به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، چهارمین جلسه از سلسله نشستهای «در حضور مولانا: شرح مثنوی شریف» سرای اهل قلم با حضور پرویز عباسیداکانی و جمعی از علاقهمندان و مخاطبان آثار مولانا عصر دیروز، سهشنبه 25بهمن، در سرای اهل قلم برگزار شد.
در این جلسه عباسیداکانی بار دیگر از حکایت نخست «مثنوی معنوی» یاد کرد و ضمن استخراج برخی از ابیات مهم این حکایت به شرح آنها پرداخت.
وی درباره این داستان گفت: بهنظر من در این داستان پادشاه نماد روح بشری است. به عبارت دیگر روح انسان خودش را به شکل یک پادشاه یا حاکم نمایان کرده است. همانطور که زرگر نماد دنیا میشود.
سخنران این جلسه ادامه داد: از دید عارفان، ما آدمیان پیش از این جهان یکسری تجربههایی داشتهایم. قرآن این تجربهها را تجربه الست مینامند و مولانا از آن به عنوان عهد الست یاد میکند. این بحث برای مولانا خیلی جدی است و بسیار به آن بازمیگردد.
وی افزود:نخستین عارفی که از عهد الست یاد کرده، شیخ جنید بغدادی است. به باور او خداوند در عهد الست به ما آدمیان خودش را عرضه میکند.
این پژوهشگر با اشاره به یادآوری مداوم عهد الست از سوی مولانا توضیح داد: مولانا علاوه بر این بهطور مداوم غربت آدمی در این غریبستان را متذکر میشود. در رابطه با تجربههای انسان پیش از آمدنش به این جهان، افلاطون نیز بسیار به آن پرداخته است.
وی یادآور شد: اگر بار دیگر به داستان بازگردیم، متوجه میشویم در این حکایت روح بر بدن غلبه دارد. برحسب ظاهر، زن جنس دوم است، اما برحسب باطن و با نگاه عاشقانه میبینیم که زن بر مرد غلبه دارد. با دقت در این داستان به این موضوع میتوان پی برد.
عباسیداکانی در ادامه از وجود نکات روانکاوانه در اشعار مولانا به عنوان برترین ویژگی آثار او یاد کرد و گفت: فروید، از طریق گفتوگو روانکاوی را آغاز کرده و در حکایت نخست مثنوی نیز مولانا همین شیوه را بهکار گرفته است. این موضوع در تفسیر عبدالحسین زرینکوب نیز آمده است.
وی توضیح داد: گفتوگو حکیم با کنیزک همان شیوه درمانی فروید است. بنابراین به یک تعبیر میتوان مولانا را از روانکاوان پیش از دانش روانکاوی برشمرد. او طلایهدار روانکاوی بشری است و دقیقترین روانکاویها را انجام میدهد.
این سخنران در بخش دیگر از سخنانش به معنای واژه علم اشاره کرد و گفت: برای علم سه تفسیر وجود دارد. نخست دانستن در مقابل ندانستن، دوم شاخهای از معرفت انسانی و سوم علم تجربی در مقابل علم غیر تجربی است. مولانا نیز در جایی به این موضوع اشاره دارد و میگوید «خردهکاریهای علم هندسه/ یا نجوم و علم طب و فلسفه/ که تعلق با همین دنیاستش/ ره به هفتم آسمان نیستش»
وی تشریح کرد: گویی مولانا برخی از علمها را افقی و برخی دیگر را عمودی میداند. به بیان دیگر برخی از علمها برای این جهان و برخی دیگر برای آن جهان هستند.
در ادامه این جلسه عباسیداکانی از بحران شناخت نفس یا بحران خودشناسی انسان معاصر یاد کرد و گفت: انسان معاصر شناسای عالم برون است، اما شناسای عالم درون نیست. او ریزهکاریهای جهان را میشناسد، اما از شناخت خود ناتوان است. به بیان دیگر بر جهان غلبه کرده، اما خود را در این بردن، باخته است. این موضوعات، همگی مسایلی هستند، که مولانا نیز به آنها اشاره دارد.
وی توضیح داد: برای انسان معاصر جهانبینی اعتبار دارد و برای عرفان اسلامی جانبینی. جانبینی اساس کار عرفا است، آنکه خودش را نمیشناسد، شناخت جهان به او کمکی نمیکند.
عباسیداکانی در بخش دیگر از سخنانش به یکی از محورهای اساسی مولانا اشاره کرد و گفت: عنایت خداوندی یکی از اساسیترین محورها برای مولانا است و در این زمینه میگوید «ذرهای عنایت خوشتر است/ از هزاران طاعت طاعتپرست».
وی در ادامه و در در برشمردن دیگر اصول اساسی برای مولانا توضیح داد: یکی از اصلهای مولانا و عرفا این است، که عرفا و از جمله مولانا معتقدند خداوند با زبان و اعمال ما کاری ندارد، بلکه به قلب آدمی مینگرد. این موضوع در قالب حدیثی از پیامبر نیز نقل شده است. مولانا در ابیاتش به زیبایی جان این مطلب را بیان میکند و معتقد است قساوت قلب رابطه با خداوند را قطع میکند؛ چراکه خدا در قلبهای لطیف جای دارد.
این پژوهشگر افزود: بشنو از نی مولانا حکم بسمالله را دارد و مولانا از رهگذر این شعر به ما یادآوری میکند، که از خداوند جدا ماندهایم و باید به سوی او بازگردیم. این مساله برای او اهمیت بسزایی دارد و همواره بر آن تاکید میکند، تا ما آدمیان در همه حال خدای خود را به یاد داشته باشیم.
وی در ادامه اظهار کرد: یکی از دیگر مطالب مهم در اشعار مولانا نیایش است و بهنظر من زیباترین بخشهای «مثنوی معنوی» همان نیایشهای مولانا است. مولانا یا بهطور کلی عارفان معتقدند مهم نیست در نیایش چه خواستهای را بیان میکنیم، بلکه مهم آن است، که خواستهمان را از چه کسی(یعنی خداوند) طلب میکنیم.
بخش دیگر این جلسه به موضوع خواب، خیال و رویا از دیدگاه مولانا و عرفا اختصاص داشت.
عباسیداکانی با اشاره به جمله یکی از عارفان سرخپوست مبنی بر اینکه «خواب آستانه ورود به عالم غیب است» گفت: اهمیت خواب در این است، که اگر روح انسان آمادگی را داشته باشد، اتصال به عالم غیب از خواب آغاز میشود و میتوان به مرحلهای رسید، که بیداری نیز مانند خواب شود.
وی ادامه داد: آنچه ما در خواب میبینیم عارفان در بیداری میبینند و بسیاری از مسایل انسان در خواب حل میشود. برهمین اساس میتوان گفت داستان نخست به نوعی قابلیت انطباق با زندگی مولانا را دارد.
این نویسنده در ادامه بحث خواب و خیال از دیدگاه مولانا تشریح کرد: مولانا معتقد است خیال اولیا خداوند با خیال عوام تفاوت دارد. آنچه آنها در خیال خود میبینند «عکس مهرویان بستان خداست»، اما خیال عوام از جنس ننگ و جنگ است.
وی یادآور شد: مولانا موضوع خیال را در «فیه مافیه» نیز به صورت کاملا جدی مطرح میکند. خیال انسان بر روی بسیاری از عوامل اثر میگذارد و از عوامل بسیاری نیز اثر میپذیرد. بنابراین برای مولانا خیال عنصری واسطه است.
عباسیداکانی در توضیح این مطلب به تعریف سه عالم از دیدگاه پوپر اشاره و تشریح کرد: طبق گفته پوپر سه عالم مادی، روانی و تاریخی داریم. عالم تاریخی اکثر ادراکات ما به ویژه اخلاق را سامان میدهد. پس تاریخ از طریق روان روی جهان و عینیت اثر میگذارد. همچنین اینکه عالم ما با عالم دیگران تفاوت دارد به دلیل تفاوت در عالمهای تاریخی است؛ چراکه هریک از تاریخی متفاوت آمدهایم.
بحث ادب اهل ظاهر و ادب اهل باطن از دیگر مسایل مطرح شده در این جلسه بود. وی در توضیح این امر گفت: در عرفان دو نوع ادب داریم. یکی ادب لفظ و دیگری ادب نفس است. یعنی گاه به معنای ادبیات و گاه به معنای اخلاقیات بهکار میرود. عرفا ادب نفس را نیز بر دو نوع میدانند. ادب نفس ظاهر و ادب نفس باطن.
وی ادامه داد: مولانا در بیان این مسایل از ابیات «از خدا جوییم توفیق ادب/ بیادب محروم شد از لطف رب/ بیادب تنها نه خود را داشت بد/ بلکه آتش در همه آفاق زد» استفاده کرده است. همچنین بر رعایت ادب ظاهر و باطن در دعا نیز تاکید دارد.
بخش پایانی این جلسه به پرسش و پاسخ اختصاص یافت. عباسیداکانی در پاسخ به پرسشی مبنی بر تفاوت میان خیال و رویا توضیح داد: رویابینی در معنای جدید روانشناختی به نوعی ورود به عالم خیال شخصی است، اما عارفان به جز خیال شخصی به خیال جهانی نیز قایل هستند.
چهارمین جلسه از سلسله نشستهای «در حضور مولانا: شرح مثنوی شریف» سرای اهل قلم عصر دیروز (25 بهمن) در سرای اهل قلم برگزار شد.

نظر شما