سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): حوزه هنری انقلاب اسلامی استان سمنان بهتازگی کتاب «هناسه» را در انتشارات سوره مهر به چاپ رسانده است. هناسه، داستان واقعی با نگاهی به زندگی یک خانواده عراقی و ظلم رژیم بعث عراق به کردنشینان و اهالی حلبچه است که در ۵۳ سال بر اثر حمله رژیم بعث به ایران مهاجرت کردند و پدر بهعنوان محیطبان در ایران مشغول بهکار میشود. داستان کتاب در حلبچه، کوهستانهای کردستان، شکارگاه پرور سمنان و شهر سمنان رخ می دهد.
این کتاب اولین جلد از سهگانه یک مجموعه است که جلدهای بعدی از نگاه «بارام» همسر هناسه و «بفرین» جاری هناسه نوشته میشود. هناسه در ۲۸۳ صفحه و با قیمت ۲۵۵ هزار تومان عرضه شده است.
نویسنده این کتاب راضیه بهرامی راد است که در سال ۵۹ متولد شد و در سال ۹۰ ابتدا در حوزه فیلمنامه مشغول بود اما بعد داستان کوتاه نوشت و سپس رمان نویسی را آغاز و در سال ۹۶ اولین کتاب خود را چاپ کرد.
در ادامه گفتوگوی خبرنگار ایبنا با راضیه بهرامی راد درباره شکلگیری این داستان و منابعی که برای نگارش آن استفاده کرده را میخوانید.
- ایده نوشتن کتاب هناسه چگونه به وجود آمد؟
من این خانواده عراقی را میشناختم و شنیدن خاطرات آنها باعث شد تا هناسه را تالیف کنم.
- برای نوشتن این کتاب از چه منابعی استفاده کردید؟
کتابهای تاریخی در مورد کشور عراق را مطالعه کردم و از اساتید نیز کمک گرفتم. راهنمایی و مشورتهای زارع در حوزه هنری سمنان، سبب شد تا این کتاب تالیف شود.
- آیا برای نگارش داستانهای تاریخی ضروری است که از منابع معتبر مستند استفاده کنیم یا همان روایتی که افراد بیان میکنند، کافی است؟
بله ضرورت دارد چراکه برای اطمنیان کامل باید مطالعه کرد که آیا حوادثی که در این زمانها اتفاق افتاده است یا روایت مطابقت دارد یا خیر. مرور زمان نیز باعث میشود که خاطرهها در ذهن از بین بروند. به طور مثال ممکن است رخدادی در ذهن فردی که خاطرهای را روایت میکند، از بین برود یا نداند این اتفاق در چه سال و زمانی رخ داده است. مطالعه به ما کمک میکند تا اینها را با واقعیت تطبیق دهیم.
کتاب هناسه نیز از شخصیتهای واقعی تشکیل شده و بعضی از شخصیتها نیز تخیلی هستند یعنی این کتاب در کل بر اساس واقعیت نیست بخشی از آن واقعی و بخشی دیگر از تخیل من نویسنده است که در این کتاب از آن استفاده کردم.
- آیا درک رمانهایی با موضوع جنگ و شهادت برای کودکان دشوار نیست؟
جنگ در این کتاب به جنگهای داخلی کشور عراق ارتباط دارد و انتهای کتاب به جنگی که در ایران رخ داده است، میپردازد اما تبعات این جنگ یعنی همان اثرات شیمایی در عراق است اما روایت تاریخ جنگ باعث میشود که جوانها و نوجوانان با این موضوعات بیشتر آشنا شوند و جنگ در هیچ زمانی کهنه نمیشود.
کسانی که عزیزان خود را در این حوادث از دست میدهند همیشه جنگ برای آنها تازگی دارد و بحران جنگ در زندگی آنهاها حس میشود و انسان وقتی چیزی را از دست میدهد چیز دیگری را بهدست میآورد و ایمان و قدرت به وی افزوده میشود.
این کتابها میتواند به کسانی که در این محیطها نبودند و آشنایی چندانی نداشتند تجربه جنگ را انتقال دهند بهخصوص که این جنگ در ایران اتفاق نیفتاده است و این اثر به گونه ای نوشته شده است که به مهاجرت که یکی از پدیدههای جنگ است اشاره میکند. این کتاب جنگ داخلی عراق را روایت میکند و اطلاعاتی تاریخی را به مخاطب ارائه میدهد که از این مسائل به دور هستند و اطلاعات چندانی دراین باره ندارند.
- جلدهای بعدی قرار است از نگاه «بارام» همسر هناسه و «بفرین» جاری هناسه روایت شود، قسمت بعدی این کتاب چه زمانی عرضه میشود؟
من برای قسمت دوم این داستان، در حال تحقیق هستم و بعداز پایان این تحقیقات، نوشتن را آغاز میکنم چراکه همسر هناسه فردی نظامی است و نیازمند اطلاعات دقیقتری است و من مجبور هستم تحقیقات خود را افزایش دهم و در نتیجه مقداری صبر کردم تا این اطلاعات دقیق شود سپس نوشتن را آغاز کنم.
- استقبال مخاطبان از کتاب هناسه را چگونه ارزیابی میکنید؟
چون این کتاب تازه به بازار عرضه شده است هنوز بازخوردی درباره این کتاب دریافت نکردم و حتی کتاب چاپی نیز بهدست خودم نرسیده است.
- به جز هناسه چه کتابهای دیگری را چاپ کردید؟
یک مجموعه کتاب با نام «دلم برای خورشید تنگ میشود»، کتاب رمان با نام «به هوای گرفتن پروانهها» و رمان دیگر را با نام «هفت هزار و سیصدو یک روز بعد» را تالیف کردم.
نظر شما