یکشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۰:۲۳
چرا ایران در سوریه جنگید؟

جواد کامور بخشایش گفت: اگر امروز روایت تلاش‌ها و فداکاری‌های شهدای مدافع حرم ثبت نشود، فردا در گرداب تناقض‌ها و تحریف‌ها گرفتار خواهیم شد. دشمن با هجمه روایت‌های دروغین، واقعیت را وارونه جلوه می‌دهد. پرسش‌هایی مانند چرا ایران در سوریه جنگید، یا چرا این شهدا جانشان را فدا کردند، باید در همین کتاب‌ها پاسخ داده شود.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا نشست نقد و بررسی کتاب «ستاره خلصه» با حضور جواد کامور بخشایش، کارشناس، محبوبه معظمی، مولف اثر شنبه ۲۰ اردیبهشت در سرای اهل کتاب نمایشگاه کتاب تهران برگزار شد.

جواد کامور بخشایش با تأکید بر اهمیت روایت در حیات انسانی گفت: در فلسفه زندگی انسان، مفهومی به‌نام «روایت» وجود دارد؛ انسان‌ها با روایت زندگی می‌کنند. از صبح که بیدار می‌شویم تا شب، این روایت‌ها هستند که شاکله زندگی‌مان را می‌سازند. روایت تأثیری شگرف در روند زندگی انسان دارد. می‌گویند روایت، ماهیتی کشف‌گرانه دارد، زیرا انسان ذاتاً در پی کشف است و این کشف نیازمند روایت است.

او با اشاره به ضرورت روایت در ادبیات دفاع مقدس گفت: ادبیات دفاع مقدس نمی‌تواند بدون روایت به حیات خود ادامه دهد. این روایت‌ها، گاه در قالب ادبیات مستند و گاه در بستر ادبیات خلاق شکل می‌گیرند. این دو گونه ادبی، تفاوت‌های بنیادی دارند؛ ادبیات خلاق، مبتنی بر آفرینش و تخیل نویسنده است، ممکن است واقع‌نما باشد یا نه. اما ادبیات مستند پایبند به واقعیت مبتنی بر مستندات و شواهد است.

این منتقد در ادامه تصریح کرد: ادبیات مستند، مضافی است که به ادبیات اضافه شده؛ زنجیری به پای نویسنده است. نویسنده در این نوع ادبیات باید داده‌ها را از پدر و مادر شهید، همرزمان و اطرافیان گردآوری کند، صحت‌سنجی کند، راستی‌آزمایی کند و نهایتاً خانه‌ای بسازد که آجر به آجرش متعلق به دیگران است. در نتیجه، سهم نویسنده در خلق جهان داستانی، کمتر است، اما رنج و زحمتش بیشتر.

او همچنین چهار ستون اصلی ادبیات مستند را چنین برشمرد: داده، واقعیت، داستان و تاریخ. در کنار این‌ها، سه عنصر کلیدی روایت، زمان و شخصیت نیز باید در اثر دیده شود. نویسنده‌ای که درباره شهید می‌نویسد باید بتواند زندگی او را برای مخاطب ملموس و قابل‌درک کند. این کار نیازمند ابزارهایی است؛ از جمله زبان نوآورانه، نثر خلاق و مستند.

کامور بخشایش با اشاره به اهمیت کار مستندسازی در روایت‌های جنگ سوریه گفت: اگر امروز روایت تلاش‌ها و فداکاری‌های شهدای مدافع حرم ثبت نشود، فردا در گرداب تناقض‌ها و تحریف‌ها گرفتار خواهیم شد. دشمن با هجمه روایت‌های دروغین، واقعیت را وارونه جلوه می‌دهد. پرسش‌هایی مانند چرا ایران در سوریه جنگید، یا چرا این شهدا جانشان را فدا کردند، باید در همین کتاب‌ها پاسخ داده شود.


او تأکید کرد: کتاب‌هایی که نوشته می‌شوند، باید آینده‌نگر، روشنگر و پاسخ‌گو باشند. باید چرایی حضور ما در میدان‌های سخت را توضیح دهند. هر کتاب، باید بخشی از این حقیقت را بازتاب دهد. این وظیفه خطیر، بر عهده نویسنده ادبیات مستند است؛ نویسنده‌ای که با قلم خود، نه‌تنها ثبت می‌کند، بلکه حقیقت را آشکار می‌سازد.

این منتقدبیان کرد: به‌عنوان یک نظر شخصی و البته نگاهی فنی در حوزه ذوقی، باید بگویم که واقعاً از این کتاب خوشم آمد. اثری ارزشمند و تأثیرگذار است که مخاطب را با روایت خود همراه می‌کند. جهان این کتاب چنان ساخته شده که مخاطب همواره مشتاق ادامه آن است؛ گویی در هر لحظه، منتظر ورود به فضایی جدید و کشف ناشناخته‌ای تازه است.

او با اشاره به جایگاه زنان در حوزه روایت‌نویسی دفاع مقدس افزود: زنان در روایت‌نویسی حوزه رزم، به‌طور سنتی ضعیف‌تر ظاهر شده‌اند؛ نه از سر ناتوانی، بلکه به‌دلیل تفاوت بنیادین جهان‌بینی‌شان با مردان. جهان زنانه سرشار از احساس، عاطفه و نگاهی متفاوت است و این مسئله در آسیب‌شناسی روایت‌های مربوط به ادبیات دفاع مقدس، خود را نشان می‌دهد.

کامور ادامه داد: اگر کتاب‌های مربوط به شهدای مدافع حرم را بررسی کنید، درمی‌یابید که در حوزه روایت صحنه‌های رزم، اغلب داده‌ها یا ناقص‌اند، یا نادرست، یا صرفاً احساسی. اما یکی از نقاط قوت کتاب «ستاره خلسه»، تبیین درست و واقعی صحنه‌های نبرد شهید ذاکرحسینی و همرزمان ایرانی اوست. این دقت و صحت در روایت، در میان آثاری با قلم زنان نویسنده، کم‌نظیر است.

او همچنین به مهارت زنان نویسنده در بازنمایی جزئیات اشاره کرد و گفت: زنان در بازنمایی جزئیات زندگی شخصیت‌ها توانمندی خاصی دارند و به همین دلیل بخشی از آثار ادبیات دفاع مقدس که توسط زنان نوشته شده، پرمخاطب‌تر است. اما در حوزه صحنه‌های رزم، چون آن فضا را ندیده‌اند یا درک ملموس از آن ندارند، قلمشان با نوعی فاصله و احتیاط همراه است که البته امری طبیعی‌ست.

این منتقد، تصویرسازی‌های کتاب را نیز یکی از ویژگی‌های برجسته آن دانست و افزود: در هر بخش، کتاب شما را دقیقاً در فضایی قرار می‌دهد که برای درک بهتر روایت لازم است. این تصویرسازی ذهنی، اثر را برای مخاطب ملموس می‌کند و او را ترغیب می‌کند تا فصل به فصل، بیشتر به ادامه مسیر همراه شود.

کاموربخشایش در پایان با اشاره به ساختار کتاب گفت: کتاب در ۱۶ فصل تنظیم شده و عناوین این فصول به‌گونه‌ای انتخاب شده‌اند که نشان از ذوق هنری و مهندسی ذهنی نویسنده دارد. هر بخش به‌نرمی و با سیر طبیعی، مخاطب را با مرحله‌ای از زندگی شهید آشنا می‌سازد. این سیر و سلوک تدریجی، نه‌تنها روایت زندگی شهید ذاکرحسینی را منتقل می‌کند، بلکه تحولات درونی او را نیز برای خواننده قابل درک و لمس می‌سازد.

محبوبه معظمی، نویسنده این اثر، با اشاره به آشنایی قبلی خود با شهید ذاکرحسینی گفت: شهید ذاکرحسینی را از گذشته می‌شناختم، چرا که در محله ما زندگی می‌کرد. پیش‌تر کتابی درباره‌اش نوشته شده بود، اما احساس می‌کردم حق مطلب درباره این شهید ادا نشده و همین موضوع نگرانی و دغدغه‌ای برایم ایجاد کرده بود.

او با اشاره به اهمیت پرداختن به شهدای مدافع حرم تصریح کرد: شهدای مدافع حرم جایگاه ویژه‌ای دارند و به نظرم باید بیشتر از این روی زندگی و شخصیت آنان کار شود. در این کتاب، تلاش کردم ریشه‌های تربیتی شهید را از درون خانواده‌اش پیگیری کنم. این مسیر از پدربزرگ ایشان آغاز می‌شود؛ فردی که از ذاکران و مداحان اهل بیت بوده و این فرهنگ، نسل به نسل منتقل شده است. شهید ذاکرحسینی نیز ادامه‌دهنده این مسیر بود، و پدر ایشان از منابع مهم من در نگارش کتاب بود.

این مولف درباره علت نام‌گذاری کتاب عنوان کرد: شهید از کودکی اهل مطالعه بود و علاقه خاصی به مجلات نظامی و به‌ویژه نجوم داشت. حتی در زمان‌هایی که در جبهه حضور داشتند، در فرصت‌های فراغت، به ستاره‌ها نگاه می‌کردند و آن‌ها را برای دوستانشان معرفی می‌کردند. شب شهادت، در شرایطی که درگیری تن‌به‌تن در جریان بود و دشمن فقط صد متر با آن‌ها فاصله داشت، در فضای مطلق و تاریک یک باغ سنگر گرفته بودند؛ باغی که آسمان پرستاره‌اش به شدت به چشم می‌آمد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها