سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - ساحل رضائی: شاعر جوان ایرانی متولد سال ۱۳۸۲ در زاهدان، پس از شرکت در کنکور سراسری، در رشته آموزش شیمی دانشگاه «فرهنگیان مشهد» قبول شد و اکنون در این شهر، مشغول به تحصیل است. «مهرنگار خلیقی» آنگونه که خودش میگوید، هنر سرودن را از مادرش به ارث برده و اولین شعرش را در ۱۰ سالگی در قالب یک مثنوی سروده است. این شاعر تاکنون در جشنواره «فانوس خیال» مقام دوم، در جشنواره «رستاخیز اربعین» مقام دوم و در جشنواره «قرآن و عترت» مقام سوم را کسب کرده و در جشنواره فرهنگی هنری ملی «ایرانما» که با محورهای صلح و امید توسط دانشگاه شاهد برگزار شد، در جمع ۱۰ شاعر برگزیده قرار گرفت. با این شاعر جوان که در سال ۱۴۰۳ هم در چند جشنواره ادبی مقام کسب کرده، به گفتوگو نشستیم:
از جلسات مثنویخوانی تا نشستهای شعرسرایی
مهرنگار خلیقی گفت: در دوران کودکی، مادرم اشعار زیادی برایم میخواند و همین باعث شد به سرودن شعر علاقهمند شوم. اولین شعرم را در ۱۰ سالگی در قالب یک مثنوی سرودم. در آن شعر، وزن و قافیه تقریباً به درستی رعایت شده بود اما به دلیل مشغلههای تحصیلی، در جهت پیشرفت اقدامی نکردم. در آن زمان، گاهگاهی داستان و دلنوشته هم مینوشتم اما حالا فقط در زمینه شعر فعالیت دارم.
وی ادامه داد: از زمان آغاز دانشجوییام که وارد شهر مشهد شدم، متوجه شدم این شهر بهدلیل کلانشهر بودنش از امکانات بسیار خوبی برای رشد شاعران برخوردار است. من هم خیلی علاقهمند بودم تا کسی را بشناسم که بتواند در این زمینه مرا یاری کند. تا اینکه به همراه یکی از دوستانم در یک جلسه مثنویخوانی که در پژوهشسرای «ثابت فردوسی» مشهد برگزار شده بود، شرکت کردم.
خلیقی افزود: همانجا بود که متوجه شدم در این پژوهشسرا، شاعری به نام «عباس تافته» جلسه نقد شعر برگزار میکند. از آن روز به بعد، تا حد امکان هر هفته در این جلسات نقد شعر شرکت میکنم. «عباس تافته» با تشویقها و نقدهای سازنده، همیشه باعث میشود تا من با علاقه و ذوق بیشتری به نوشتن ادامه دهم. به جرأت میگویم این شاعر حق استادی به گردن بنده دارد و برای شاعرانی که سنوسال کمتری دارند، وقت و توجه زیادی را صرف میکند.
باور کردنی نیست اشعار سعدی برای قرن هفتم باشد!
این شاعر جوان در خصوص تاثیر جلسات ادبی مشهد بر شعرش گفت: حضور در جلسات مشهد باعث شد من چیزهای بیشتری یاد بگیرم و مسیر خودم را پیدا کنم. به مرور زمان با جلسات نقد شعر استاد «جواد گنجعلی» و انجمن ادبی «آغاز» که به میزبانی آقایان سید محمد امین موسوی و علی سمرقندی برگزار میشود، آشنا شدم. این جلسات هم برای من بسیار مفید بود.
خلیقی ادامه داد: معمولاً دستم به نوشتن غزل میرود و شعر کلاسیک میسرایم. اما قطعاً هر شاعری در قالبهای گوناگون دستی به قلم برده است. علاوه بر قالب غزل، به نوشتن رباعی هم علاقه زیادی دارم. همیشه وزن خاص قالب رباعی، کمک میکند تا راحتتر خودم و احساسم را ابراز کنم، از این رو رباعی هم زیاد میسرایم. شعر نو را برای مطالعه کردن دوست دارم اما برای نوشتن، نمیتوانم زیاد با این نوع شعر ارتباط برقرار کنم. شاید در آینده من هم به سمت قالبهای سپید و نیمایی رفتم.
وی در مورد شاعران محبوبش گفت: آن شاعری که بسیار با اشعارش ارتباط برقرار میکنم، استاد سخن، سعدی است. زبان سعدی به گونهای روان است که انسان باور نمیکند این شاعر، در قرن هفتم اشعارش را سروده است. از شاعران معاصر هم بیشتر از آثار فاضل نظری، سجاد سامانی، حسین زحمتکش و قیصر امینپور میخوانم.
جوایز جشنوارهها باعث انگیزه و اشتیاق است
این شاعر جوان خاطرنشان کرد: هر شاعری یک سری عوامل را برای نوشتن در نظر میگیرد و سعی میکند آنها را در شعرش به تصویر بکشد. سعی من همیشه بر این است که مضامین جدیدتر را با زبان ساده در شعرم به تصویر بکشم. از نظر من ماهیت ادبیات فارسی، تسکین خاطر است و شعر، برای رسیدن انسان به آرامش درونی نوشته میشود. با این اوصاف دغدغه یک شاعر هم باید به آرامش رساندن مخاطب باشد.

خلیقی درباره شرکت در جشنوارههای ادبی گفت: سال ۱۴۰۳ اولین سالی بود که تصمیم گرفتم در جشنوارهها شرکت کنم و خودم را محک بزنم. از جشنوارههای کشوری تاکنون در جشنواره «فانوس خیال» مقام دوم، در جشنواره «رستاخیز اربعین» مقام دوم و در جشنواره «قرآن و عترت» مقام سوم را کسب کردهام. همچنین در جشنواره «ایرانما» هم جزو ۱۰ شاعر برگزیده بودم.
وی ادامه داد: شرکت در این جشنوارهها و کسب مقام، باعث شد خیلی با انگیزهتر، جدیتر و با اشتیاق بیشتری از گذشته بنویسم. هرگاه احساس کنم کیفیت و کمیت شعرهایم به حدی رسیده است که قابلیت چاپ داشته باشد، قطعاً مجموعه شعرم را چاپ خواهم کرد.
خلیقی با بیان اینکه کمیت اشعار از کیفیت آنها بالاتر رفته است، گفت: این روزها در فضای مجازی و جلسات شعر، با شاعران زیادی روبهرو میشویم. کمیت اشعار خیلی بالا رفته است و به تبع انتظار میرود کیفیت اشعار هم به همان اندازه بالا برود. اگر قرار باشد از نسل ما شاعران بزرگی مثل سعدی، حافظ، فردوسی، مولانا و… به جا بماند، قطعاً باید خیلی قویتر از اینها کار کنیم.
به دنبال رشد استعدادهای زاهدان هستیم
وی افزود: از بزرگترین دغدغههایم این است که برای شعر و ادبیات فارسی بتوانیم یک اتفاق مثبت و بزرگ به یادگار بگذاریم و بتوانیم در هر سبک، موضوع و قالبی، حرف دل مردم را بیان کنیم. چه برای مخاطبان زمان حال و چه برای مخاطبان آینده.
این شاعر جوان ادامه داد: من بیشتر زمان فعالیتم را در مشهد بودهام. اما در کنارش، در زاهدان هم فعالیتهایی داشتم. قطعاً در مشهد امکانات بیشتری برای پیشرفت و رشد شاعران وجود دارد اما در زاهدان هم جلسات شعر در حال برگزاری هستند.
وی خاطرنشان کرد: علاوه بر این جلسات، به همراه تعدادی از دوستان شاعر و یا علاقهمند به شعر در زاهدان، مقدماتی را فراهم کردهایم تا بتوانیم برای رشد و پیشرفت دانشآموزان و جوانان مستعد زاهدان قدمی برداریم. به همین جهت، با همکاری یکدیگر در انجمن شعر و ادبیات «عهد الست»، زیرنظر موسسه پژوهشی - آموزشی «قلم»، فراخوان استعدادیابی را ترتیب دادهایم و قرار است به زودی، جلسات نقد شعر، کارگاههای آموزشی، اردوهای ادبی و… را برگزار کنیم تا بتوانیم افتخار این را داشته باشیم که باعث افزایش انگیزه و همچنین پیشرفت روزافزون شاعران مستعد زاهدان شویم.
در پایان گفتوگو، دو غزل از این شاعر جوان میخوانیم:
به غیر نیستی از جان من نمیماند
نداشت چشم تو آن اشتیاق سابق را
طناب بغض، گرفته گلوی عاشق را
به غیرِ «نیستی» از جانِ من نمیماند
گلو که پرت کند تکههای هقهق را
شرابِ گریهی من دسترنج منطق نیست
توهم غم تو کشته است منطق را
به طعنههای رفیقانم آبرویم ریخت
بس است، جمع کن آوار این حقایق را
میان قهقههام گم نمیشوی دیگر
چگونه غرق کنم در سراب، قایق را؟
................................................
باد، گندمزارِ مویت را به تاب انداخته
مادرت در چشمهایت آفتاب انداخته
بازتاب روی تو در آب میرقصید و ماه
از سر شرمش حریری روی آب انداخته
با دو پای خویش در دام غمت افتادهام
مثل آن ماهی که خود را در حباب انداخته
جوی خون از چشم من جاریست اما دیگران
گفتهاند اینجا کسی جام شراب انداخته
چین از ابرو باز کردی و به لبها دوختی
مژده که دلدار از رویش نقاب انداخته
نظر شما