بسیار بحث میکردیم و در برخی مواقع، به این نتیجه میرسیدیم که بهتر است معادلی که انتخاب میکنيم، نامانوس تا اینکه با محتوای متن نا هماهنگ باشد.
وی افزود: ما کاملا از نظرات و پیشنهادها درباره ترجمه معادل های این کتاب استقبال می کنیم و تعصبی بر معادل هایی که آنها را انتخاب کرده ایم نداریم.
سپس زمانی گفت: روحیه جمعی که در نگارش این اثر دیده می شود در ترجمه آن وجود ندارد. گمان می کردم آقای بهشتی مترجمان بیشتری را در ترجمه این اثر به کار بگیرد. همچنین به نظرم می آید که ترجمه عنوان همه منابعی که در متن اصلی به آنها اشاره شده است، لزومی نداشت، زیرا ما نمي توانيم به بیشتر این منابع دسترسی داشته باشیم.
بهشتی در پاسخ گفت: در دعوت از مترجمان زبان آلمانی برای ترجمه این اثر، تسلط کامل آنان به فلسفه، زبان آلمانی و همچنین زبان فارسی بسیار برایم حایز اهمیت بود، اما چنين افرادي انگشتشمارند.
وی ادامه داد: به گمان من منابعی که در این کتاب ذکر شدهاند و ما نیز آنها را ترجمه کردهایم، یکی از ويژگيهاي مثبت کار است، زیرا این کتاب تنها يك راهنما براي علاقهمندان به مطالعات فلسفی به حساب ميآيد.
عضو هيات علمي دانشگاه تهران درباره دلیل انتخاب قطع رحلی برای این اثر گفت: در این قطع، کار حروفچینی سادهتر انجام میشود. حروفچینی این کتاب، پیچیدگیهایی داشت و برای راحتی کار تصمیم گرفته شد که در قطع رحلی منتشر شود.
پنجشنبه ۴ خرداد ۱۳۹۱ - ۱۱:۱۱
نظر شما