دوشنبه ۱۷ آذر ۱۴۰۴ - ۰۹:۱۳
«از پنج روایت تا رخت‌نامه»؛ پیوند لباس، خاطره و هویت زنانه

اصفهان-۲۲ نویسنده در کتاب «از پنج روایت تا رخت‌نامه» با روایت‌های چندصدایی، لباس و پارچه را به شخصیت‌هایی زنده تبدیل کرده‌اند و پیوند حافظه فردی و جمعی زنان را بازتاب می‌دهند.

سرویس استان‌های خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - فاطمه بهرامی: کتاب از پنج روایت تا رخت‌نامه پروژه‌ای جمعی است که با ایده‌پردازی و هدایت پروانه سیلانی، نقاش و مدیر گالری دیدار در اصفهان، شکل گرفته است. این اثر که با همکاری ۲۲ نویسنده به نگارش درآمده و توسط انتشارات اقنوم منتشر شده است، هر یک به روایت خاطرات و تجربه‌های مرتبط با لباس و پارچه پرداخته‌اند. از میان نویسندگان می‌توان به سارا سیامکی، سمیه یخچالی، لیلا میرباقری، مرضیه گلابگیر، زهرا نصر، غلامحسین هرندی‌زاده، هادی شفیعی، آرزو فرهت، سمیه سمساریلر، افسانه ایرانی، سیما صنیعی، نغمه دادور، الهام پاگرد، الهه رضایی، خدیجه شریعتی، سیما طاهرکرد، مهشید شیرمحمدلو، مرجان خرمی، نسرین نفیسی، زری سترده، سایه ابراهیمی و پروانه سیلانی اشاره کرد.

این تنوع نویسندگان باعث شده کتاب از زوایای مختلف به موضوع نگاه کند و روایت‌های گوناگونی شکل گیرد؛ از خاطرات نوستالژیک و لحظات شیرین زندگی گرفته تا تجربه‌های فقدان و سوگ، و از مراقبه و خلاقیت در دوخت و تکه‌دوزی تا بازگویی خاطرات جمعی زنان خانواده. حضور این نویسندگان، همراه با تجربه هنری سیلانی، اثر را به ترکیبی میان‌رشته‌ای از ادبیات و هنرهای تجسمی بدل کرده و اثری ارائه داده که نه تنها داستان‌های کوتاه خواندنی دارد، بلکه به نوعی سند فرهنگی-اجتماعی زنان نیز محسوب می‌شود.

پارچه به‌مثابه خاطره و روایت

فصل نخست کتاب به معرفی خاستگاه این پروژه اختصاص دارد. پروانه سیلانی از سال‌ها قبل در کنار نقاشی به خیاطی نیز مشغول بوده و علاقه او به گردآوری پارچه‌ها، رنگ‌ها و بافت‌ها سبب شده که به تدریج به ایده کنار هم چیدن این تکه‌ها برسد. آنچه در آغاز امری نوستالژیک و سرگرم‌کننده به نظر می‌رسید، کم‌کم به عرصه‌ای برای بازنمایی حافظه و هویت بدل شد.

تکه‌دوزی برای او نه تنها نوعی هنر دستی، بلکه فرآیندی زمان‌مند و اندیشیده است. هر تکه پارچه حامل تاریخی است که از پنج نسل زنان خانواده عبور کرده و اکنون به دست او می‌رسد. به همین دلیل، در این اثر زمان هم در سطح ماده (فرسودگی، رنگ‌پریدگی یا دوام پارچه) و هم در سطح روایت (انتقال خاطره از مادربزرگ به مادر، از مادر به دختر و از دختر به نوه) حضور دارد.

به بیان دیگر، لباس در این کتاب صرفاً پوشش نیست، بلکه حافظه‌ای زنده است که زندگی زنانه را با تمام شادی‌ها و سوگ‌هایش بازمی‌گوید. پارچه‌ها زبان پیدا می‌کنند، به جلو می‌آیند و خود را عرضه می‌کنند تا دیده شوند؛ همان‌گونه که سیلانی در روایت خود تأکید می‌کند: «هر تکه خودش را جلو می‌اندازد تا زودتر دیده شود.»

داستان‌های کوتاه: لباس به‌مثابه شخصیت

از فصل دوم به بعد، کتاب وارد قلمرو داستان‌های کوتاه می‌شود. در اینجا نقش لباس و پارچه پررنگ‌تر از آن است که تنها در حاشیه روایت بمانند؛ آن‌ها بدل به شخصیت‌هایی زنده می‌شوند که خاطرات را برمی‌انگیزند و مسیر روایت را شکل می‌دهند.

در داستانی، حرکت دست‌های مادر در حین بافتن و دوختن، همچون قدم‌زدن در باغی سبز توصیف می‌شود؛ حرکتی که هم حسی شاعرانه دارد و هم به زندگی پیوند خورده است. در روایتی دیگر، زن با خانه‌ای خالی مواجه می‌شود که شوهرش او را ترک کرده و همه چیز را با خود برده است، جز کت و شلوار خاکستری دامادی؛ لباسی که ناخواسته پیوندی میان گذشته و اکنون، میان همسر و پدر، برقرار می‌کند. در روایتی دیگر، لحاف‌دوزی به نوعی مراقبه بدل می‌شود؛ گویی کار با نخ و پارچه راهی است برای آرامش درونی و تمرکز.

این داستان‌ها نشان می‌دهند که لباس بیش از یک شیء روزمره است؛ حافظه‌ای است که با بدن، زندگی و هویت فردی و جمعی گره خورده است. هر لباسی بخشی از تاریخ شخصی را حمل می‌کند و در عین حال به قصه‌ای مشترک بدل می‌شود که مخاطب می‌تواند آن را بازشناسد.

زبان و تصویرپردازی

زبان روایت‌ها اغلب شاعرانه و تصویرمحور است. پارچه‌ها با رنگ‌ها، بافت‌ها و حرکت دست‌ها زنده می‌شوند و تخیل نویسنده را به سوی استعاره و تمثیل می‌کشانند. این سبک زبانی و تصویری سبب می‌شود که کتاب از خاطره‌نگاری صرف فراتر برود و به ادبیاتی نزدیک شود که مرزهای داستان، شعر و خاطره را در هم می‌شکند.

با این حال، همین ویژگی گاه می‌تواند به ابهام و زیاده‌گویی بینجامد. برخی روایت‌ها آن‌قدر بر جنبه شاعرانه و استعاری تأکید دارند که مخاطب عام ممکن است با دشواری بیشتری با آن‌ها ارتباط برقرار کند.

چندصدایی و تنوع روایی

یکی از نقاط قوت کتاب، حضور ۲۲ نویسنده با صداها و قلم‌های متفاوت است. این چندصدایی سبب می‌شود که موضوع واحد «لباس و پارچه» از زاویه‌های گوناگون بازنمایی شود؛ از نوستالژی خانوادگی گرفته تا تجربه‌های تلخ فقدان، و از مراقبه در خیاطی تا بازگویی خاطرات جمعی.

البته همین ویژگی چندصدایی می‌تواند برای برخی مخاطبان پرسش‌برانگیز باشد: آیا مجموعه به انسجام لازم رسیده یا تنوع بیش از حد باعث پراکندگی روایت‌ها شده است؟ پاسخ به این پرسش بستگی به رویکرد مخاطب دارد. برای خواننده‌ای که به دنبال یک رمان منسجم است، کتاب ممکن است بیش از حد پراکنده به نظر برسد؛ اما برای کسی که ارزش را در تنوع صداها و روایت‌های پراکنده می‌جوید، همین چندصدایی نقطه قوت محسوب می‌شود.

لباس به‌مثابه حافظه جمعی

فراتر از بعد فردی و خانوادگی، کتاب بعدی اجتماعی و فرهنگی نیز دارد. لباس در فرهنگ ایرانی همواره حامل معناهای نمادین بوده است؛ از لباس‌های آیینی و مذهبی گرفته تا پوشاک سنتی و حتی لباس‌های عزا و عروسی. هر یک از این لباس‌ها نه تنها خاطره فردی، بلکه حافظه‌ای جمعی را نمایندگی می‌کنند.

کتاب سیلانی و همکارانش در واقع تلاشی است برای ثبت این حافظه جمعی از منظر زنان. زنان در این روایت‌ها نه تنها به‌عنوان مصرف‌کنندگان یا تولیدکنندگان لباس، بلکه به‌عنوان حاملان خاطره و هویت ظاهر می‌شوند. این امر کتاب را به اثری زنانه-فمینیستی نزدیک می‌کند که به جای روایت رسمی و کلان، روایت خرد و خانگی را به رسمیت می‌شناسد.

پیوند هنرهای تجسمی و ادبیات

یکی دیگر از ابعاد مهم این پروژه، پیوند هنرهای تجسمی و ادبیات است. سیلانی که خود نقاش است، تجربه زیسته‌اش در حوزه رنگ و تصویر را به جهان ادبیات وارد کرده است. تکه‌دوزی‌ها و طراحی جلد، در کنار روایت‌های متنی، نشان می‌دهند که چگونه می‌توان از یک ایده تجسمی نقطه آغاز یک تجربه ادبی ساخت.

این پیوند به کتاب هویتی میان‌رشته‌ای می‌بخشد؛ کتاب نه صرفاً ادبیات است و نه صرفاً هنرهای تجسمی، بلکه ترکیبی است که از دل زندگی روزمره و تجربه زیسته زاده شده است.

از منظر نقد ادبی و فرهنگی، از پنج روایت تا رخت‌نامه دارای نقاط قوت و در عین حال محدودیت‌هایی است.

نقاط قوت

انتخاب خلاقانه و بدیع موضوع (لباس و پارچه به‌عنوان محور روایت)

پیوند موفق میان خاطره شخصی و حافظه جمعی

زبان شاعرانه و تصویرپردازی‌های زنده

حضور چندصدایی و تنوع در روایت‌ها

پیوند میان هنرهای تجسمی و ادبیات

محدودیت‌ها

گاه زیاده‌روی در زبان استعاری که می‌تواند مخاطب عام را دور کند

پراکندگی ناشی از حضور نویسندگان متعدد که ممکن است انسجام کلی کتاب را کاهش دهد

کمبود تحلیل اجتماعی مستقیم؛ اگرچه خاطرات و روایت‌ها حامل ابعاد اجتماعی‌اند، اما کتاب کمتر به لایه‌های تحلیلی جامعه‌شناختی می‌پردازد

جایگاه در ادبیات معاصر

با توجه به ویژگی‌های فوق، می‌توان گفت از پنج روایت تا رخت‌نامه در حوزه ادبیات معاصر فارسی جایگاهی میان‌متنی دارد. این اثر را می‌توان در دسته آثاری قرار داد که بر خاطره‌نگاری زنانه، روایت خرد و تجربه زیسته تأکید می‌کنند؛ آثاری که در سال‌های اخیر در ایران رشد کرده و تلاش کرده‌اند به جای روایت‌های کلان، به روایت‌های کوچک و خانگی بپردازند.

این کتاب همچنین نشان‌دهنده روندی است که در آن هنرهای مختلف (نقاشی، تکه‌دوزی، ادبیات) به سوی یکدیگر می‌روند و تجربه‌ای ترکیبی می‌سازند. چنین تجربه‌ای می‌تواند الگویی باشد برای پروژه‌های مشابه که به دنبال پیوند هنر و ادبیات‌اند.

از پنج روایت تا رخت‌نامه بیش از آنکه صرفاً مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه باشد، یک تجربه هنری-فرهنگی است؛ تجربه‌ای که از دل زندگی روزمره و خاطرات زنانه برآمده و تلاش دارد حافظه جمعی زنان را در قالبی تازه به ثبت برساند. لباس و پارچه در اینجا دیگر صرفاً پوشش نیستند، بلکه به شخصیت‌های زنده‌ای بدل می‌شوند که از شادی و سوگ، از زایش و مرگ، و از استمرار زندگی سخن می‌گویند.

اگرچه کتاب از پراکندگی و زیاده‌روی در استعاره‌ها بی‌نصیب نیست، اما خلاقیت در انتخاب موضوع و توانایی پیوند دادن خاطره فردی با حافظه جمعی سبب می‌شود که اثری ارزشمند در ادبیات معاصر فارسی به شمار آید. در نهایت، از پنج روایت تا رخت‌نامه سندی است از پیوند میان هنر و زندگی؛ تلاشی برای ثبت ردپای زنان در تاریخ خانوادگی و اجتماعی و یادآوری اینکه حتی ساده‌ترین اشیای روزمره، اگر درست نگریسته شوند، می‌توانند روایتگر قصه‌ای بزرگ باشند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

پربازدیدترین

تازه‌ها

پربازدیدها