شنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۶:۳۸
اگر اثری بتواند حتی لحظه‌ای مخاطب را درگیر کند، ماموریتش را انجام داده است

یحیی نیازی، پژوهشگر جنگ گفت: اگر اثری بتواند حتی لحظه‌ای مخاطب را درگیر کند یا او را به یاد لحظاتی از زندگی‌اش بیندازد، مأموریت خود را به انجام رسانده است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا نشست نقد و بررسی کتاب «مادر آفتاب» با حضور مصطفی کارگر، مجری، ثریا خرم‌جاه، مولف اثر و یحیی نیازی، منتقد و پژوهشگر انقلاب و سعید گنجی، مدیر انتشارات نشر شاهد شنبه ۲۰ اردیبهشت در سرای گفتگو نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران برگزار شد.

یحیی نیازی، نویسنده و پژوهشگر جنگ، سخن خود را با طرح نظریه‌ای درباره سیر تکاملی نویسندگی آغاز کرد و گفت: نویسندگی را اگر به چند مرحله تقسیم کنیم، نخستین مرحله، مرحله نادانی است؛ جایی که قلم هنوز آموخته و آزموده نیست. پس از آن، مرحله توهم دانایی فرا می‌رسد؛ زمانی که نویسنده گمان می‌برد به حقیقت رسیده است. سومین مرحله، ذوق‌زدگی است؛ مرحله‌ای که بسیاری از آثار در آن خلق می‌شوند، بی‌آن‌که از عمق برخوردار باشند. اما مرحله نهایی، مرحله استادی است، جایی که نویسنده با عبور از خیال و تجربه، به ساحت حکمت گام می‌نهد. آثار ماندگار ادبیات جهانی، محصول این مرتبه‌اند.

وی با اشاره به کتاب «مادر آفتاب» تصریح کرد: با مرور این کتاب، قلم نویسنده را از نظر استحکام و لطافت ستودم. توصیفات ملموس و واقعی، سیر منطقی و زمان‌مند حوادث و انسجام روایی اثر، مؤید آن است که یا نویسنده از مطالعات فراوان بهره‌مند بوده یا آن‌که استعداد ذاتی و خدادادی دارد. اما در کنار همه این‌ها، عنایتی ورای قلم و تجربه نیز در این اثر جاری است؛ عنایت شهید ایرج خرم‌جاه.

او در ادامه با اشاره به رؤیایی که نویسنده از شهید دیده، افزود: من این را کم‌اهمیت نمی‌دانم. کسانی که با حال و هوای کتاب آشنایند، گواهی خواهند داد که شهید خرم‌جاه دست نویسنده را گرفت و مسیر را برای او گشود. این‌گونه است که روایت از روستای مهران طالقان تا خط مقدم جبهه، از کارگاه‌های تعمیراتی تا غواصی در عملیات، چنین زنده و جان‌دار ترسیم شده است.

نیازی با نگاهی آموزشی به کتاب اشاره کرد: در کلاس‌های نویسندگی همیشه می‌گوییم اگر اثری بتواند حتی لحظه‌ای مخاطب را درگیر کند یا او را به یاد لحظاتی از زندگی‌اش بیندازد، مأموریت خود را به انجام رسانده است. این کتاب، لحظه به لحظه‌اش آدمی را با خود می‌برد. هر کلمه‌اش بار حقیقت دارد؛ حقایقی که کمتر گفته و شنیده شده‌اند.

وی ادامه داد: امروز اگر رهبر معظم انقلاب بر پرداختن به حقایق جنگ تأکید دارند، این تأکید در «مادر آفتاب» نمود عینی یافته است. ما با واقعیت‌های جنگ آشناییم: گلوله، سنگر، خاکریز. اما حقیقت جنگ، در نیت و نَفَس مردان و زنانی است که در آن حضور داشتند. وقتی سنگر، محراب می‌شود، حقیقت رخ نشان می‌دهد؛ محرابی که یادآور ضربت خوردن حضرت علی علیه‌السلام است.

این پژوهشگر در ادامه با اشاره به آموزه‌های رهبری، سه سؤال بنیادین را در مرکز توجه قرار داد: ما از چه دفاع کردیم؟ چه کسانی مدافع بودند؟ مهاجمان چه کسانی بودند؟ و چنین پاسخ داد: ما از خاک صرف دفاع نکردیم. دفاع ما از یک مکتب بود، از نوری که از جانب خدا بر ما تابید. مدافعان ما نیز نه تنها نظامیان آموزش‌دیده، بلکه مردمانی از جنس مردم بودند: پیرمردی هشتادساله، نوجوانی شانزده‌ساله، بانویی چون فرنگیس حیدری، یا خلبانی که در نهایت خطر، پرواز کرد. این کتاب نشان می‌دهد که شهدا چگونه از دل خانواده‌هایی برخاستند که باورشان، زیست‌شان و حتی اعتراض‌شان، در نهایت به شهادت انجامید.

نیازی سپس به نقش مهاجمان پرداخت و افزود: نباید تصور کرد صدام به تنهایی آغازگر جنگ بود. او فقط پیشانی یک تهاجم جهانی بود. پشتیبانی‌های مالی، تسلیحاتی و اطلاعاتی غرب و شرق، زمینه‌ساز جنگی شد که با سلاح‌های شیمیایی در شلمچه و فاو علیه ما به‌کار گرفته شد. در همان شلمچه، در یک محدوده‌ی کوچک، حجم آتش دشمن را اگر بشمارید، حیرت‌زده خواهید شد.

او در ادامه به عملیات‌های کربلای پنج و والفجر هشت اشاره کرد و گفت: این دو عملیات، ماشین جنگی دشمن را متوقف کردند. در همین نبردها نوجوانانی پانزده‌ساله در سخت‌ترین یگان‌ها، چون غواصی، حضور داشتند. آن‌هم در حالی‌که امروز یک جوان ۲۴ ساله را هنوز بچه می‌خوانند.

این نویسنده درباره نتایج و پیامدهای دفاع مقدس گفت: دستاوردهای دفاع مقدس، چیزی فراتر از پیروزی در نبرد بود. امید به آینده و افتخار به گذشته، دو بال انقلابند. امروز اگر جوانی کتاب را در دست گیرد، می‌تواند در وجود خود شهیدی دیگر، خرم‌جاهی دیگر را بیابد.

در پایان، نیازی به برخی نکات ساختاری در کتاب اشاره کرد: کتاب فاقد مقدمه‌ای کامل و تحلیلی‌ست و در عوض، با دل‌نوشته‌ای آغاز می‌شود. در ساختار نیز، فصل اول با زاویه دید دوم‌شخص و افعال ماضی شروع می‌شود. با این‌حال، تراکم افعال در برخی جملات بالاست که می‌تواند در ویرایش‌های بعدی اصلاح شود.

ثریا خرم‌جاه، نویسنده کتاب «مادر آفتاب» در بخشی از سخنان خود با تأکید بر نقش بی‌بدیل مادران شهدا، گفت: مادرانی که فرزندانشان را در راه حق و دفاع از سرزمین تقدیم کردند، اسوه‌هایی از صبر و ازخودگذشتگی‌اند. از کودکی علاقه‌مند به نوشتن بودم؛ شعر، داستان، خاطره… و در میان همین علاقه‌مندی‌ها، روایات مادربزرگ و اطرافیانم از عموی شهیدم، مرا به سمت این مسیر کشاند. شهیدی که پیش از تولد من به شهادت رسید، اما نام و یادش در خانه ما زنده بود.

او افزود: سال‌ها گذشت تا روزی دوباره، شهید برایمان شهید شد؛ پیکر عموی شهیدم پس از ۲۷ سال بازگشت. آن روزها که وصیت‌نامه‌اش خوانده شد، خاطراتش زنده گشت و مراسم عزاداری برپا شد، در من شوقی عمیق برای نوشتن جوشید. دلم می‌خواست از آن همه محبت و علاقه‌ای که در نامه‌هایش به من ابراز کرده بود حتی پیش از آن‌که متولد شوم، تشکر کنم. هم از خدا و هم از او. این کتاب، پاسخی‌ست به آن مهر بی‌دریغ.

وی ادامه داد: مادر آفتاب حاصل چهار سال مصاحبه، تحقیق و نوشتن مداوم است. تلاش کرده‌ام تصویری واقعی از یک مادر شهید ارائه دهم؛ زنی از جنس نور، نه در قالب کلیشه‌ها، بلکه انسانی با تمام لحظات عاطفی، دغدغه‌ها، افت و خیزها. این روایت، ساده و صمیمی‌ست و از دل مستندات، به عمق احساسات انسانی راه می‌برد. از نگاه یک مادر، به قلب حقیقت دفاع مقدس نزدیک می‌شویم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

پربازدیدترین

تازه‌ها

پربازدیدها