شنبه ۱۱ فروردین ۱۴۰۳ - ۱۴:۲۳
در جبهه غرب و شرق هیچ خبری نیست!

«در جبهه‌ی غرب خبری نیست» نام رمانی ضدجنگ است. رمانی درباره‌ی تحمیق جوانان برای حضور و شرکت در یکی از ترسناک‌ترین فعالیت‌های بشر علیه خودش. در رمان با دسته‌ای جوان ۱۸-۱۹ ساله‌ی آلمانی سروکار داریم که به جنگ جهانی اول اعزام می‌شوند. جوانانی که در ابتدا با شور و شوق حاصل از سخنرانی‌های آتشین مدیر مدرسه‌شان برای جنگ نام‌نویسی می‌کنند اما در همان ده‌هفته‌ی آموزش‌های ابتدایی می‌فهمند که چه کلاه گشادی سرشان رفته.

سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - علیرضا خلیل‌زاده: «در جبهه‌ی غرب خبری نیست» نام رمانی ضدجنگ است. رمانی درباره‌ی تحمیق جوانان برای حضور و شرکت در یکی از ترسناک‌ترین فعالیت‌های بشر علیه خودش. در رمان با دسته‌ای جوان ۱۸-۱۹ ساله‌ی آلمانی سروکار داریم که به جنگ جهانی اول اعزام می‌شوند. جوانانی که در ابتدا با شور و شوق حاصل از سخنرانی‌های آتشین مدیر مدرسه‌شان برای جنگ نام‌نویسی می‌کنند اما در همان ده‌هفته‌ی آموزش‌های ابتدایی می‌فهمند که چه کلاه گشادی سرشان رفته است. جوانانی که پس از اعزام به جنگ ترس سراسر وجودشان را فرا می‌گیرد. می‌فهمند که جنگ قرار نیست تجربه‌ای ماجراجویانه و هیجان‌انگیز باشد. آن‌ها پس از حضور در خط مقدم هم با دیدن بدن‌های مُثله‌شده‌ی هم‌مدرسه‌ای‌هایشان به خوبی می‌فهمند که در جنگ خبری نیست جز قتل عام و وحشت روزافزون و سقوط یک کله‌ی انسانیت.

طبق گفته‌ی مترجم کتاب در مقدمه‌ی این اثر، ترجمه‌ی دقیق عنوان آلمانی کتاب «در غرب خبری نیست» است و شاید نویسنده این عنوان را به‌صورت یک کنایه با هدف نقد ارزش‌های فرهنگ غربی برگزیده است. کلمه‌ی «جبهه» در ترجمه انگلیسی به‌عنوان اضافه شده است. مترجم هم که کتاب را از نسخه‌ی انگلیسی‌اش به فارسی ترجمه کرده، برای رساتر بودن محتوای کتاب عنوان «در جبهه‌ی غرب خبری نیست» را برگزیده است.

در جبهه‌ی غرب خبری نیست رمانی کلاسیک محسوب می‌شود و تاکنون بارها مورد اقتباس‌های سینمایی قرار گرفته است. جدیدترین این اقتباس‌ها فیلم All Quiet on the Western Front ساخته‌ی ادوارد برگر و محصول ۲۰۲۲ است. فیلم تفاوت‌هایی با رمان دارد. رمان مانند بسیاری از نمونه‌های پیشین پرجزئیات‌تر از فیلم است. با این حال اما فیلم در یک اصل اساسی به منبع اقتباسش وفادار می‌ماند. شخصیت‌های این اثر جزئی از کلی بزرگتر هستند و زندگی‌شان برای صاحبان قدرت ارزشی ندارد. آن‌ها در حالی در جبهه‌های نبرد کشته می‌شوند که جان‌شان آخرین اولویت صاحبان قدرت در مذاکرات صلح هم نیست. مهم نیست که این شخصیت‌ها چه سرگذشتی داشته‌اند یا پدر و مادرشان که هستند، مهم این است که جان هیچکدام از این انسان‌ها گویا ابداً هیچ ارزشی ندارد.

اندکی کمتر از یک قرن از انتشار رمان آلمانی «در جبهه غرب خبری نیست» All Quiet on the western front نوشته اریش ماریا رمارک می‌گذرد. رمارک تنها ۶ هفته از عمرش را در جبهه جنگ گذراند. اما پیداست همین حضور کوتاه مدت چه تاثیری بر روانش گذاشته که رمانش بعد از ۹۰ و چند سال هنوز هم مهم‌ترین اثر ادبی ضدجنگ تاریخ شناخته می‌شود. درباب جنگ و نمایش اثراتش بر انسان در طول تاریخ ادبیات قلم‌ها فرسوده شده و کسان بسیاری نوشته‌اند. اما رمان بی‌نظیر اریش ماریا رمارک از نگاه منتقدان ادبی قدرتمندترین داستانی است که پلشتی و تباهی جنگ را با قدرت عیان می‌کند.

طبیعی است که چنین دستمایه ادبی گرانقدری از نگاه سینما پنهان نماند و تنها یک سال پس از انتشار ترجمه انگلیسی این رمان آلمانی، هالیوود دست به‌کار شد و اقتباس درخشانی از این رمان به کارگردانی لوئیس مایلستون ساخته شد. فیلمی که با توجه به محدودیت‌های سینما در آن دوران اثری شاخص بود و هنوز هم جزو آثار برجسته کلاسیک سینما و احتمالاً یکی از بهترین فیلم‌های مربوط به جنگ به‌شمار می‌رود.

اما شاید لازم بود نزدیک به یک قرن بگذرد تا خود آلمانی‌ها نسخه‌ای سینمایی از این رمان معتبر آلمانی‌زبان بسازند. حاصل کار درخشان است. فیلمی که توانسته طلسم ورود جهان عینی سینما به ساحت ذهنی ادبیات را بشکند و جوهره کتاب را به تصویر بکشد. ادوارد برگر فیلمساز و فیلمنامه نویسی آلمانی تا حد امکان به آدم‌های قصه نزدیک می‌شود. آن‌قدر که تباهی ذات بشری را بی‌واسطه و عیان به رخ مخاطب می‌کشد. در طول زمان ۲ ساعت و نیمه فیلم با شخصیت‌های پرشماری در ۲ طرف جبهه مواجه می‌شویم. هریک از این آدم‌ها مجموعه‌ای از سپیدی و سیاهی انسانی هستند. اما وجه سیاه آن‌ها چنان پررنگ و صریح است که هراسی غریب در دل تماشاگر اثر (فارغ از آن‌که رمان را خوانده باشد یا نه) می‌اندازد. هراسی از این جنس که اگر خود ما جای هریک از این شخصیت‌ها بودیم تا چه حد می‌توانستیم خوی انسانی خود را حفظ کرده و به دامن تباهی نلغزیم؟

فیلم به‌درستی روی این نکته دست می‌گذارد که انسان در مواجهه با شرایط بحرانی همچون جنگ است که می‌تواند پایبندی خود به اخلاق و ارزش‌های انسانی را محک بزند. شرایط خشن و مرگبار جنگی اصولاً می‌تواند آرام‌ترین آدم‌ها را به جنایت‌کاری خطرناک تبدیل کند. فیلم با قدرت این آزمون مهم بشری را به نمایش می‌گذارد و مخاطب را با خود درگیر می‌سازد. ادوارد برگر در واقع توانسته تمام محدودیت‌های فیلمسازی در سال ۱۹۳۰ و زمان ساخت نسخه لوئیس مایلستون را دور بزند و اثری همه‌جانبه‌نگر و عمیق خلق کند. از جمله استفاده هوشمندانه از رنگ لباس نظامیان آلمانی و فرانسوی و حال و هوای جبهه بارانی و آکنده از گل و لای که تاثیرگذاری صحنه‌های نبرد تن به تن را دوچندان کند. علاوه بر آن فیلمبرداری درخشان و دکوپاژ ظریف جیمز فرند که فراتر از نقطه دید سربازان زمین‌گیر شده در گِل و باران و آتش و خون می‌ایستد. نوعی نگاه از بالا که به همه پس‌زمینه‌های فکری وذهنی آدم‌های درگیر در معرکه احاطه دارد.

«در جبهه غرب خبری نیست» نسخه ۲۰۲۲ را می‌توان یکی از بهترین فیلم‌های سالی که گذشت ارزیابی کرد. فیلمی که می‌داند چگونه باید با مخاطب امروزی ارتباط برقرار کند و چگونه به‌یادش بیاورد که صحنه کارزار سنگین میان ارتش‌های آلمان و فرانسه در هفته‌های پایان جنگ جهانی اول را می‌توان به تمامی جنگ‌ها در تمام طول تاریخ و عرض جغرافیا تعمیم داد. «در جبهه غرب خبری نیست» هدیه ادبیات و سینماست به بشریت. هدیه‌ای در توصیف و تحلیل مفهوم تلخ جنگ و اهمیت پرهیز و ضدیت با هرگونه جنگ‌افروزی در هرنقطه‌ای از جهان.

نظر منتقدان درباره این فیلم:

آبزِروِر | امتیاز ۱۰۰ از ۱۰۰

وِندی ایده | فیلم در جبهه غرب خبری نیست با این‌که به اندازه اثر سام مندس با عنوان «۱۹۱۷» – که به‌صورت پلان‌سکانس‌های طولانی طراحی و اجرا شده – پرجلوه نیست و به شیوه خودش هراس‌انگیز و دلخراش است اما هنر درجه یکی از فیلمسازی را به نمایش می‌گذارد. لحظه‌های زیبای فیلم (مثل جایی که نور خورشید با عبور از میان درختان اسکلتی زمستانی به پرتوهایی شورانگیز بدل می‌شوند) تقریباً به اندازه صحنه‌های رنج و عذاب، تکان‌دهنده هستند و می‌توانند هر تماشاگری را به‌هم بریزند.

شیکاگو سان-تایمز | امتیاز ۸۸ از ۱۰۰

ریچارد روپر | این نسخه سینمایی جدید از فیلم در جبهه غرب خبری نیست که استفاده فوق‌العاده‌ای از فناوری سده ۲۱ کرده است، از نظر بصری پرجلوه‌ترین و چشمگیرترین نسخه به شمار می‌رود؛ و البته از حیث تاثیرگذاری دراماتیک تا نزدیکی نسخه اصلی هم پیش می‌رود و موفق عمل می‌کند.

گاردین | امتیاز ۸۰ از ۱۰۰

پیتر بردشا | فیلم در جبهه غرب خبری نیست اثری مهم و قابل توجه است که در زمانی کاملاً مناسب و ضروری ساخته شده است و صحنه‌هایی از جنگ در میدان نبرد دارد که ماهرانه با فناوری‌های دیجیتال اجرا شده‌اند. فیلم هرگز در ادا کردن حق مطلب موضوعی که طرح کرده کم نمی‌آورد و شاید از جایگاه کلاسیک خودش هم باخبر است.

برچسب‌ها

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • فاطمه شوشتریان IR ۱۱:۲۸ - ۱۴۰۳/۰۱/۱۳
    درود و عرض ادب کتاب در جبهه عرب خبری نیست یکی از تاثیر گذار ترین کتاب بود که تا به حال خوانده ام . به جرأت بگویم گاهی ده صفحه می خواندم و از نو برمی گشتم و دوباره می خواندم .

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها