سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - جمال مدیرشانهچی، نویسنده و محقق: خطه خراسان، این سرزمین پربار فرهنگ و ادب فارسی، همواره جایگاه پرورش چهرههای درخشانی بوده که فروغ علم و هنرشان، پهنه ایران را تابان کرده است. از فردوسی نامدار تا عطار نیشابوری، این خاک، جواهرات ارزشمندی را در آغوش خود پرورده که اسمشان با هویت ایرانی عجین شده است.
این گنجینه محدود به گذشته نیست. در عصر حاضر نیز خراسان رضوی، شاعران، نویسندگان و متفکرانی را به جامعه معرفی کرده که هر کدام، به نوبه خود، سهم بسزایی در شکوفایی فرهنگ و ادب این سرزمین داشتهاند. نامدارانی چون محمدرضا شفیعی کدکنی، ملکالشعرای بهار، اخوان ثالث، بدیعالزمان فروزانفر و بسیاری دیگر که با اندیشه و آثار فاخر خود، نه تنها زبان فارسی را حفظ کردهاند، بلکه تصویری جامع از دغدغهها، آرزوها و مسائل روزگار خود را نیز ارائه دادهاند. مجموعه مقالات «معرفی بزرگان معاصر ادبی خراسان» قصد دارد هر سهشنبه، به معرفی یکی از این مفاخر ادبی معاصر بپردازد و فرصتی نو برای آشنایی با آثار و اندیشههایشان فراهم کند.
مهدی اخوان ثالث متخلص به «م. امید»، پژوهشگر ادبی، شاعر، نویسنده، داستان نویس و موسیقیدان، در دهم اسفندماه سال ۱۳۰۶ در مشهد دیده به جهان گشود.پدرش علی به شغل عطاری اشتغال داشت که از استان یزد به همراه دو برادر دیگرش به مشهد مهاجرت کرده بود و به همین دلیل نام خانوادگی اخوان ثالث را برای خود برگزید.
مهدی اخوان ثالث تحصیلات ابتدایی را در همین شهر مشهد به اتمام رساند و از سال ۱۳۲۰ برای تحصیلات متوسطه وارد هنرستان شد و رشته جوشکاری را برای تحصیل برگزید. وی در همان ایام به موسیقی نیز علاقهمند شد و به دور از چشم پدر به نواختن تار می پرداخت. مهدی پس از اتمام تحصیل در هنرستان به تهران رفت و در روستاهای شهر تهران به شغل معلمی پرداخت.
مهدی اخوان در سال ۱۳۲۹ با دختر عموی خود خدیجه ایران ازدواج کرد که حاصل این وصلت سه دختر به نامهای لاله، لوئی، تنسگل بود که تنگسل در همان روزهای آغازین زندگی یعنی در سال ۱۳۴۲ درگذشت و لاله دختر بزرگ اخوان نیز در سال ۱۳۵۳ و در سن ۲۰ سالگی در رودخانه دچار حادثه شد و درگذشت.
سه پسر اخوان نیز به نامهای توس، زرتشت و مزدک علی بودند. اخوان پس از آن و از دهه ۴۰ از سوی آموزش و پرورش به خدمت در کتابخانه ملی پرداخت. اخوان ثالث در سرودن اشعار حماسی دستی توانا داشت او درونمایههای حماسی را در شعرش به کار میگرفت و جنبههایی از این درونمایهها را به استعاره و نماد آراسته میکرد. بنا به گفته برخی از منتقدین، تصویری که از م.امید در ذهن بسیاری به جا مانده این است که او از نظر شعری به نوعی نبوت و پیامآوری روی آورده است و از نظر عقیدتی آمیزهای از تاریخ ایران باستان و آراء عدالتخواهانه پدید آورده و در این راه، گاه دوستی او جنبه نژادپرستانه پیدا کرده است.
البته این نظرات منتقدان اخوان ثالث است ولی خود اخوان این موضوع را نمیپذیرفت و در این رابطه گفته بود «من به گذشته و تاریخ ایران نظر دارم. من عقده عدالت دارم. هر کس قافیه را می شناسد، عقده عدالت دارد. قافیه دو کفه ترازو است که خواستار عدل است گهگاه فریادی و خشمی نیز داشته ام».
در دهههای ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ شمسی شعرهای اخوان ثالث، روزنه هنری تحولات فکری و اجتماعی زمان بود و بسیاری از جوانان روشنفکر و هنرمند آن روزگار با شعرهای او به نگرش تازهای از زندگی رسیدند. هنر اخوان ثالث در آمیزش شعر کهن و سبک نیمایی و سوگ او بر گذشته، مجموعهای بهوجود آورد که خاص او بود و اثری عمیق در هم نسلهای او و نسلهای بعد گذاشت. او بر شاعران معاصر ایرانی تاثیری ژرف داشته است. اخوان ثالث در واقع شعر را چنین تعریف میکند «شعر محصول بیتابی انسان در لحظاتی است که در پرتو شعور نبوت قرار می گیرد.»
جمال میرصادقی، داستاننویس و منتقد ادبی، درباره اخوان گفته است که من اخوان را از آخر شاهنامه شناختم. شعرهای اخوان جهانبینی و بینشی تازه به من داد و باعث شد که نگرش من به شعر به کلی متفاوت شود و شاید این آغازی برای تحول معنوی و درونی من بود. مرحوم اسماعیل خویی، که از پیروان سبک اخوان بود معتقد است که اگر دو نام از ما به آیندگان برسد یکی از ما احمد شاملو و دیگری اخوان ثالث است که هر دو از شاگران نیما یوشیج بودند. غلامحسین یوسفی نیز در کتاب چشمه روشن مینویسد مهدی اخوان ثالث در شعر زمستان احوال خود و عصر خود را از خلال اسطورهای کهن و تصاویری گویا نقش کرده است.
شعر زمستان در دی ماه ۱۳۳۴ سروده شده است که به نظر غلامحسین یوسفی، در سردی و پژمردگی و تاریکی فضای پس از مرداد ۱۳۳۲ است که اخوان در آن اندیشه و پویندگی را احساس می کند و در این میان، غم تنهایی و بیگانگی شاید بیش از هر چیز در جان او چنگ انداخته است.
بیتردید در میان آثار ادبی مهدی اخوان ثالث، شعر زمستان، شاهکار اوست که به عقیده نگارنده این شعر او را به دنیای ادب فارسی معرفی کرد.
از آثار ادبی دیگر او میتوان به مجموعه شعر ارغنون که در سال ۱۳۳۰ منتشر شده است، مجموعه شعر آخر شاهنامه که در سال ۱۳۳۸ به چاپ رسید، مجموعه شعر از این اوستا، منظومه شکار، پاییز در زندان، عاشقانه ها و کبود، بهترین امید، دوزخ اما سرد، در حیاط کوچه و داستانی با لهجه مشهدی با عنوان شب عیدی و دهها داستان و مقاله ادبی دیگر اشاره کرد.
مهدی اخوان ثالث در سال ۱۳۶۹ به دعوت خانه فرهنگهای جهان در برلین، از آلمان و بسیاری از کشورهای دیگر اروپایی دیدن کرد که این سفر اولین و آخرین سفر او به خارج از ایران بود که با استقبال زیادی نیز در اروپا مواجه شد. او پس از بازگشت در ۴ شهریور ماه همان سال (۱۳۶۹) بهعلت سکته قلبی در تهران درگذشت و پیکرش در کنار آرامگاه فردوسی در «توس» آرام گرفت.
نظر شما