نوجوانان با شما تفاوت دارند. آنها دلشان ميخواهند بزرگتر از آنچه هستند به چشم بيايند، كمطاقتند و دوست دارند زود سر از كار قهرمان كتابتان در بياورند. اينها و نكات ديگري مانند آن ويژگيهايي است كه «جك اوشنو» با توجه به آن دستورالعملهايي براي نوشتن داستانهاي معمايي نوجوانانه ارائه داده است._
1- همانطور كه بزرگ ميشويم و به دوران جواني و ميانسالي پا ميگذاريم، همچنان دوست داريم حس كنيم جوانتر هستيم، اما نوجوانان خصوصيت ديگري دارند. آنان دوست دارند احساس كنند بزرگتر از سن واقعيشان هستند؛ بنابراين سن قهرمان داستانتان را جوري انتخاب كنيد كه از سن و سال بزرگترين مخاطبتان بزرگتر باشد.
2- بسياري از نويسندگان داستانهاي نوجوانان ترجيح ميدهند در داستانهايشان از يك زاويه ديد استفاده كنند و فكر ميكنند استفاده از زاويه ديد چندگانه نوجوانان را سردرگم ميكند، در حاليكه اينطور نيست. اينروزها نوجوانان، كتابخوانهاي حرفهايتري شدهاند و زاويه ديد چندگانه را بيشتر ميپسندند.
3- نوجوانان، بهويژه آن دستهاي از آنان كه خوانندگان مشتاقي نيستند، كم صبر و حوصلهاند؛ به همين دليل در داستانهاي معمايي خاص آنان بايد شخصيت اصلي خيلي زود معرفي و در همان ابتداي داستان وارد جريان حوادث شود.
4- حفظ تعليق در اين داستانها اهميت زيادي دارد. با استفاده از ساختار و آهنگ داستان و شخصيتهاي ثانويه ميتوان تعليق داستان را حفظ كرد. ضرورتي ندارد كه پسزمينه چنين داستانهايي تاريك باشد، فقط بايد توجه داشت كه پسزمينه اين امكان را در اختيار نويسنده بگذارد كه در مواقع لزوم شوكهايي را به خواننده وارد كند.
5- پايان هر فصل از داستان بايد با تعليق همراه باشد. هر فصل را با سوالي بيپاسخ به پايان برسانيد. به شكلي كه خواننده نتواند خواندن كتاب را پشت گوش بيندازد و كتاب را زمين بگذارد و مجبور شود داستان را تا پايان بخواند.
6- چند شخصيت عجيب و غريب به داستانهايتان اضافه كنيد. شخصيت اصلي بايد دوستداشتني باشد و در عين حال معايبي قابل بخشش خاص خودش را هم داشته باشد. شما ميتوانيد درباره شخصيتهاي فرعيتان خلاقانهتر هم عمل كنيد. آنها ميتوانند دمدمي مزاج و مرموز باشند.
7- از زمان براي ايجاد تعليق استفاده كنيد. مسائل و مشكلاتي كه حل آنها محدود به زمان خاصي است، بسيار هيجانانگيزتر از مشكلاتي است كه در زمان نامحدود قابل حل هستند.
8- با دقت سرنخها را در لابهلاي داستان معماييتان جاي دهيد. نويسندگان داستانهاي معمايي بايد عادلانه با خوانندگانشان طرف شوند، بهويژه وقتي با كودكان و نوجوانان سر و كار دارند. سرنخها بايد ظريف و در عين حال قابل دسترس باشند. بعضي سرنخها مثل نخود سياههايي هستند كه خواننده را به دنبال پيدا كردنشان ميفرستيم و حواس خواننده را از ماجراي اصلي و قهرمان داستان پرت ميكنند.
9- از كمترين توصيفات استفاده كنيد. نوجوانان معمولاً علاقهاي ندارند كه اسير روايت شوند. هميشه اين قانون نويسندگان قديمي را رعايت كنيد. به جاي توصيف كردن، نشان بدهيد! معمايتان بايد از يك صحنه به صحنه ديگر حركت كند. خوانندگان نبايد احساس كنند كه در حال مطالعه يك كتاب هستند. آنها بايد خودشان را جزئي از داستان احساس كنند و صحنههاي داستان را به وضوح در ذهنشان تجسم كنند.
10- دقيق باشيد. فضايي را براي داستانتان انتخاب كنيد كه در آن زندگي كردهايد يا مدتي براي تحقيق در آن به سربردهايد. نوجوانان بيشتر از بقيه دلشان ميخواهد كه اشتباهات را از دل داستانها بيرون بكشند.
منبع: سايت اسوشيتد كانتنت
نظر شما