دوشنبه ۳ شهریور ۱۴۰۴ - ۰۷:۳۶
نوشتن کتاب پایان سفر نیست، آغاز راه است

مجله اینک به قلم سری‌کومار رائو با بهره‌گیری از توصیه‌های الکس استراتدی، متخصص بازاریابی کتاب، راهکارهایی عملی برای تبدیل کتاب شما به اثری تأثیرگذار ارائه می‌دهد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به نقل از اینک، سری‌کومار رائو، نویسنده کتاب «شادی در کار» می‌نویسد: من به عنوان یک مربی اجرایی با مشتریانی از سراسر جهان کار می‌کنم و اکثر مشتریانم کارآفرین هستند. همه آن‌ها آرزوی نوشتن یک کتاب دارند. شاید شما هم چنین آرزویی داشته باشید.

دلایل مختلفی برای نوشتن کتاب وجود دارد. شاید روزی در یک مهمانی، با شور و حرارت صحبت می‌کردید و یکی از شنوندگان به شما گفت: «باید کتابی بنویسی.» شاید در مراسم رونمایی کتاب دوستی شرکت کردید و با خود فکر کردید: «من هم می‌توانم این کار را انجام دهم.» شاید هم به دنبال شهرت یا حداقل شناخته‌تر شدن هستید.

استراتژی موفقیت یک کتاب

آمازون بیش از ۴۴ میلیون محصول در دسته‌بندی «کتاب‌ها» در سراسر جهان ارائه می‌دهد. یک کتاب به‌طور متوسط در سال اول ۲۰۰ نسخه و در طول عمر خود شاید ۱۰۰۰ نسخه فروش می‌کند. نوشتن کتاب نیازمند تلاش بسیار زیادی است. حتی اگر منابع لازم برای استخدام نویسنده نیابتی داشته باشید، باید ساعت‌های بی‌شماری را صرف انتقال ایده‌هایتان کنید.

اگر آماده‌اید، باید استراتژیک عمل کنید. باید راهی برای تبلیغ کتاب و متقاعد کردن مردم به خرید آن پیدا کنید. الکس استراتدی، نویسنده کتاب «قبل از پرفروش شدن» و مدیر عامل شرکت شلف لایف که به نویسندگان در بازاریابی و تبلیغ کتاب‌هایشان کمک می‌کند، نکاتی را برای تبدیل شدن به یک نویسنده ارائه می‌دهد. کتاب شما ممکن است پرفروش نشود، اما این نکات تضمین می‌کنند که کتاب‌تان تاثیرگذار باشد.

کاشت خوانندگان (Reader Seeding)

ناشران از ترکیبی از عناوین جدید و قدیمی سود می‌برند. سودآوری بلندمدت کتاب‌ها از تبلیغات دهان‌به‌دهان ناشی می‌شود. برای رسیدن به مردم از این طریق، باید متعهد شوید که چند هزار نسخه از کتاب‌تان را در بازار توزیع کنید. هدفی بین ۱۰۰۰ تا ۲۰۰۰۰ نسخه برای این کار تعیین کنید.

چند هفته قبل از انتشار کتاب، فهرستی از تمام افرادی که می‌شناسید تهیه کنید. به افرادی فکر کنید که زمانی با آن‌ها دوست بودید اما ارتباط‌تان قطع شده است. از تقویم‌ها و دفترچه‌های ملاقات برای یادآوری استفاده کنید. لیست مخاطبان لینکدین و دوستان فیس‌بوک‌تان را مرور کنید. به معلمان دبیرستان و اساتید دانشگاه‌تان فکر کنید.

یک ماه قبل از انتشار کتاب، به آن‌ها ایمیل بزنید و بپرسید که آیا می‌توانید یک نسخه از کتاب‌تان برایشان ارسال کنید. همه پاسخ نمی‌دهند، اما بسیاری موافقت می‌کنند و حتی آدرس‌شان را می‌فرستند. برای هر نفر دو نسخه از کتاب ارسال کنید. بهترین روش بازاریابی کتاب، تبلیغ فرد به فرد است. دادن یک نسخه اضافی باعث می‌شود گیرنده فکر کند: «چه کسی می‌تواند از این اطلاعات استفاده کند؟»

فراموش نکنید که به‌طور مؤدبانه از آن‌ها بخواهید در صورت رضایت از کتاب، نظری در آمازون بگذارند. این یک درخواست ساده است؛ اصرار بیش از حد نکنید.

استفاده از تبلیغات آمازون

تبلیغات آمازون مانند پرداخت به یک کتاب‌فروشی فیزیکی برای نمایش کتاب شما در بخش‌های ویژه یا به‌صورت برجسته است. تقریباً هر نویسنده‌ای می‌تواند برای دریافت این توجه اضافی در آمازون هزینه کند. وقتی افراد به دنبال کتابی در حوزه تخصصی شما یا موضوع مرتبط جستجو می‌کنند، آمازون یک حراج لحظه‌ای بین همه افرادی که آن خوانندگان را هدف قرار داده‌اند برگزار می‌کند. برنده بر اساس پتانسیل درآمدی آمازون انتخاب می‌شود و کتاب او به خواننده نمایش داده می‌شود.

آمازون با دیگر پلتفرم‌های تبلیغاتی متفاوت است، زیرا نه‌تنها از کلیک روی تبلیغ، بلکه از خرید کتاب نیز درآمد کسب می‌کند. بنابراین، بالاترین پیشنهاددهنده را انتخاب نمی‌کند، بلکه ترکیبی از بالاترین پیشنهاد و نویسنده‌ای که کتابش احتمال خرید بیشتری دارد را برمی‌گزیند. به همین دلیل بسیاری از نویسندگان شکایت دارند که با وجود پیشنهادهای بالا، تبلیغات‌شان نمایش داده نمی‌شود. بهترین بخش این است که اگر در ایجاد شتاب موفق شوید، آمازون حتی با کاهش هزینه تبلیغاتی شما، به تبلیغ کتاب‌تان ادامه می‌دهد.

نظرات و امتیازات را فراموش نکنید

وقتی کسی درباره کتاب‌تان با شما تماس می‌گیرد، فقط نخواهید که نظری بگذارند. بپرسید چه چیزی را در کتاب شما بیشتر دوست داشته‌اند. سپس از آن‌ها بخواهید آن را در لینک اختصاصی بررسی آمازون شما کپی و پیست کنند. این کار باعث می‌شود درگیر نوشتن نظر و چگونگی ثبت آن نشوند.

توصیه‌کنندگان سیستماتیک پیدا کنید

کاترینا اوبل با کتاب «چگونه برای آخرین بار وزن کم کنیم» این کار را انجام داد. او با چند پزشک که به آموزه‌هایش اهمیت می‌دادند همکاری کرد. آن‌ها کتاب را به پزشکان دیگر و سپس به بیماران توصیه کردند.

برای موفقیت کتاب، برند یا زندگی‌تان، تنها به یک نفر نیاز دارید که به داستان شما باور داشته باشد. اما برای رسیدن به آن فرد، باید خودتان را در موقعیتی قرار دهید که شانس بیاورید. این کار نیازمند تلاش زیادی است، شاید حتی بیشتر از نوشتن کتاب. اما اگر کسی کتاب‌تان را نخواند، نوشتن آنچه فایده‌ای دارد؟

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

پربازدیدترین

تازه‌ها

پربازدیدها