دوشنبه ۸ دی ۱۴۰۴ - ۱۵:۱۲
کتاب تازه «باربی‌لند» پرده از گذشته پنهان عروسک معروف برمی‌دارد

این کتاب تاریخچه رسمی باربی را به چالش می‌کشد و ادعا می‌کند این عروسک نمادین، نه یک ابداع کاملا اصیل، بلکه محصول کپی‌برداری، پنهان‌کاری و حتی جاسوسی شرکتی بوده است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به نقل از پیپل، کتاب جدید «باربی‌لند: تاریخچه غیررسمی» نوشته «تارپلی هیت»، روایتی متفاوت و جنجالی از یکی از مشهورترین عروسک‌های جهان ارائه می‌دهد.

باربی از زمان ورودش به بازار در سال ۱۹۵۹، توسط شرکت متل به‌عنوان عروسکی پیشرو معرفی شد؛ عروسکی که به دختران امکان می‌داد فراتر از نقش‌های سنتیِ مراقبت از نوزادان خیالی، خود را در قالب مدل، سیاستمدار، فضانورد و ده‌ها نقش دیگر تصور کنند. اما هیت در کتاب خود می‌نویسد متل «سال‌ها تلاش کرده پیشینه واقعی باربی را پنهان کند.»

به‌گفته نویسنده، باربی در واقع یک «کپی» است و ریشه‌هایش به عروسکی آلمانی به نام «بیلد لیلی» بازمی‌گردد. لیلی ابتدا شخصیت یک کمیک‌استریپ در روزنامه زرد آلمانی *Bild* بود؛ زنی طمع‌کار و دست‌وپاچلفتی که بیشتر به‌خاطر دردسرها و رسوایی‌هایش شناخته می‌شد تا الگو بودن. این شخصیت در سال ۱۹۵۵ به شکل عروسک وارد بازار اروپا شد و حتی در سال ۱۹۵۸ فیلمی سینمایی از او ساخته شد.

هیت می‌نویسد روث هندلر، یکی از بنیان‌گذاران متل، بعدها اعتراف کرده که در سال ۱۹۵۶ هنگام سفر به سوئیس با لیلی آشنا شده است؛ هرچند همواره مدعی بود ایده ساخت یک عروسک بزرگسال را از قبل در ذهن داشته. به‌ادعای کتاب، هندلر عروسک لیلی را مخفیانه در کیف یکی از مهندسان متل گذاشت و از او خواست نمونه‌ای مشابه از آن تولید کند.

در حالی که حق ثبت اختراع لیلی تا سال ۱۹۶۰ در آمریکا تایید نشده بود، متل تا آن زمان نزدیک به ۱.۵ میلیون دلار باربی فروخته بود. متل بعدها حقوق لیلی را خرید، اما به‌نوشته هیت، پس از آن «رد پای لیلی در اسناد عمومی به‌تدریج ناپدید شد.»

در بخش دیگری از کتاب، هیت به دعوای حقوقی متل با شرکت MGA، سازنده عروسک اشاره می‌کند؛ پرونده‌ای که در آن MGA، متل را به جاسوسی شرکتی متهم کرد. هرچند حکم اولیه علیه متل بعدها به‌دلیل ایراد شکلی لغو شد، اما این ماجرا به گفته نویسنده، چهره‌ای متفاوت از امپراتوری باربی ترسیم می‌کند.

به باور هیت، تا سال‌ها متل تنها یک تصویر «بی‌نقص» از باربی را تحمل می‌کرد: «باربی نباید نقصی می‌داشت؛ نه فقط از نظر ظاهر، بلکه از نظر هستی‌شناسانه.»

او در پایان می‌نویسد که فیلم گرتا گرویگ نشانه تغییری ضروری برای متل بود؛ شرکتی که به‌دنبال بازتعریف خود در عصر جدید مالکیت فکری است. باربی، به تعبیر نویسنده، دیگر فقط یک اسباب‌بازی نیست، بلکه «نمادی از مصرف‌گرایی آمریکایی» است؛ نمادی که به‌اندازه الماس یا ریزپلاستیک‌ها، ماندگار و همه‌جا حاضر شده است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

پربازدیدترین

تازه‌ها

پربازدیدها