پنجشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۹:۳۵
چرا با بودجه اقتباس از «حوض خون» سراغ کار دیگری رفتید؟

راستی! اگر به‌نام حوض خون بودجه گرفتن راحت هست چرا برای موسسه شهید زیوداری این اتفاق نمی‌افتد و بعد از ده سال فعالیت هنوز برای گذراندن امورات باید نویسنده‌هایش ضایعات بفروشند؟!

سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): فاطمه سادات میرعالی در واکنش به گزارشی که صبح امروز با تیتر «چطور اعتبار یک کتاب پرفروش را خرج خاطرات شخصی کنیم!» منتشر شده بود؛ یادداشتی منتشر کرد که آن را در ادامه مطلب می‌خوانید:

حقیقت چیست؟!
گوشی را برمی‌دارم. از خبرگزاری ایبنا است.
خودش را معرفی می‌کند و می‌پرسد: فیلم دست ناپیدا اقتباس از حوض خون هست؟ این فیلم به جشنواره فجر فرستاده شده اما خانم شاه‌حسینی میگوید که اقتباس نیست و خاطرات شخصی خودم در اهواز است.
ذهنم پرت می‌شود به قبل‌تر، دیدار با مقام معظم رهبری و اشاره حضرت آقا به اینکه شنیده‌اند از کتاب حوض خون فیلمی در حال ساخت است.
همین که دیدار تمام می‌شود یکی از پژوهشگران حاضر در آنجا پیشم می‌آید و می‌گوید: خبر فیلمی که خانم شاه‌حسینی دارند می‌سازند را سردار کارگر به حضرت آقا گزارش دادند...
آنقدر محو دیدار هستم که پی این حرف را نمی‌گیرم.
مدتی بعد آقای مهدی‌نژاد می‌گوید جناب آقای اسماعیلی وزیر محترم ارشاد در پاسخ دوستان دفتر مطالعات جبهه فرهنگی که حمایتی برای تولید اثر سینمایی در مورد حوض خون خواسته بودند، گفته برای تولید سینمایی حوض خون چندمیلیارد هزینه کرده‌اند و دیگر نمی‌توانند برای کار دیگری با همین موضوع هزینه کنند!
هم نشر بی خبر است و هم منِ محقق و نویسنده
در این بین، کارگردان و نویسنده‌ای با هماهنگی نشر راه‌یار ماه‌ها وقت گذاشته‌، از نزدیک رختشویی و راوی‌ها را دیده و فیلمنامه را تنظیم کرده‌اند اما هیچ نهاد فرهنگی حاضر به کمک نیست، همه می‌گویند یکبار برای اقتباس از حوض خون بودجه داده‌ایم!
همه این اتفاقات در ذهنم مرور می‌شوند.
آخرش اقتباس صورت گرفته؟!
اگر ارشاد و بنیاد شهید مدعی هستند که برای اقتباس از کتاب حوض خون سرمایه‌گذاری کرده‌اند، چرا از تهیه‌کننده سندی برای خرید اقتباس اثر از ناشر نخواسته‌اند؟ یعنی کارشان را بلد نبوده‌اند؟
راستی آقای وزیر اگر به‌نام حوض خون بودجه گرفتن راحت هست چرا برای موسسه شهید زیوداری این اتفاق نمی‌افتد و بعد از ده سال فعالیت هنوز برای گذراندن امورات باید نویسنده‌هایش ضایعات بفروشند؟!
کارکردن روی ۳۸ پروژه ناب و مغفول‌مانده، تربیت بیش از ۲۰ محقق و نویسنده به چشم متولیان فرهنگی نمی‌آید و آنقدر نداشتن شناسه ملی موسسه را زدند توی سرمان که بارها پیگیری کردیم و شناسه ملی را گرفتیم اما برای فروش ضایعات هم به کارمان نیامد
اگر این خبرنگار دلسوز نبود این ادعا تا کجا جلو می‌رفت؟
متولیان فرهنگی آیا نمی‌خواهید با عنوان اقتباس از زیر این کار شانه خالی کنید؟!
مسئولین خیال‌شان راحت است که به حرف زدن بدون سند و مدرک یعنی به حرف رهبری لبیک گفته‌اند
و هر بار برای ساخت فیلم می‌گویند ما یکبار هزینه کرده‌ایم ولی کجا؟؟؟؟
فقط خودشان می‌دانند و حتماً فیلم نامرئی هست و این وسط باز رختشویی بانوان گمنام و بی‌ریا مغفول می‌ماند…

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط