چهارشنبه ۸ مرداد ۱۴۰۴ - ۰۹:۰۴
جان سارکوفسکی معمارِ گفتمانِ امروزِ عکاسی هنری است

محمدرضا ترک‌تتاری، مترجم کتاب «چشم عکاس» معتقد است جان سارکوفسکی نه فقط مورخ و مدیر موزه، بلکه معمار گفتمان امروز عکاسی هنری است؛ او مرجعِ معیار «نگاه عکاسانه» است و آثار و اندیشه‌هایش هنوز ستون بحث‌های نظری و آموزشی عکاسی محسوب می‌شود.

سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - بهاره گل‌پرور؛ علم عکاسی ترکیبی از دانش فنی و هنر است که به هنرمند در ثبت تصاویر حرفه‌ای کمک می‌کند. مباحث تئوری همانند ستون هنر عکاسی به هنرمند و عکاس کمک می‌کند تا با آگاهی و مهارت بیشتری عکاسی کنند و کار را با نتیجه بهتری ارائه دهند. جان سارکوفسکی، یکی از برجسته‌ترین منتقدان و نظریه‌پردازان عکاسی قرن بیستم بود که نقش مهمی در شکل‌دهی به درک معاصر از هنر عکاسی داشت و به طرز فکر و نگرشی که امروزه نسبت به عکاسی داریم، کمک بزرگی کرده است.

سارکوفسکی معتقد است ماندگاری و ارزش واقعی یک عکس به این است که عکاس چطور دنیا را می‌بیند، چه چیزی برایش اهمیت دارد، چطور لحظه را احساس می‌کند و این احساس و دید را چگونه به تصویر کشیده است؛ او همچنین معتقد بود یک عکس باید داستان داشته باشد، باید نشان‌دهنده نوعی دید هنری و شخصی باشد که عکاس به موضوع دارد. کتاب «چشم عکاس» به قلم جان سارکوفسکی یکی از نخستین نوشته‌هایی است که به چیستی عکس و تاثیرات آن می‌پردازد. او در این کتاب با رجوع به خود عکس‌ها و غبارروبی از آنها به طرح دیدگاهش می‌پردازد. این کتاب با ترجمه محمدرضا ترک‌تتاری در نشر گیلگمش منتشر شده است. با مترجم این کتاب درباره جان سارکوفسکی و دیدگاهش در کتاب «چشم عکاس» به گفت‌وگو نشستیم.

جان سارکوفسکی چه جایگاهی در تاریخ عکاسی دارد و چرا دیدگاه های او همچنان معتبر شمرده می‌شود؟

جان سارکوفسکی (۱۹۲۵–۲۰۰۷) منتقد، مورخ و عکاس آمریکایی، بیش از هر چیز به‌خاطر مدیریت بخش عکاسی موزه هنر مدرن نیویورک (MOMA) از سال ۱۹۶۲ تا ۱۹۹۱ شناخته می‌شود. جایگاه او در تاریخ عکاسی به چند دلیل مهم است. نخست دلیل کمک شایانی که به گذر عکاسی از «سند و مدرک» به «هنر» کرد. قبل از سارکوفسکی، عکاسی اغلب به چشم ابزاری جانبی (مستندسازی، ژورنالیسم، تبلیغات) دیده می‌شد؛ یا در بهترین حالت، شاخه‌ای فرعی از هنرهای تجسمی بود. اما سارکوفسکی با نمایشگاه‌ها، کتاب‌ها و نقدهایش، عکاسی را یک فرم هنری مستقل، با زبان و بیان ویژه خود معرفی کرد که دیگر وابسته به نقاشی نبود.

دومین دلیل اهمیت سارکوفسکی معرف عکاسانی بود که در دوره خودشان پیشرو و امروز کلاسیک شمرده می‌شوند. عکاسان بنامی مثل فریدلندر، دایان آربس، وینوگراند و بسیاری دیگر که در آن زمان عکاسانی گمنام و جوان بودند به همت سارکوفسکی آثارشان دیده شد و عکاسان مشهورتری مثل رابرت فرانک، واکر اوانز و بسیاری دیگر هم با نمایشگاه‌ها و کتاب‌های سارکوفسکی به جایگاهی که شایستگی‏اش را داشتند رسیدند.

سومین دلیل اهمیت سارکوفسکی نگاه نوی او به تاریخ عکاسی است. او نخستین کسی بود که بر وجوه فرمال و زیبایی‌شناختی عکاسی تأکید ویژه گذاشت، نه صرفاً پیام یا محتوای اجتماعی و این کار را مشخصاً در کتاب «چشم عکاس» کرد، ویژگی‏هایی که برای عکس برشمرد (خود شی، جزییات، قاب، زمان، نقطه‎ دید) بعدها جزو مبانی آموزش تاریخ و زیبایی‌شناسی عکاسی شد.

خلاصه اینکه جان سارکوفسکی نه فقط مورخ و مدیر موزه، بلکه معمار گفتمان امروز عکاسی هنری است. او مرجعِ معیار «نگاه عکاسانه» است و آثار و اندیشه‌هایش هنوز ستون بحث‌های نظری و آموزشی عکاسی محسوب می‌شود.

در هنر عکاسی بیشتر اندیشه و جهان بینی عکاسی اهمیت دارد یا فرم و تکنیک او در عکاسی؟

در عکاسی، اندیشه و جهان‌بینی و فرم و تکنیک، به شکل جدانشدنی‌ای به هم آمیخته‌اند؛ اندیشه و جهان‌بینی عکاس نقطه آغاز و موتور محرکِ عکسِ خوب است ولی این اندیشه، بدون تحقق در فرم و تکنیک، راه به جایی نمی‌برد. در عکس خوب، تکنیک و فرم و جهان‌بینی از هم تفکیک پذیر نیستند؛ هیچ عکاس بزرگی به صرف تکنیک یا صرف اندیشه جاودان نشده.

سارکوفسکی در این باره می‌گوید: «عکس خوب هرگز فقط به‌خاطر دقت فنی یا زیبایی فرم ماندگار نمی‌شود. هر قاب، روایتی از نگاه، از «شیوه دیدن» عکاس است.» اگر فقط تکنیک باشد، عکس می‌شود نمایشگاه مهارت، یعنی پوچ و بی‌روح و اگر فقط ایده و اندیشه باشد، اما نتواند فرم مناسبی پیدا کند، می‌شود شعار یا ادعا؛ و نه هنر. در واقع اندیشه و جهان‌بینی محور انتخاب و زاویه دید است و تکنیک و فرم، ابزار بیان آن اندیشه و جهان بینی‌اند.

کتاب «چشم عکاس» بر ویژگی‌های عکاسی مثل قاب‌بندی و زمان‌بندی و جزئیات تاکید می‌کند. به نظرتان کدام مفاهیم برای مخاطبان کتاب قابل تأمل‌تر است؟

این ویژگی‌ها همه با هم معنادارند و اصلاً نمی‌شود آنها را با هم مقایسه‎ کرد؛ مثل قلب و مغز انسان که با هم انسان را می‌سازند، این ویژگی‌ها با هم عکس را می‏‌سازند و مخاطب عکاسی باید همه را با هم در نظر بگیرد چون به یک اندازه اهمیت دارند.

جان سارکوفسکی معمارِ گفتمانِ امروزِ عکاسی هنری است

عکاسی هنری است که بیشتر بر کار عملی و تجربی تأکید دارد. چقدر خواندن کتاب‌های این چنینی به رشد عکاسان کمک می‌کند؟

در واقع خواندن کتاب‌هایی مثل «چشم عکاس» نیاز هر عکاس است تا با ابزاری که با آن کار می‏کند آشنا شود، بداند رسانه‏ای که اختیار کرده چه ویژگی‏ها و امکاناتی دارد و همچنین اینکه عکاسی از دل سنتی برمی‏ آید که ذات این هنر است و در نهایت همین سنت است که به عکاس، عکاسی را آموخته و همچنان می‏شود بیشتر از اینکه از عکاس‌ها آموخت از عکس‌ها چیز یاد گرفت.

چرا ترجمه کتاب‌های مرجع در رشته عکاسی کمتر از سایر رشته‌های هنری مثل سینما، تئاتر و موسیقی است؟

این سوال چندان در تخصص من نیست، شاید چون بیشتر کاربران عکاسی (نسبت به سینما و تئاتر) این رسانه را در حوزه‌های غیرهنری به کار می‏ برند و چندان دغدغه‎ نظریه ندارند و صرف تکنیک برایشان مهم است. در غرب هم فکر می ‎کنم حجم آثار تولیدشده درباره‎ تئاتر و سینما بیشتر است، چون آن دو سرگرمی‏‌اند و همچنین روایت دارند و روایت هم تحلیل‌پذیرتر است. افرادی که با آن دو هنر سروکار دارند اغلب هنرمند ولی در مورد عکاسی این طور نیست. همچنین حداقل نسبت تئاتر عکاسی عمر کمتری دارد و نسبت به سینما حجم پولی که در آن جابجا می‎‌شود بسیار کمتر است. این‎ها حدس و گمان من هستند.

آیا خودتان نسبتی با هنر عکاسی داشتید؟ مهم ترین دلیل خودتان برای ترجمه این کتاب چه بود؟

بله، من عکاسی می‌کنم و دو مجموعه عکس هم دارم که خصوصی منتشرشان کرده‏ام و سال ۱۳۹۶ هم یک نمایشگاه عکس داشتم. با توجه به این‎که من بیشتر مترجم آثار ادبیات داستانی و نمایشی هستم و این کتاب هم کتاب مهمی بود، همان سال ۱۳۹۶ یکی از دوستانم پیشنهاد داد این کتاب را ترجمه کنم که انتشارش به دلایلی به تاخیر افتاد. ترجمه این کتاب از یک سو ادای دینی بود که به عکاسی داشتم و از سوی دیگر از اینکه این کتاب را ترجمه کرده‌ام خوشحالم، چون فقط درباره عکاسی نیست و از آن دست کتاب‎‌هایی است که به آدم دید می‏‌دهند و می‏‌توانند جهان‎‌بینی آدم را گسترده‌‏تر کنند. انتهای کتاب هم مصاحبه‎‌ای از سارکوفسکی ترجمه کرده‌‎ام که به نظر خودم اهمیت زیادی دارد، چون تصویری واضحتر و روشنتر از سارکوفسکی به ما ارائه می‌‏دهد و ما با خود واقعی او با شفافیت و وضوح بیشتری آشنا می‏‬ شویم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

پربازدیدترین

تازه‌ها

پربازدیدها