به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در مشهد، نود و سومین نشست «عصرداستانمشهد» چهارشنبه شب با بررسی داستان «خانه متبرک شده» از مجموعه داستان «مترجم دردها» اثر نویسنده امریکایی و هندی تبار «جومپا لاهیری» در مکتب هنر رضوان مشهد و با حضور جمعی از علاقمندان به داستاننویسی برگزار شد.
در این نشست عنوان شد آثار این نویسنده معمولاً حول دو محور خانواده و مهاجرت می گذرد و به نوعی برگرفته است از مهاجرت خود نویسنده و خانواده اش از کلکته به امریکا است.
همچنین عنوان شد از لحاظ تکنیکی آثار این نویسنده به تسلط و قدرتش در توصیف موقعیتها و بیان جزئیات میتوان اشاره کرد که در داستانهایش این قضیه نمود بالایی دارد و به جهت تصویرسازیهای فوق العادهای که دارد خواننده به جای شنیدن میبیند و از این جهت داستانهایش از لحاظ آموزش به نویسندگان یک مدرسه است.
نگار تشکری دبیر نشستهای «عصرداستانمشهد» در ادامه گفت: داستان «خانه متبرک شده» را میتوان یک داستان در ژانر ادبیات دینی به شمار آورد که خود این قضیه جای صحبت بسیار دارد. به راستی ادبیات دینی چه ژانری از ادبیات است؟
وی گفت: ادبیات دینی در جهان داستان لزوماً نباید به دفع یا رد یک باور دینی یا مذهبی بپردازد؛ چیزی که گاهی به اشتباه در جوامعی مانند جامعه ما که بحث دین و مذهب در آن پررنگ است بیان می شود. داستانی که در ژانر ادبیات دینی می توان گنجاند داستانی است که در آن موقعیت ها، اشخاص یا مضامین دینی در آن مطرح شده باشد حتی اگر تایید یا رد نشده و فقط در آن مطرح شده باشد که نمود این قضیه را می توان در داستان «خانه متبرک شده» به وضوح مشاهده کرد.
تشکری ادامه داد: علاوه بر «جومپا لاهیری» می توان در جهان به نویسندگانی چون تولستوی، داستایوفسکی، اکانر، سلینجر یا ایزاک باشویس سینگر اشاره کرد که در این حوزه داستانهایی ماندگار خلق کرده اند. در توضیح این مطلب باید بیان کرد که نویسنده وقتی بخواهد در هر حوزهای مانند فلسفه، اخلاق، علم، روانشناسی یا مسائل سیاسی و اجتماعی و تاریخی داستان بنویسد و یکی از موضوعات در این حوزه را به فضای داستان وارد کند باید به این نکته توجه کند که اثر خلق شده باید در مختصات و ویژگیهای داستان قرار گیرد.
وی گفت: باتوجه به اینکه صحبت امروز ما در حوزه ادبیات دینی است، باید عنوان کرد که یک داستان با مضامین دینی اگر بخواهد به داستان تبدیل شود لازمه اش است که از سه مولفه، مستقیم گویی، شعاری و نصیحتگویی دور باشد.
روایتی از داستان «خانه متبرک شده»
به گزارش ایبنا داستان «خانه متبرک شده» که از اختلاف باور و عقیده می گوید برگرفته از دو شخصیت به نامهای «سانجیو» و «توینکل» است. دو شخصیت کاملاً متناقض که به عنوان زن و شوهر در کنار یکدیگر قرار گرفته و حال دچار چالشهایی می شوند که از اختلاف باورهایشان نشات میگیرد.
سانجیو شخصیتی است محتاط و محافظه کار، عقل اندیش، ریسک ناپذیر و مبادی آداب که در برار تغییر بسیار مقاومت دارند و در مقابل توینکل شخصیتی است پرشور و کنجکاو، ماجراجو، اهل ریسک و گشاده در برابر فکرها و عقیده ها و باورهای مختلف.
«خانه متبرک شده» نمادی است به عنوان جهانی که در آن زندگی میکنیم. جهانی که پر از رمز و راز است و چیزهایی دارد که ما را دچار شگفتی می کند و ضمناً این جهان قبل از هرکدام از ما ساکنین قبلی هم داشته که چیزهایی را به ارث گذاشته که در واقع همان مجسمه ها و ابزاری است که توینکل از دل آن خانه می یابد و انسانهای این جهان گاهی مانند توینکل آن شگفتیها را کشف میکنند و عدهای نیز همچون سانجیو آنها را میبینند و درکش نمیکنند و گاهی انکار هم می کنند.
زاویه دید این داستان دانای کل نامحدود است که از میانه پایانی داستان که اوج داستان هم تلقی میشود به دانای کل محدود به ذهن شخصیت سانجیو تغییر می کند و تا آخر داستان ادامه پیدا می کند.
در ادامه این نشست داستان کوتاه «عطیه» به قلم «رضا طوسی» از اعضای «عصرداستانمشهد» خوانش و نکات مورد نظر بیان شد. نشستهای «عصرداستانمشهد» به همت موسسه آفرینشهای هنری آستان قدس رضوی روزهای چهارشنبه بصورت رایگان میزبان علاقمندان به داستاننویسی در مکتب هنر رضوان خیابان کوهسنگی مشهد است.
نظر شما