سرویس مدیریت کتاب خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، سال ۱۸۳۷ نخستین کتاب کمیک، با عنوان "The Adventures of Obadiah Oldbuck" یا «ماجراهای اوبادیا اولدباک» منتشر شد و بعد از ۱۸۷ سال، گونههای متنوع کتاب کمیک بهواسطه شکلگیری صنعت نشر بزرگ و بازار پُرسود کمیک در کشورهای مختلف متولد شد؛ البته تاثیرگذاری این دو متقابل است؛ به این ترتیب که هرچه گونههای متنوع شکل گرفتند، بازار کتاب کمیک بزرگتر و هرچه بازار پُرسودتر شد، ناشران تلاش کردند، بهواسطه تولید گونهای جدید، زمین بازی را مال خود کنند. همانطور که در بخش نخست گفتوگوی ایبنا با محمدمهدی جلالیان، بنیانگذار استودیو «کمیکا» منتشر شد، «مانگا» و «مانهوا» از رقبای جدی ناشران آمریکایی کمیک هستند.
ایجاد نیاز یا شناخت نیاز در مخاطب کتاب کمیک، زمینه طراحی گونههای متنوعی از کمیک را به وجود آورده است؛ «رمانهای گرافیکی»، «کتابهای کمیک جمعآوریشده»، «کتابهای کمیک جیبی» و «کتابهای کمیک تصویری»، «کتابهای کمیک وبی» و «کتابهای کمیک آموزشی» از انواع کتابهای کمیک هستند.
اندک تلاشها در ایران، ازجمله در استودیو «کمیکا» و انتشار مجموعههای مختلف کمیک در حوزه کودک و نوجوان با سرمایهگذاریهای غیردولتی، بهگفته جلالیان، ثبت شمارگان ۱۰ هزار نسخهای برای محصولات این مجموعه را موجب شده؛ این عدد در بازار کتاب ایران، برای کتابهای اندکی اتفاق افتاده است؛ بنابراین بهنظر میرسد، تولید کتاب کمیک در ایران، به شرط افزایش تعداد ناشران، ظرفیت بزرگی محسوب میشود؛ البته برای همه مخاطبان و گروههای سنی.
ظرفیتی که باتوجه به هزینههای درخورتوجه تولید؛ از نویسندگی تا طراحی و چاپ، نیازمند حل مسئله توزیع، با هدف توسعه بازار و به تبع آن برگشت سرمایه است؛ بهویژه اینکه بهگفته جلالیان، تولید حرفهای کتاب کمیک در ایران، رقمی بین ۷۰۰ میلیون تا یکمیلیارد تومان هزینه بهدنبال دارد. جلالیان که تجربه ایجاد شبکه توزیع در «کمیکا» را دارد در بخش دوم گفتوگو، به خبرنگار ایبنا از ایده تاسیس نخستین کتابفروشی کمیک بهعنوان یک اولویت گفت و بر نبود شبکه سراسری توزیع درکشور بهعنوان نقص، تاکید کرد.
- چرا برای عرضه نخستین کتاب استودیو کمیکا، مستقیم با سوپرمارکتدارها و دکهدارن مرتبط شدید؟
نمیتوانستیم، کتاب را به یک، مرکز پخش بدهیم؛ دلیل اصلی این تصمیم هم این بود که مراکز پخش کتاب در ایران، فراگیر و کشوری نیستند؛ بنابراین مجبور شدیم خودمان به حیطه پخش کتاب وارد شویم و البته با چالشهای پخش و فروشگاههای کتاب مواجه شدیم. میدانیم بسیاری از دکهها، دیگر عرضهکننده مطبوعات نیستند، بلکه به محل عرضه مواد غذایی و انواع و اقسام اجناس دیگر تبدیل شدند.
- این تجربه به معنای ایجاد یک شبکه توزیع در مجموعه کمیکا است؟
بله؛ شبکه توزیع ایجاد کردیم و براساس این سناریو که بسیاری از کتابهای کودک و نوجوان، وارد کتابفروشیها نمیشوند اما خدا را شکر در ادامه، اتفاق جذابی برای مجموعه کمیکا، شکل گرفت. سال ۱۳۹۸ به زحمت و با همراهی خانه کتاب، در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، حاضر شدیم. با وجود اینکه یک عنوان کتاب داشتیم، غرفه «کمیکا» به قدری شلوغ شد و مردم استقبال کردند که متوجه شدیم، در مخاطب یک نیاز بالقوه وجود دارد؛ بهعبارت دیگر مخاطب از وجود این نوع کتاب، چیستی و جذابیت آن آگاه نبود و وقتی دید و لمسش کرد، علاقهمند شد. حضور در نمایشگاه کتاب، ارتباط مستقیمی را موجب و انگیزهای شد برای ادامه فعالیت در بازار کتاب کمیک.
- آیا به فکر تاسیس کتابفروشی، مشابه کشورهای پیشرو در تولید کتاب کمیک هستید؟
ایدهآل مجموعه کمیکا، تاسیس یک فروشگاه کمیک است اما با مسائل مختلفی درگیر هستیم، هزینه تالیف کمیک، سنگین است. تولید کتاب کمیک در مجموعه کمیکا، چندصد برابر انتشار یک کتاب ترجمه، هزینه دارد؛ بهعنوان مثال اگر میانگین انتشار یک عنوان کتاب ترجمه، ۲۰ میلیون تومان باشد، هزینه تولید یک عنوان کتاب کمیک، در کیمکا از طراحی تا چاپ، بین ۷۰۰ میلیون تا ۱ میلیارد تومان است.
- پُرهزینهترین مرحله تولید کتاب کمیک چیست؟
جدیترین هزینه مربوط به طراحی و نویسندگی است. اگر طراحی، ماشینی یا دستی، برعهده یک طراح باشد، به یکسالونیم زمان نیاز است. ناشر باید این زمان را کاهش دهد و افزایش نیرو، تنها راه کاهش زمان طراحی است. نزدیک به ۱۵ تا ۲۰ طراح توانمند حرفهای، در مجموعه کمیکا برای تولید یک کتاب، یک ماه و نیم، مشغولند.
- با توجه به این هزینهها، چطور کتاب را قیمتگذاری میکنید؟
مجبوریم باتوجه به اقتضائات بازار عمل کنیم؛ بنابراین امکان تعیین قیمت ۷۰۰ یا ۸۰۰ هزار تومانی را ندارم؛ بهعنوان مثال برای کتاب کمیک ۳۰ صفحهای، ۷۸ هزار تومان و اگر ۶۰ یا ۸۰ صفحهای باشد، ۱۳۸ هزار تومان است اما چطور میتوان به سوددهی رسید؟ با شمارگان زیاد. کف شمارگان کتابهای «کمیکا»، ۱۰ هزار نسخه است.
- درباره شبکه توزیع کمیکا و فروش از طریق دکهها و سوپرمارکتها در اوایل فعالیت مجموعه گفتید، و اینکه کمترین شمارگان کمیکا بعد از چهار سال، ۱۰ هزار نسخه است. چطور به این رشد رسیدید؟
مجموعههای کمیک، دنبالهدار است؛ بنابراین تولید نسخه اول مجموعه، بهعنوان مثال «ایلیا ۱» ادامه دارد و شمارگانش افزایش پیدا میکند اما مجلدهای جدید مثلاً جلد ۲۰ «ایلیا» در هفته نخست عرضه، ۱۰ هزار نسخه فروخت.
- نخستین چاپ «ایلیا ۱» چقدر فروش رفت؟
۱۰۰ نسخه. به خاطر دارم سال ۱۳۹۸ از جلد ۱ «ایلیا» ۱۵ هزار نسخه چاپ کردم که بسیاری از فعالان صنعت نشر با تعجب میگفتند «توان فروش این تعداد نسخه را نداری» و اعتقاد داشتند، ورشکست شدهام اما میگفتم سرشکن هزینهام روی ۱۵ هزار نسخه است؛ بهعبارت دیگر ۱۵ هزار نسخه چاپ کردم که اعلام کنم یا باید بفروشم یا ورشکسته شوم و از بازار کتاب بیرون میروم. همان سال ۱۳۹۸، کتاب ایلیا در نزدیک به ۱۰۰۰ مرکز توزیع شد؛ نتیجه بعد از ۲ ماه چه بود؟ برگشت ۴ هزار ۹۰۰ نسخه! یعنی فروش ۱۰۰ عدد از جلد نخست «ایلیا ۱» اما سناریوهای بعدی را اجرا کردیم؛ رفتیم سراغ «شهرکتابها»، فروشگاههای کتاب، نمایشگاههای استانی و نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، مدارس و هرطور بود، همان سال، ۱۵ هزار نسخه را فروختم. با این وجود باید به یک ساختار و سازوکار میرسیدم. ایجاد این ساختار، دو مولفه داشت؛ باید از طرف من ایجاد میشد، به این معنا که چطور کتابهای کمیکا، در زمان کوتاه، در سراسر کشور توزیع شود و دیگری، مخاطب بود؛ به این معنا که مخاطب، محصول را بشناسد.
- یعنی دو اقدام؛ نخست معرفی محصول و بعد فروش.
دقیقاً؛ خودم باید نیازی را در بازار ایجاد میکردم و در گام بعد، باید به این نیاز جواب میدادم. کاری سخت اما موفقیتآمیز بود. تجربه اخیر «کمیکا» در نمایشگاه نوشتافزار رقم خورد؛ موفق شدیم بدون عرضه کتاب و فقط با اعلام خبر تولید نخستین جلد «روشنک» نخستین کیمک ویژه دختران در ایران؛ ۳ هزار نسخه پیشفروش کنیم.
- موفقیت ناشران در پیشفروش کتاب در ایران، بیشتر حول نام نویسنده است. این میزان پیشفروش در کتاب کمیک چطور تحلیل میشود؟
علاوهبر گروههای نویسندگی، طراحان و بخشهای دیگر کمیکا، ماهیت جذاب کمیک، موجب پیشفروش موفق «روشنک» شد.
- تجربه شما از همکاری با طراحان و نویسندگان چیست؟ آیا نیروهای انسانی از هنرمندان طراح و نویسنده در کشور، نیاز یک ناشر کمیک را پاسخ میدهد، یا باید کارگروه آموزش ایجاد تا جریان تولید کمیک تقویت شود؟
در ابتدا با این چالش مواجه بودیم؛ با توجه به اینکه صنعت کمیک نداشتیم، نمیتوانستیم بگوییم طراحان زیادی درحوزه کمیک وجود دارد و نویسنده زیادی هم وجود نداشت؛ از هر دو دسته، تعداد بسیار اندکی با تجربههای جزئی وجود داشتند؛ در این شرایط، مجموعه کمیکا، در حوزه طراحی و نویسندگی، از همین افراد و فعالان حوزه انیمیشن دعوت به کار کرد و با حضور استادان داخلی و بینالمللی، این افراد در دورههای آموزشی حضور پیدا کردند؛ بنابراین از سال ۱۳۹۶ تا ۱۳۹۸ با نگاه صنعتی به روند تولید کتاب کمیک، درگیر آموزش، ساخت تیم و ایجاد خط تولید بودیم. در نتیجه همه آنچه در طراحی و تولید داستان دیده میشود، برای یک نفر نیست؛ بلکه نتیجه کار تیمی «کمیکا» است و هدف، ارائه فرهنگ اصیل دینی و ایرانی در لایه زیرین داستان و کمیک است. با توجه به ویژگی کمیک در بازخورگیری از مخاطب در زمان کوتاه و امکان سعی و خطا، نسخه ۱۱ از ایلیا ۱ براساس دیدگاه مخاطب را منتشر کردیم؛ یعنی تلاش شد آنچه که مخاطب درباره رنگ یا نوع داستان دلخواهش را منتقل کرده، تولید کنیم. در مجموع فرآیند آموزش را ادامه دادیم؛ البته نیاز همچنان به طراحان کمیک وجود دارد.
- با توجه به تجربههای بینالمللی در تشکیل گروههای انتشاراتی، آیا زمینهای برای تعامل با ناشران کودک و نوجوان، ایجاد شده تا محصولات مشترکی تولید کنید؟
تجربه تعامل را نداشتیم؛ فقط با انتشارات مهرستان، یک کتاب مشترک تولید کردیم اما ادامه پیدا نکرد. شاید دلیل اصلی هم این باشد که نشر دیگری در حوزه کمیک، فعالیت نمیکند؛ به همین دلیل گروه انتشاراتی ایجاد نمیشود. دلیل دیگر ترجمهمحور شدن ناشران کودک است و هزینه سنگین برای تالیف کتاب کمیک، توجیه ندارد.
- شاید یک دلیل دیگر، ترس از برنگشتن سرمایه به واسطه باورشان به ناآشنایی مخاطب باشد.
به نظر میرسد، علاوه برترس از تالیف، ناشران کمتر به علائق مخاطب توجه دارند؛ باید به بعد از عرضه کتاب در بازار نیز توجه داشته باشند و صرفاً، فروش را نبینند؛ بهعبارت دیگر به این پرسش پاسخ دهند که چرا زیاد فروش نرفت؟ یا چه محصولی زیاد فروش رفته و در مجموع به ایجاد تغییرات توجه داشته باشند.
- براساس آنچه از فرآیند تولید تا عرضه و گردش مالی شرح دادید، این طور بهنظر می رسد که مجموعه کمیکا، از حمایت بیرونی برخوردار است. آیا مشمول حمایتی هستید؟
خوشبختانه یا متاسفانه و البته از نظر من، خوشبختانه، خصوصی هستیم و حمایت نمیشویم. پس این سوال مطرح میشود که سرمایه از کجا تامین شده است؟ ابتدا، در حوزه انیمیشن فعالیت میکردیم و سفارشهای بسیار خوبی خارجی داشتیم که سود درخورتوجهی به همراه داشت اما من مسئله و دغدغهای داشتم؛ دنبال این نبودم، استودیو خدماتمحور تاسیس کنم. اگر تولید انیمیشن، ادامه پیدا میکرد، جزو بزرگترین استودیوهای انیمیشن در ایران شناخته میشد؛ همانطور که نیروهای همان استودیو در بهترین استودیوهای جهان مشغول هستند؛ بنابراین دنبال ایجاد یک جریان فرهنگی بودم و این جریان با ارائه خدمات به وجود نمیآید، بلکه از نگاه من، با خلق کاراکتر ایجاد میشود. مجموعه کمیکا را نباید فقط از دریچه تولیدکننده کتاب دید؛ نوشتافزار ایلیا، بیش از کتابش فروش دارد، علاوهبراین بُردگیم، اپلیکیشن و موشنکمیک دارد؛ بنابراین یک چرخه شکل گرفته است اما روز نخست با سود تولید انیمیشن، وارد تولید کتاب کمیک شدم و هرچه پیش رفتم، به فراخور اینکه درآمد کتاب افزایش پیدا کرد، دریافت سفارش انیمیشن را کاهش دادم؛ بنابراین دو سال نخست فعالیت در حوزه کمیک، دو عنوان کتاب چاپ کردم، سال ۱۳۹۹ سه عنوان کتاب، وقتی از درگیری با کرونا، عبور کردیم، با توجه به افزایش شمارگان، تعداد عنوانها را نیز افزایش و طرحهای تولید انیمیشن را کاهش دادیم.
در مجموع هزینهها برای R&D «تحقیق و توسعه» به پول نیاز داشتیم که البته از حمایت، به دست نیامده و بهنظرم از حمایت هم به دست نخواهد آمد؛ چرا؟ بهدلیل برخی بیثباتیهای مدیریتی؛ بنابراین جریان فعالیتمان بهطورکل غیردولتی است. گاهی حتی باسرکار آمدن برخی افراد که شاید از نظر یعضی، به نفع مجموعه هستند، شرایط کار دشوارتر میشود؛ بنابراین تلاش کردیم براساس توجه به مخاطب، حرکت کنیم. تلاش میکنم، در حد توانم بازار را ایجاد و با دعوت از ناشران، تاکید کنم که فعالیت در این بازار، جذاب است و اینکه رقیب من نیستید و هرچه تولید کنید به من کمک میکند و بازار من را بزرگتر میکند. امیدواریم کتاب، نهتنها کمیک بلکه بهماهو کتاب، موضوعیت پیدا کند.
بخش دوم و پایانی
بخش نخست گفتوگو اینجا است
نظر شما