دوشنبه ۳۰ تیر ۱۴۰۴ - ۱۳:۱۵
چرا مردم خراسان باید شریعتی را بشناسند؟

خراسان‌رضوی - در پاسخ به این سوال که چرا ما مردم خراسان باید شریعتی را بشناسیم؟ باید گفت که او به سه موضوع در آثارش بسیار توجه داشت، نخست خراسان به عنوان تلاقی شرق و غرب و تکثر فرهنگی و مذهبی خراسان، دوم زبان و ادبیات خراسانی و سوم نهضت‌های آزادی‌بخش خراسان.

سرویس استان‌های خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - سیدخلیل حسینی عطار، نویسنده و پژوهشگر تاریخی: ایده خراسانیات در چهارسو شکل گرفت. چهارسو گروهی ۱۶ نفره است که مشی آنان زنده نگه‌داشتن عناصر چهارگانه هویت ساز مشهد و خراسان به عنوان چهار سویه سرمایه اجتماعی «مفاخر»، «اماکن»، «رویدادها» و «آیین‌ها» است.

به باور اعضای چهارسو بازخوانی این عناصر، فقط احضار گذشته به امروز نیست، بلکه پیوند دوباره ما آدمیان با ریشه‌های وجودی و انسانی فراموش شده خودمان است که در ظرف زمانی گذشته جا خوش کرده‌اند. ما آنها را برای اینجا و اکنون‌مان احضار می‌کنیم تا به کار امروزمان بیاید.

خراسانیات مجموعه آثار دکتر علی شریعتی، دومین کتاب از این مجموعه است. کتاب اول به خراسانیات آثار محمدرضا حکیمی اختصاص داشت. این کتاب نخست از سوی انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد و سپس از سوی انتشارات چاپخش در تهران تجدید چاپ شد. در آستانه چاپ دوم کتاب اول، مقدمه سارا شریعتی زیر عنوان «خراسانیات، در زمانه‌ی دین بدون فرهنگ» قرار داشت. این پروژه از سوی ما - من و رضا سلیمان نوری- همچنان در حال پیگیری است. «راهنمای خراسان دکتر علی شریعتی»، «مجموعه آثار استاد مرتضی مطهری»، «مجموعه آثار دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی» و «مجموعه آثار ملک الشعرای بهار» به عنوان خراسانیات کتاب سوم، چهارم، پنجم و ششم، ادامه این پروژه است.

پروژه خراسانیات، پروژه‌ای است که میراث اندیشمندان را با توجه به زمینه جغرافیایی و منطقه فرهنگی خود، استخراج می‌کند و از آنها صورت‌بندی جدیدی به دست می‌دهد. اما خراسان یک مکان حافظه است، مادی و غیرمادی. انتزاعی و انضمامی، جغرافیایی و تاریخی. یک دریچه ورود جدید به آثار اندیشمندان ما از منظر مکان و اقلیم و جغرافیا و منطقه‌ی فرهنگی، در تحول زمان.
گشایش این دریچه، از طرفی امکان زمینه‌مند کردن اندیشه‌ها، پیوند باورها و تعلقات، دین با فرهنگ و عقیده و شخصیت را مهیا می‌سازد و از سویی تاکید مجددی است بر تاثیر زمان و مکان در صورتبندی امروزین دین.

یکی از چهره‌هایی که به مفهوم خراسانیات توجه دارد و به شکلی پراکنده اما آگاهانه به کار می‌برد، شریعتی است. وی نویسنده «راهنمای خراسان» است و در مجموعه آثارش ارجاعات به خراسان بی‌شمار است. تحلیل این ارجاعات و استخراج موارد پر تکرارش خود نیازمند کار مستقلی است با این حال می‌توان سه محور را به عنوان برخی از برجسته‌ترین مواردی که شریعتی به آنها اشاره دارد، برشمرد، نخست خراسان به عنوان تلاقی شرق و غرب و تکثر فرهنگی و مذهبی خراسان، سپس زبان و ادبیات خراسانی و در نهایت نهضت‌های آزادی‌بخش خراسان.

چرا مردم خراسان باید شریعتی را بشناسند؟

او بر تمایز دینی خراسان تکیه دارد و این منطقه را «گاهواره آیین مهرپرستی (میترائیسم)» و همچنین محل وجود مذاهب و فرق مختلف مذهبی می‌داند که طعمه کینه‌توزی‌ها و وحشی‌گری بی‌شمارش کرده است.

از نظر وی، خراسان در ایجاد و تکامل ادبیات فارسی و غنی ساختن ثروت‌های معنوی و عاطفی ایران بیشتر از همه نقاط این سرزمین کوشش کرده است. تاریخ، ادب خراسانی را بانی زبان و ادبیات فارسی می‌داند و شاید کمتر کسی از مردمی که با تاریخ ادبیات آشنایی کافی ندارند بداند که «فارسی دری» که زبان ملی ایرانیان است، لهجه مردم خراسان بوده که از مرزهای زادگاه خویش فراتر رفته و در سراسر سرزمین‌های فارسی زبان جایگیر شده است.

شریعتی همچنین از نسل جوانمرد و جوان خراسانی نام می‌برد که وارث عیارانند و مردان فتوت و حماسه‌های اساطیری و قهرمانی‌های تاریخی و نهضت‌های آزادی‌بخش از اشکانیان ضد یونانی تا سیاه‌علمان ضد اموی و صفاریان ضد عباسی و سربداریه ضد مغولی و حتی نادر کله شق تبردار کوهستان مردخیز اتک.(سارا شریعتی)

اما چرا شریعتی مهم است؟ چرا باید او را بشناسیم؟ خراسانیات او به چه کارمان می‌آید؟
با نگاهی به مجموعه آثار علی شریعتی و فهرست‌های راهنمای نام‌ها، جای‌ها، رویدادها، آیین‌ها، … در می‌یابیم که در نگاه او این مفاهیم به موجودی زنده می‌مانند. وی از زبان پرفسور شاندل می‌گوید «مورخ جامعه را در زمان و جامعه‌شناس، جامعه را در مکان بررسی می‌کند» لذا اگر خراسانیات در آثار علامه محمدرضا حکیمی در ربطی مستقیم با اسلامیات معنا می‌یابد، این مفهوم نزد وی مفهومی محوری و پویا دارد.
همچنین در نگاه شریعتی مفاخر این سرزمین رابطه‌ای دو سویه با جامعه خود «ایران» دارند. خدمتی متقابل و داد و ستدی آگاهانه با خویشتن خویش و جامعه خود.

انسان با کار خویش جامعه را تغییر می‌دهد و می‌سازد و عجیب است که انسان در همان حال که می‌سازد، ساخته می‌شود. فردوسی شاهنامه را سروده است و شاهنامه این آزاده مرد روستای خراسان را فردوسی کرده است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

پربازدیدترین

اخبار مرتبط

تازه‌ها

پربازدیدها