شنبه ۲۰ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۲:۲۲
آیا مورخان باید درگیر تاریخ‌های ایدئولوژیکی، محلی-ملی و دولت-ملت باشند؟

عیسی عبدی، پژوهشگر و مولف حوزه تاریخ گفت: مورخان غربی نیازمند خوانش متقابل تاریخ از منظر کشورهای غیراروپایی هستند و مورخان شرق نیازمند بازخوانی انتقادی تاریخ‌هایی هستند که از دریچه ذهنیت غرب برای آنها نوشته شده است. 

عیسی عبدی، پژوهشگر و مولف حوزه تاریخ با اشاره به اثر جدیدی که در دست چاپ دارد، به خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) گفت: کتاب «درآمدی بر تاریخ‌نگاری در عصر جهانی شدن» نوشته لین هانت، مورخ آمریکایی را برگردان و آماده چاپ کردم که قرار است از سوی نشر ثالث منتشر شود.

وی افزود: هانت متخصص انقلاب فرانسه و تاریخ اروپا با رویکرد تاریخ فرهنگی است. این مورخ نگاهی ساختارشکنانه به تاریخ‌نگاری (با مرجعیت اروپایی) دارد و معتقد است که تاریخ‌نگاری با مرجعیت اروپایی و متاثر از نظریه‌پردازان نوسازی مانع از فهم تاریخ‌های غیر اروپایی و روند توسعه آنها شده است. همان‌طور که مورخان غربی نیازمند خوانش متقابل تاریخ از منظر کشورهای غیراروپایی هستند و مورخان شرق نیازمند بازخوانی انتقادی تاریخ‌هایی هستند که از دریچه ذهنیت غرب برای آنها نوشته شده است. 

این پژوهشگر و مولف حوزه تاریخ در ادامه بیان کرد: وی دنبال پاسخگویی به این پرسش است که در عصر نوین جهانی -که با شتاب هر چه بیشتر خود را می‌نمایاند و به سرعت پدیده‌ها، جوامع و ملت‌ها را در تعامل با هم قرار می‌دهد و از طریق ائتلاف‌ها و سیاست‌های درهم تنیده، چالش‌ها و مسائل مشترک بشریت را پیش می‌کشد- تاریخ‌نگاری چه دگرگونی‌هایی پیدا خواهد کرد؟ آیا کماکان نظریه نوسازی (که غرب را معیار توسعه سایر کشورها می‌داند) محور تاریخ‌نگری خواهد بود یا اینکه تاریخ‌نگاری غرب محور که اروپا را مرکز جهان می‌بیند  به پارادایم جدیدی روی خواهد آورد؟ آیا مورخان باید همچنان درگیر تاریخ‌های ایدئولوژیکی، محلی-ملی و دولت-ملت باشند؟ آیا در عصر نوین جهانی هدف تاریخ‌نگاری دگرگون می‌شود و مورخان از طریق گفتگو و تعامل برای آینده مشترک با هم داد وستد خواهند کرد؟
 


عیسی عبدی گفت: از نظر هانت جهانی شدن و مدرنیزاسیون یکی نیستند. جهانی‌شدن رگه‌هایی در قرون دورتر دارد زیرا عوامل دیگر غیر از مرجعیت غرب در جهانی شدن نقش دارند و با توجه به تحولات تاریخ‌نگاری پسااستعماری و شکل‌گیری قطب‌های مختلف در جهان مانند چین و بحران‌های نوظهور جهانی و... اکنون مورخان اروپایی دریافته‌اند که برخلاف گذشته ناگزیر باید به تاریخ مناطق دیگر جهان که از خامه مورخان بومی کشورهای شرقی و بر اساس واقعیات متفاوت آنها روایت شده توجه کنند (مانند تاریخ‌های انتقادی و نوین هند که در‌صدد ساختارشکنی روایت‌های غربی از تاریخ هند برآمده‌اند). اینجاست که نظریه جهانی شدن با دریافتی جدید وارد کشمکش با پارادایم‌های چهارگانه گذشته می‌شود و دستمایه کار مورخانه قرار می‌گیرد.

وی بیان کرد: لذا از نظر لین هانت با آشکارشدن کاستی‌های پارادایم‌های چهارگانه یعنی مارکسیسم، نوسازی، مکتب آنال و سیاست هویت به تدریج نظریه جهانی شدن به مثابه یک پارادایم نوظهور و متفاوت سربرآورده است که بر مفهوم و هدف تاریخ و تاریخ‌نگاری تاثیر خواهد گذاشت اما این به معنای طرد کامل رهیافت‌ها و پارادایم‌های گذشته نیست بلکه مستلزم استفاده از رهیافت‌های گذشته و خوانش سنجیده آنها در قالب‌های نوین جهان‌نگرانه فراتر از محوریت غرب است که البته تهدیدها و محدودیت‌های خاص خود را هم دارد. در نهایت از دیدگاه هانت، تاریخ‌نویسی در عصر نوین صرفا در قالب پژوهش گروهی و همکاری متقابل چه با بهره‌گیری از انواع رهیافت‌ها چه به صورت مشارکت دانشوران از نقاط مختلف جهان امکان پیدا می‌کند. ما نه تنها با هم روابط متقابل داریم بلکه به طور متقابل به هم وابسته‌ایم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها