افسانه غیاثوند، داور بخش شعر در نوزدهمین دوره جشنواره بین المللی شعر فجر در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، درباره داوری بخش شعر نو جشنواره گفت: در این دوره ما در بخش شعر نو حدود ۸۰۰ کتاب را بررسی کردیم. این روند طی ۱۰ روز و در ۳ جلسه این اتفاق افتاد. علاوه بر این میان مرحله اول داوری و داوری نهایی که به کتابهای برگزیده اختصاص داشت، حدود ۱۰ روز زمان تعیین شد تا با دقت بیشتر کیفیت آثار سنجیده شود.
وی ادامه داد: با توجه به اینکه قالب شعر سپید، قالب دشواری است و به دلیل اینکه این قالب موزون نیست، شاید برخی فکر کنند که به راحتی میتوانند شعر سپید بگویند. در نتیجه بخش اعظمی از آثار، در همان مرحله اول به راحتی از دایره رقابت حذف میشوند چون در واقع شعر بودن این آثار، ادعایی بود که مولف داشت و بر اساس عدم شناختی که شاعر نسبت به این قالب داشت اقدام شده بود. حذف سریع این آثار از دور داوری که کم هم نبودند، به سرعت کار کمک کرد و در نتیجه داوری را برای ما آسانتر کرد. بیشترین چالش سخت برای ما انتخاب از بین ۱۰۰ کتاب نهایی بود اما با توجه به اینکه هر سه داور کاملاً به این زمینه مسلط بودیم معیارها برایمان روشن بود و تشخیص به راحتی اتفاق میافتاد.
وی در پاسخ به این پرسش که در داوری شعر سپید و نو چه معیارهایی در اولویت هستند؟ گفت: برای ما تمام مولفههایی که برای شعر سپید مشخص و معرفی شده است ملاک بود و در کنار آن سلامت زبان بسیار حائز اهمیت است. چون شاعری که زبان را بشناسد قطعاً میداند که موسیقی خوب به پشتوانه زبان خوب تامین میشود. درست است که شعر سپید وزن ندارد اما باید حس متوازن و تشخصواری از وزن را دارا باشد. در نتیجه اگر شاعری زبان را هم به لحاظ سلامت نثر و هم به لحاظ اندیشه محور بودن بشناسد، در واقع تعریفی که ما از زبان داریم و از آن به عنوان گفتوگو و ابزار مکالمه استفاده میکنیم، برای شاعر تفاوت دارد و او این ابزار را حاوی اندیشه میداند و اگر بتواند از این ابزار برای انتقال احساس، عاطفه، خیال و اندیشه استفاده کند، بهراحتی قابل تشخیص است. یعنی ما با خواندن دو شعر از کتاب، متوجه میشویم که شاعر کجای راه ایستاده و چه میزان تبحر در سرایش شعر دارد و اصلاً کتاب ارزش ارزیابی را دارد یا خیر. اینکه من گفتم در بازه زمانی ۱۰ روز آثار بررسی شد و شما تعجب کردید، به همین دلیل است. بههرحال در جایزه شعر فجر، ما باید کتابی را انتخاب و معرفی کنیم که در سطح ملی و این جایزه بزرگ باشد و در این میان حتی کمترین و کوچکترین اشتباهات هم میتواند کتاب را حذف کند. در نتیجه وقتی با اثری روبرو بودیم که تنها دو شعر ضعیف داشت، آن را با ساز و کار مشخصی که داشتیم، حذف میکردیم.
غیاثوند درباره استقبال شاعران جدید از قالب شعر سپید گفت: اتفاقی که امروز شاهدش هستیم و به نظرم مبارک است این است که امروزه شعر سپید و نو با اقبال خیلی زیادتر نسبت به قالبهای دیگر مواجه است. این مسئله به شدت میطلبد که با نگاهی آسیبشناسانه شعر سپید و شعر نو را مورد مطالعه قرار دهیم. چرا که امروز برخی کوتاهترین راه برای شاعر شدن را در قالب سپید مییابند و دلنوشته را به جای شعر اشتباه میگیرند. به نظرم برای رفع این افت ما باید بسامدی داشته باشیم تا بتوانیم این منظر و اقبال را تبدیل به یک فرصت کنیم. وقتی میبینیم استقبال از قالبی زیاد است باید روی آن و بارور شدنش متمرکز شویم. قطعاً کسانی که به سراغ این قالب آمدهاند، ذوق و قریحه لازم را دارند و تنها باید ابراز کارشان را در مسیر صحیح کارآمد کرد.
او در پایان گفت: پیشنهاد من به مسئولان و تصمیم گیرندگان در حوزه شعر و ادب این است که این ظرفیتها رها نشود و با برگزاری کارگاهها و آموزشها تبدیل به مهارت شوند. ما در روند داوری آثار، برخی از این استعدادهای درخشان را دیدیم که قدم اول را برداشتهاند و نیاز دارند که در مسیر درست هدایت شوند. برای ما چون بحث جایزه ملی مطرح بود، کار سخت بود و در هر کتاب اگر پنج شعر ضعیف بود آن را از چرخه رقابت حذف میکردیم. ولی این نشانههایی بود از اینکه شاعر، باید در این مسیر دوره ببیند تا قلمش به پختگی کامل برسد. اتفاقی که در حال حاضر شاهد هستیم استقبال مخاطب و همچنین شاعران از قالب شعر نو و سپید است که انتظار میرود، متصدیان و مسئولان به این نکته بیتوجه نباشند و به استعدادها در این حوزه جهت بدهند.
نظر شما