علياكبر والايي در نشست نقد و بررسي كتاب "يك نفس تا بهار" تاكيد كرد: نويسنده اين اثر برخلاف بعضي خالقان داستان در عرصه ادبيات دفاعمقدس، كه شخصيتهاي جنگ تحميلي را اسطورهاي و غيرواقعي جلوه ميدهند، شخصيتهاي داستان خود را بسيار قابل لمس، باورپذير و همزاد پندار توصيف كرده است./
در آغاز اين نشست، مهدي مراد حاصل، نويسنده كودك و نوجوان با تاكيد بر حجم اين مجموعه داستان اظهار داشت: در مجموعه داستان "يك نفس تا بهار" يك داستان بلند با موضوع انقلاب اسلامي در كنار 5 داستانكوتاه با موضوع جنگ تحميلي قرار گرفتهاند كه توالي و توازن اثر را برهمزده است.
وي ادامه داد: نويسنده سبك خاصي را در ديالوگسازي به كار برده و زبان روان و سادهاي براي ارتباط صميمي با مخاطب ايجاد كرده است.
نويسنده كتاب "قصه لالهها" خاطر نشان كرد: داستانها در قالبي معناگرا، بدون شعار و در قالب طنز، مسايل حقيقي و واقعي جنگ تحميلي را روايت كردهاند و مخاطبي كه در دوران جنگ تحميلي حضور نداشته، كاملا آن فضا را درك ميكند.
مرادحاصل يادآور شد: داستانها فضاسازي و شخصيتپردازي غير منطقي ندارند، اما حوادث در عين جذابيت براي مخاطب، از رازآميز بودن و طرح معما دورند. مخاطب نوجوان بايد درگير قصه شود تا پيامهاي مستتر را بياموزد.
وي با تاكيد بر تقويت روحيه خودباوري در نوجوانان گفت: بيان پيامهاي حاشيهاي و پنهان، حكومت عقل بر احساس، نحوه برخورد با ديگران در اولين ارتباط و شناخت الگوهاي مثبت، به صورت تدريجي در نخستين داستان اين مجموعه با عنوان "يك نفس تا بهار" به خوبي نمايان است.
مرادحاصل تاكيد كرد: پيرنگ هر داستان قبل از اين كه روي كاغذ بيايد، بايد در ذهن نويسنده شكل بگيرد. در غير اين صورت فضاي داستان غيرمنطقي خواهد بود. در اين مجموعه، دو داستان "جشن پتو" و "بعد از غبار" بيشتر به فضاي خاطره نزديكاند. البته كليت آنها با فكر و ايده جديد همراه است.
در ادامه نشست نقد و بررسي مجموعه داستان "يك نفس تا بهار" علياكبر والايي يكي ديگر از منتقدان مدعو، درباره اين اثر اظهار داشت: فضاي بيشتر داستانهاي اين مجموعه برگرفته از مفاهيم دفاعمقدساند. نويسنده ميتوانست داستان بلند و با موضوع انقلاب اسلامي "يك نفس تا بهار" را به عنوان اثر مستقلي براي مخاطب نوجوان منتشر كند.
وي ادامه داد: نويسنده اين اثر برخلاف بعضي خالقان داستان در عرصه ادبيات دفاعمقدس كه شخصيتهاي جنگ تحميلي را اسطورهاي و غيرواقعي جلوه ميدهند، شخصيتهاي داستان خود را بسيار قابل لمس، باورپذير و همزاد پندار توصيف كرده است.
نويسنده كتاب "سرزمين خدايان" خاطر نشان كرد: نويسندگان عرصه ادبيات پايداري با تقويت ساختار و فن نگارش ميتوانند فضاي باورپذير، قابل لمس و عينيتري را در آثار خود وارد كنند.
علياكبر والايي يادآور شد: داستانهاي نوجوان ضرورتا نبايد شخصيتهاي نوجوان داشته باشند، تا داستانهاي اين گروه سني تلقي شوند. مهمترين مساله ابعاد درون داستان و اتفاقها هستند. مجموعه داستاني "يك نفس تا بهار" همواره مرز بين نوجوان و بزرگسال را با استفاده از فضا و شور حماسي دهه 1360 و تجربههاي شخصي نويسنده، پيموده است.
نويسنده كتاب "خلوت مدير" تصريح كرد: فضاي داستان طنزآميز در وهله اول باورپذير است. اما در طنز نوعي اغراق صورت ميگيرد كه پايههاي اصلي داستان را سست ميكند. در داستان "ميهمان ناشناس" اين اغراق در طنز و دوري ازفضاي داستاني به چشم ميخورد.
در سلسله نشستهاي "صد نويسنده، صد داستان" علاوه بر نقد و بررسي كتابهاي مورد نظر، به مباحث داستاننويسي براي گروه كودك و نوجوان پرداخته ميشود و جريانهاي ادبي دهههاي گذشته مورد ارزيابي قرار ميگيرند.
گزارش اين سلسله نشستها در قالب كتاب و از سوي معاونت فرهنگي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي منتشر ميشود.
نظر شما