به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - خداداد خادم: نشست معرفی کتاب «طرح وارههای فقدانی و فهم دانشگاه ایرانی» تالیف آرش حیدری و زهره عزیزآبادی در غرفه پژوهشگاه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم در سی و ششمین نمایشگاه بینالمللی تهران با حضور مولف برگزار شد. در این نشست که به صورت پرسش و پاسخ برگزار شد آرش حیدری در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه در این کتاب چه مسئلهای را به عنوان مسئله محوری دانشگاه ایرانی مطرح کردهاید؟ گفت: مجموعهای از گفتارها درباره دانشگاه بهویژه در بعد از انقلاب وجود دارد که اکثراً بر این تاکید دارند که دانشگاه چه نیست؟ در این دیدگاهها دانشگاه یک حفره خالی است. تقریباً همه دستههای مختلف پرسش از هستی دانشگاه نمیکنند بلکه همگی پرسش از نیستی میکنند.
وی در ادامه افزود: در این کتاب میخواستیم نشان دهیم که دراین ۴۵ سال دولتها همواره گفتهاند که دانشگاه چه نیست، بدون اینکه بگویند دانشگاه موجود، چه هست. کار ما در این کتاب تبارشناسی و هستیشناسی دانشگاه است. در واقع با مدام نیست قلمداد کردن، مسئلهای از مسائل دانشگاه حل نمیشود.
حیدری در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر اینکه، مفهوم طرح وارههای فقدانی آیا مفهومی بومی و مختص ایران است یا خیر؟ گفت: هر مفهومی تباری دارد و این مفهوم را ساختیم، اما اگر بخواهید بپرسید چرا ساختهاید؟ در روانشناسی ژان پیاژه طرح واره را استفاده میکند، وقتی به طبیعت نگاه میکنید شیارهایی وجود دارد که در سیلابها به مسیر آب شکل میدهد. این شیارها همان طرح وارهها هستند. این طرح وارهها سبب شدهاند که ما تاریخ ایجابی بنویسیم و فهم درون ماندگار داشته باشیم. به این معنی که شما به جای اینکه در مقایسه، در فقدان و … توجه کنید بپرسید و ببینید خود آن چیز چیست؟ این مسئله چیزی به نام دانشگاه ایرانی را خلق میکند که دانشگاه غربی نیست، در خدمت سیاست نیست و در خدمت بازار هم نیست، این دانشگاه چیست؟ سعی کردیم که نشان دهیم این فهم فقدانی ما از کجا شکل گرفته است. مسئله ما در این کتاب این بوده است که چه فضای فکری مانع شده است که ما بفهمیم.
وی افزود: مجموعه بزرگی از اسناد بالادستی داریم، دهها شورا و صدها جلسه و … داریم که همه بر این ادعا هستند که برای دانشگاه راهکار ارائه میکنند. ما در این کتاب میخواهیم بگوییم که تا این اندازه راهکار ارائه نکنید، سیاستگذاری نکنید. در این کتاب ادعا میکنیم که بخش بزرگی از راهکارهای ارائه شده به شکست منجر میشود. چون دستگاههایی که راهکار ارائه میدهند خود دانشگاه را نمیشناسند.
حیدری در ادامه بیان کرد: منظورمان این نیست که هیچکس به طور انتولوژیک به دانشگاه نگاه نکرده است، حتماً افرادی این کار را کردهاند.
وی در ادامه در پاسخ به این پرسش که جای چه چیزهایی را در این کتاب خالی میبینید گفت: خلاءهای زیادی دارد، یک کار میکنید و بینهایت کار نمیکنید. لذا برشمردن خلاءهای یک اثر کار انجام شده را نشان نمیدهد. فهرست کردن کارهای نکرده نشان نمیدهد که ما چه کردیم. اما فکر میکنم این کتاب یک جلد دوم اساسی میخواهد که نیازمند یک طرح اساسی و دو ساله است. اما برگردیم که دانشگاه در شکل ایجابی اش چه است؟ اسناد زیادی داریم که باید بررسی شوند. با بازگشت به دانشگاه و خود میدان دانشگاه این مهم میتواند روشن شود. این موجودی که هشتاد سال است که ساخته شده است بهویژه بعد از انقلاب به یک نهاد پرقدرتی تبدیل شده است. در کنار بانک، بیمارستان، و … هر ایرانی یک پایی در دانشگاه دارد و بخشی از زندگی یک ایرانی را دانشگاه تشکیل داده است. تعداد دانشجویان در نسبت با خانوارهای جامعه ما بسیار بالاست که نیازمند مطالعه عمیق است.
حیدری بیان کرد: ما دعوت کردیم که بیایید و مسئله مواجه با دانشگاه را عوض کنید، این بحران را آنقدر مهم دیدیم که در یک جلد باید به آن پاسخ داد.
حیدری در ادامه به نقاط قوت این اثر هم اشاره کرد و گفت: مجموعه مفصلی از نقل قولها و اسناد دانشگاهها را آوردهایم. اینکه این دانشگاه چه سوژهای میسازد را بحث کردهایم. همچنین گفتهایم که جهل سیستماتیک حاصل طرح وارههای فقدان است. این کتاب میخواهد بگوید که طرح وارههای فقدان چگونه جهل سیستماتیک ایجاد میکنند. کتاب تلاش دارد ناخودآگاههایی درباره دانشگاه مشخص کند. اما همانطور که گفتم کتاب به جلد دوم اساسیای نیاز دارد.
نظر شما