به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، رضا نجفي در نشست نقد كتاب «ريشههاي رمانتيزم»، نوشته آيزايا برلين، متفكر انگليسي، كه عصر ديروز(يكشنبه، 30 خرداد) در سراي اهل قلم برپا شد، گفت: ما بايد آثار رمانتيك را بخوانيم، چون در طول تاريخ آثاري را كه ميراثدار رمانتيسم بودهاند بسیار خواندهايم و تحت تاثير آنها هستيم و امروز بايد آثاری متفاوت بخوانيم.
وي افزود: آثاري مانند آثار برلين،برای جامعه ما ضروري و حتي حياتي است؛ هر چند در جاهايي داراي اشتباهاتي هم باشد.
نجفي خاطرنشان كرد: برلين زخمخورده نازيسم و بلشویسم بود و اين مساله در آثارش تاثير گذاشت. او يكي از پركارترين فيلسوفان قرن 20 است. او طبق سنت آنگلوساكسوني مفاهيم عميق را با زباني سليس بيان كرد و با اينكه بسیار اندک به سفر ميرفت، ولي دو بار به ايران آمد و در اصفهان با حيرت از نقش جهان سخن گفت.
وي با توضيح درباره وجوه ديگر آثار برلين توضيح داد: برلين، شارح و مورخ انديشههاي فلسفي و تاريخنگار انديشههاست و از نظر فلسفه و سياست در طبقه فلاسفه ليبرال ميگنجد. ميدانيم كه بيشتر فلاسفه ليبرال، دلبسته جنبش روشنگري هستند اما او بر آن بود تا به نقد انديشه روشنگري نیز بپردازد.
مترجم «پرسه زدن در مه»، با توضيح درباره اعتقاد برلين به كثرتگرايي گفت: كثرتگرايي برلین ليبراليسم او را تعديل ميكند.ا و نشان ميدهد كه كمالگرايي به توتاليتاريسم ختم ميشود؛ و برپایی آرمان شهر نه تحققپذير است و نه عملي و منطقي؛ چرا كه انسان بسیار پيچيده و خطاپذير است.
نجفي همچنين با توضيح درباره تعريف آزادي از نگاه برلين گفت: برلين از دو نوع آزادي منفي و مثبت حرف ميزند. آزادي مثبت، معطوف بر آن چيزي است كه انسان در چه شرايطي ميتواند به خواستههايش برسد و اما آزادی منفی آزادی از موانع و بندهاست .برلین گمان دارد اغلب جنایتها به بهانه همین آزادی مثبت رخ داده است.نويسنده «فريدريش نيچه و گزين گويههايش» در ادامه صحبتهايش با طرح سوال ديگري مبني بر اينكه چرا برلين مهم است و چرا او را در فلسفه ليبرال بايد متفاوت دانست، توضيح داد: اگر انديشمندي مانند «پوپر» تا مرز محافظهكاري پيش ميرود، برلين ابايي ندارد كه منتقد جريان روشنگري باشد. او نه به تمامي روشنگري را ميپذيرد و نه آن را رد، يا تخطئه ميكند.
مترجم «در قلمرو مرگ» با توضيحاتي درباره شيوه نگارش و ديدگاههاي اين متفكر گفت: برلين نويسنده پركاري بوده، مدارج علمي بالايي داشته اما با این حال او مقالهنويسي را به تاليف كتابهاي حجيم ترجيح ميداده است. او همچنين سخنران برجستهاي بوده و بسياري از كتابهايش مجموعه سخنرانيهاي اوست و اين نشان ميدهد كه چقدر بر زبان تسلط داشته.
وي افزود: برلين سبك خاصي در نوشتن دارد و خواننده را به درون مطلبش ميكشاند. او ديدگاههاي مخالفان خود را نیز به شيوايي مطرح می کند. او نثر زيبا، محكم و سليسي دارد و خواننده از وسعت اطلاعات و ارجاعاتش شگفتزده ميشود و با او احساس همدلي ميكند؛ چرا كه اين نويسنده قدرت زيادي در مجاب كردن مخاطب دارد.
اين منتقد با اشاره به تمايل برلين به گونه ای مينيماليسم در سبک نگارشش گفت: او را به لحاظ سبك ادبي، نوعي مينيماليست ميدانم كه آزادمنشي و انصافش واقعا ستودني است و هنگامي كه درباره بدترين آدمها صحبت ميكند، سخنش از انصاف خارح نميشود. او به رغم ليبرال بودن، از ليبراليسم انتقاد ميكند و معتقد است برخي ايدهها همچون آزادی و تفکر علمی نسبي بردار نيست.
نجفي درباره كتاب «ريشههاي رمانتيزم» اينگونه توضيح داد: اين كتاب به ريشههاي فلسفي و سياسي رمانتيزم اشاره دارد و اينكه تا ادبيات و فلسفه هست، رمانتيسم هم هست و رمانتیسم مكتبي نيست كه دوره آن تمام شده باشد.
اين مترجم افزود: در حوزه سیاست رمانتيزم بسیار متنوع است تا جایی که می توان از رمانتیسم فاشيستي، ليبرال، مليگرا ، محافظه كار، انقلابي و.... سخن گفت. اين مكتب در سياست بسیار متناقض تر از ادبيات است.
وي اضافه كرد: رمانتيزم در واقع منشوري است كه در آن گرايشهاي منحط و متعالي را ميبينيم؛ اگزيستانسياليزم، دموكراسي، توتاليتاريسم و فاشيسم، همه متاثر از رمانتيزم هستند. رمانتيزم مهمترين جنبش چند صد ساله اخير در دنياست كه تا به حال مهمتر از آن رخ نداده است.
نجفي، با اشاره به مباني ديگر مطرح شده در كتاب «ريشههاي رمانتيزم»توضيح داد: بعد از دوره روشنگري در غرب كه عقل مستولي شد و بشر فكر ميكرد كه علم همه چيز را حل ميكند، رمانتيزم با دنياهاي عجيب و غريبش و مطرح كردن دنياهاي دروني از راه رسيد. رمانتيزم، البته آشفتگيهاي زيادي نيز به دنبال داشت كه برلين در اين كتاب به آنها اشاره كرده است.
نجفي در پايان اين جلسه نقد، با برشمردن وجوه مثبت مكتب رمانتيزم گفت: هنوز بسياري از جريانهاي ادبی حتی برخی جریانهای پست مدرن، ميراثخوار رمانتيزم هستند.برای نمونه اكسپرسيونيستها از رمانتيكها تاثيرات بسياري گرفتهاند از جمله بيان صحنههاي فجیع جنگ با زباني شاعرانه!یا در نمونه ای دیگر می توان به استناد برخی از نویسندگان مكتب فرانكفورت به گفتار معروف رمانتیکها اشاره کرد که می گفتند هنر باید بر ضد واقعیت های زندگی باشد .
وي در تكميل گفتههايش افزود: رمانتيسم به بخشي از روان انسان كه به آن ناخودآگاه ميگويند و توسط روشنگران سده هجده ناديده گرفته شد، توجه كرده. به اعتقاد برلين، ليبراليسم پيامد رمانتيزم است و از باور رمانتيكها به اراده آزاد انسان سر چشمه می گیرد
«ريشههاي رمانتيزم»، نوشته آيزايا برلين و با ترجمه عبدالله كوثري، در سال 85 از سوي نشر ماهي روانه بازار كتاب شد.
اين كتاب از سال 85 تاكنون به چاپهاي متعدد دوم و سوم و چهارم رسيده است.
نظر شما