محمدرضا آزادهفر از کارشناسان نشست بررسی «شعر حماسی پس از انقلاب اسلامی» معتقد است گونه نوین موسیقی حماسی در ایران پس از انقلاب شکل گرفته است و از بخش حرکتی موسیقی خارج میشود و بیشتر تفکر برانگیز شده است./
در این نشست مصطفی اسدزاده، مدیر ارتباطات پژوهشگاه، مجری برنامه بود. علاءالدین رحیمی، مدیر ادبیات پژوهشکده هنر و رسانه، نیز دبیر جلسه امروز بود. همچنین محمدرضا آزادهفر و محمود اکرامیفر به عنوان کارشناس در این نشست حضور داشتند.
آزادهفر: آهنگهای انقلابی اثرگذاری طولانی مدت دارند
محمدرضا آزادهفر، رییس دانشکده موسیقی، عضو هیات علمی دانشگاه هنر و عضو علمی گروه هنر پژوهشگاه هنر، رسانه و ارتباطات در این نشست درباره مبحث «گونههای سنتی و نوین آوازهای حماسی» به ایراد سخنرانی پرداخت.
وی گفت: قصد دارم در این نشست به صورت مستقل تصویری از این دو گونه آوازی ترسیم کنم. پیشتر نیز این تقسیمبندی را برای نخستینبار در کتاب «حماسه و موسیقی» ارائه کردهام.
این استاد دانشگاه در ارائه توضیحاتی برای بحث «آواز سنتی کلاسیک» اظهار داشت: مهمترین نمونه فرمال این گونه موسیقی مارشهای نظامی اند. این مارش ها برای تهییج و ایجاد روحیه سلحشوری و حماسی در نظامیان ساخته شده است. از نظر فرم موسیقی نیز، ریتم قوی دارند.
وی ادامه داد: تا اواسط قرن هفدهم میلادی سازهای کوبهای نقش موثری در مارشهای نظامی داشتهاند. بعدها سازهای دیگری از جمله سازهای بادی نیز در ساخت مارش نظامی بهکار گرفته و دامنه کاربرد این موسیقی گستردهتر شد. این موسیقی به دلیل کوبندگی ریتم مخاطب را حول یک جریان همدل میکند.
آزادهفر درباره سرعت مارشها و دیگر ویژگیهای آن توضیح داد: سرعت مارشها معمولا متوسط و حدود 100 ضرب در دقیقه است. این سرعت برای رژه نظامیان مناسب و با ضربان قلب انسان بالغ هماهنگ است. از نظر ساختاری نیز مارشها از ساختار نسبتا ثابتی با عنوان «فرم مارش» پیروی میکنند.
وی چند نمونه از مارشهای نظامی مختلف را پخش کرد و افزود: ساختار مارشها از چند قسمت قابل تشخیص، چند ملودی قابل تشخیص و یک قسمت متضاد با بخش اصلی تشکیل شدهاند.
این مولف حوزه موسیقی درباره زمینههای مشترک در گونههای سنتی موسیقی حماسی تشریح کرد: افراد با بهرهگیری از دانش عمومی و تجربه شنیداری خود گوششان با مارشهای سنتی آشناست. هنگامیکه شنونده در معرض شنیدن مارش قرار میگیرد احساس هیجان می کند و ضربان درونی او به گونهای با ضربان مارش تنظیم میشود. مارش و رقص هر دو بخش واحدی از مغز را مورد تحریک قرار میدهند. البته بهطور کلی مارشها وظیفه تحرک فیزیکی را دارند. برهمین اساس مناسب رژه اند و در نهایت منجر به تفکر میشوند.
وی با تاکید بر این موضوع که مخاطب اصلی مارش قوهای در درون انسان به نام قوه «ادراک ریتم» است ادامه داد: موسیقی حماسی نقش سازها را تغییر میدهد. به عنوان مثال ساز نی، نقش عرفانی دارد اما در موسیقی حماسی، نقش نظامی به خود میگیرد. از سوی دیگر یک مارش ممکن است تنها یک شبانهروز برای فرد شنونده ایجاد هیجان کند اما آهنگهای انقلابی تا مدتها اثرگذارند.
این پژوهشگر در بخش دیگر از سخنانش اظهار داشت: گونههای نوین موسیقی حماسی در ایران از بخش حرکتی خارج شده است و تنها به موسیقی که به حرکت پاها منجر شود یا شنوندگان با آن به سینهزنی بپردازند محدود نمیشود.
وی در پایان تاکید کرد: گونه نوین موسیقی حماسی در ایران پس از انقلاب شکل گفته است و از بخش حرکتی موسیقی خارج میشود و بیشتر تفکربرانگیز شده است.
نقش موسیقی در دفاع مقدس
رحیمی، عضو هیات علمی دانشگاه هنر و دبیر این نشست در تکمیل صحبتهای آزادهفر گفت: موسیقی حماسی نقش بسزایی در دفاع مقدس داشته است و بخش مهمی از شور و شوق جهاد را این نوع موسیقی به دوش میکشید.
اکرامیفر: مثنوی بهترین قالب برای حماسهسرایی است
در ادامه اکرامیفر، شاعر و روزنامهنگار به ایراد سخنرانی درباره موضوع «شعر حماسی بعد از انقلاب اسلامی» پرداخت و گفت: بهطور کلی باید دید حماسه و منظور از شعر حماسی چیست. معمولا به داستانها و سرگذشتهای پهلوانی و رزمی که غرور و افتخار ملی یا دینی ایجاد میکنند، حماسه میگویند. حماسه گونههای متعددی دارد و دو بخش کلی نثر و نظم را شامل می شود.
وی ادامه داد: حماسه بیان و روایت داستان رزم و پهلوانی است. بنابراین باید قالب داستانی یا ادبیات منظوم را به خود بگیرد. برهمین اساس حماسهها در قالبهای دوبیتی یا رباعی سروده نمیشوند؛ چراکه این قالبها امکان حماسهپردازی، شخصیت پردازی و داستانسرایی ندارند.
این شاعر در بخشی از سخنانش ارکان اصلی حماسه فردوسی را برشمرد و اظهار داشت: مانند شاهنامه در شعر پس از انقلاب نیز جدال با طبیعت، جدال با دیگران و جدال با خود را میبینیم. همچنین تعلیقات و فضاسازیهایی را در این نوع شعر میبینیم که باعث جذابیت آن میشود.
وی به ارائه توضیحاتی درباره اثرات شعر حماسی پرداخت و تشریح کرد: شعر حماسی بر شاعر و مخاطب اثرگذار است. این نوع شعر باعث خودگشودگی و خود افشاگری شاعر میشود. همچنین بر مخاطب نیز تاثیرگذار است و باعث انتقال و اشاعه فرهنگ میشود و به هویتیابی کمک میکند.
اکرامیفر افزود: از سوی دیگر این نوع شعر بار مثبت غرور ملی و دینی را به دنبال دارد و به مخاطب در رسیدن به پیشینه وحدت ملی و فرهنگی کمک میکند. این امر سبب میشود ارزشهای ملی و دینی برای عموم مردم اهمیت یابند و انرژی پدید میآورند تا جامعه به سوی اهدافش حرکت کند.
وی در ادامه، مهمترین قالب شعر حماسی را «مثنوی» معرفی کرد و توضیح داد: شاعر در این قالب شعری میتواند اندیشه خود را به هیجان درآورد و توانایی داستانسرایی داشته باشد. شعر حماسی وزن حماسی نیز دارد. دیگر قالب مناسب برای این گونه شعری قالب غزل است.
این پژوهشگر در بخش پایانی سخنانش گفت: شعر حماسی دینی پس از انقلاب به اوج خود رسیده است. در مرحلهای از این نوع شعر نگاه معرفتی با نگاه اجتماعی پیوند مییابد و شعر معرفتی و آیینی را میسازد.
نشست بررسی «شعر حماسی پس از انقلاب اسلامی» ظهر امروز(18 اردیبهشت) از ساعت 13 و 30 دقیقه تا 14 و 45 دقیقه در سرای اصلی اهل قلم با حضور کارشناسان و علاقهمندان این حوزه و از سوی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات اسلامی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد.
بیست و چهارمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران تا 24 اردیبهشت در مصلای امام خمینی(ره) برپاست.
نظر شما