به مناسبت ۲۱ شهریورماه، روز سینما به سینماگرانی پرداختیم که دستی در نگارش داشته و از ادبیات غافل نشدهاند و قطعا تأثیر این اتفاقات در کارهای سینمایی آنها نیز مشهود است. این اتفاق، تنها زاویه موجود از کنارهم قرارگیری سینما و ادبیات بوده و نشان میدهد ادبیات بر سینما چه تأثیراتی داشته است.
اولین تجربه در سینمای ایران را عبدالحسين سپنتا با فیلم «دختر لر» رقم زد. سینما از ابتدای به وجود آمدنش برای بشر جذابیت داشت. ایران هم از این قضیه مستثنی نبود.
سینماگرانی که در نوشتن کتاب و یا خاطرات هم دست داشتند از بزرگانی بودند که ادبیات را درکنار سینما فراموش نکردند و با نوشتن علاقهمندی خود به فرهنگ را به منصه ظهور گذاشتند. برخی از فیلمسازان هم ادای دین خود را به ادبیات به شکل نمایش آن در برخی صحنهها و یا اقتباس نشان میدهند.
نظریهٔ مؤلف یا Auteur theory درجهان یک نظریه سینمایی است که تلقیاش از فیلمساز به مثابه یک آفرینشگر یا مؤلف اثر سینمایی است.
در فیلمسازی، نظریه مؤلف دیدگاهی انتقادی است که هنگام محک زدن آثار یک کارگردان جایگاه ویژهای برای سبک و خلاقیت وی قائل میشود. این دیدگاه ابتدا در اواخر دهه ۱۹۴۰ میلادی در فرانسه مطرح شد.
گرچه بعدتر در سینمای ایران، واژه «کارگردان مؤلف» به اشتباه برای کارگردانی استفاده شد که ذهنیات و تجربه زیسته خود را به رشته تحریر درآورده و کارگردانی کنند؛ اما در این میان کارگردانان و هنرمندانی نیز به اهمیت و مانایی اثر مکتوب و ادبی پیبردند و شاید بتوان آنها را به نوعی «کارگردان مؤلف» معرفی کرد. در ادامه به معرفی این هنرمندان و آثارشان میپردازیم.
داریوش مهرجویی از کسانی است که به شدت اهل کتاب و ادبیات است و رمانهایی چون به «خاطر یک فیلم بلند لعنتی»، «در خرابات مغان» و به عنوان مترجم آثاری چون «جهان هولوگرافیک و یونگ»، «خدایان و انسان مدرن» را در کارنامه دارد. همچنین اکثر مواقع در شخصیتهای داستانهای او کسانی را میبینیم که اهل مطالعه و کتاب هستند. به طور مثال در فیلم «هامون» شخصیتی به نام حمیدهامون، مشغول نوشتن رسالهاش دربارهی عشق و ایمان است و با کتاب عجین شده است یا دو شخصیت اصلی داستان در کتابسرا درباره آثاری چون «دمیان» نوشته هرمان هسه، «کودکی نوجوانی جوانی» تولستوی، «فرانی و زویی» نوشته جروم دیوید سلینجر، «آسیا در برابر غرب» نوشته داریوش شایگان و «ابراهیم در آتش» نوشته احمد شاملو حرف میزنند. سینمای مهرجویی پیوندی جدانشدنی با ادبیات و فسلفه دارد. اقتباس و الهام از فیلسوفان و نویسندگانی مانند صادق هدایت، سورن کییر کگور، سال بلو و ... مبین این ادعا است.
مجید مجیدی کارگردان و فیلمنامه نویس سرشناس که رکورددار دریافت جایزه سیمرغ جشنواره فجر است علاقهمندی خود به ادبیات را با نگارش کتابهایی چون «آواز گنجشکها»، «دیروز بارانی»، «یک بیستون با این همه فرهاد و تیشه؟»، «سرسره بازی روی سکوت»، «قصههای شیرین والدین» نشان داده است.
بهرام بیضایی جزو کسانی است که بیشترین میزان نوشته در میان سینماگران را دارد. سینماگری که نوشتن اولین کتابش را در سال 1337 آغاز کرد و طی بیش از 5 دهه، بیش از 70 کتاب و رساله مشتمل بر نمایشنامه، فیلمنامه، گفتوگو و . . . را به چاپ رساند. بیضایی همچنین تنها سینماگر ایرانی است که نوشتههایش به بیش از 10 زبان جهان ترجمه شده است. «سلطان مادر»، «روز واقعه»، «سیاوش خوانی»، «پهلوان اکبر میمیرد»، «وقتی همه خوابیم»، «ریشهیابی درخت کهن»، «هیچکاک در قاب»، «مسافران»، «فیلم در فیلم»، «سگ کشی»، «نمایش در ایران»، «نمایش در ژاپن»، «چهارراه»، «سر زدن به خانه پدری»، «مقصد»، «پرونده قدیمی پیرآباد» از جمله کتابها و نمایشنامههای بهرام بیضایی است که برخی از آنها را به تصویر نیز کشانده است.
مسعود کیمیایی که جزو کارگردانان جریانساز سینما است، اولین کتاب خود را در دهه 80 با نام «جسدهای شیشهای» در دو جلد، به چاپ رساند. کیمیایی دفتر شعر نیز دارد که با عنوان زخم عقل منتشر شده است. سومین کتاب این کارگردان با عنوان حسد بر زندگی عینالقضات همدانی در سال 87 منتشر شد. آخرین کتاب کیمیایی، سرودهای مخالف ارکسترهای بزرگ ندارند، است که در سال 94 و در 3 جلد به چاپ رسیده است.
ابراهیم حاتمی کیا از جمله کارگردانان پرکار در زمینه چاپ کتاب و فیلمنامه است. تاکنون ۱۶ کتاب توسط حاتمیکیا به چاپ رسیدهاست که ۱۵ عنوان فیلمنامه بوده و یک عنوان نیز مراحل نگارش یکی از فیلمنامههایش را شرح دادهاست. در این ۱۵ عنوان کتاب، در مجموع، ۱۸ فیلمنامه گنجانده شده که ۱۷ عنوان از آن تبدیل به فیلمهای بلند و کوتاه شدهاند. «ارتفاع پست»، «موج مرده»، «مهاجر»، «هویت»، «آژانس شیشهای»، «برج مینو» از جمله این آثار هستند.
رضا کیانیان بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون نیز نخستین کتاب خود را با عنوان ، «سومین سرنوشت داوود» منتشر کرد. پس از آن در سال 76، کتاب بازیگری را منتشر کرد. کتابهای «تحلیل بازیگری»، «شعبده بازیگری»، «بازیگری در قاب»، «ناصر و فردین گفتوگوی رضا کیانیان با ناصر ملک مطیعی و فردین»، «عکسهای تنهایی»، «قار سوم و کتاب کودکان» نیز از دیگر آثار این هنرمند است.
کتاب «این مردم نازنین» پرفروشترین کتاب کیانیان است که داستان 100 مواجهه مردم با اوست.
نرگس آبیار پس از بهرام بیضایی، پرکارترین سینماگر ایرانی در حوزه نشر کتاب است. آبیار بیش از 26 مجموعه داستان، رمان و کتاب شعر منتشر کرده است که از جمله آنها میتوان به «چشم سوم»، «نه شب بود و نه روز»، «روزی روزگاری»، «مجسمهای که عاقبت به خیر شد»، «سلامان و ابسال»، «قصههای هزارویک شب»، «نفس»، «یاور جنوب و ساعت مچی» اشاره کرد.
حمید جبلی از دیگر هنرمندان سینما است که چند کتاب و خاطره هم به نگارش درآورده است. «خاطرات پسربچه شصت ساله»، «دوستان با محبت»، «عشق روی خرپشته»، «خواب سفید»، «مجموعه عکس ماسوله» و «سبزه ریزه میزه» از جمله کتابهای این هنرمند است.
فرشته طائرپور فیلمنامه نویس و تهیه کننده، که علاقه بسیاری به حوزه ادبیات به خصوص ادبیات کودک داشت. «ماجرای احمد و سارا»، «ماجرای احمد و ساعت»، «زن دوم»، «پینهدوز بداخلاق»، «آرزوی فیل خاکستری»، «ماهی تنها» از جمله کتابهای فرشته طائرپور است.
ایوب آقاخانی، نمایشنامهنویس، کارگردان تئاتر و بازیگر بسیار اهل ادبیات، اهل قلم است و نمایشنامههای بسیاری از او منتشر شده است. تازهترین اثر او نمایشنامه «نوزده نودونه» است که درباره دوران کرونا است. «عصر دیروز مکاشفه موخر»، «شیروانی داغ»، «شقیقههای سفید» از دیگر آثار این بازیگر و کارگردان است.
محمدعلی باشه آهنگر کارگردان جوان نیز دو کتاب به چاپ رسانده است. «فرزند خاک و زیر آتش» از فیلمنامه های منتشر شده این کارگردان است.
کیکاووس یاکیده بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر نیز تاکنون 7 کتاب را منتشر کرده است. مجموعه «شعر بانو و آخرین کولی سایه فروش»، «مجموعه داستان کوچه بابل»، «مجموعه شعر پیراهن تنگ یک خواب بلند»، «سایه در میان دری نیمه گشوده» و «به او که شما نمیشناسیدش» از کتابهای این بازیگر است.
فارغ از این، برخی از بازیگران و کارگردانان نظیر بهمن فرمان آرا، الهام پاوهنژاد، فلامک جنیدی، اندیشه فولادوند، فرزاد حسنی، بهاره رهنما، صابر ابر، لیلا اوتادی، بهنوش بختیاری، رضا فیاضی، تینا پاکروان، امیر آقایی نیز پیشتر به نگارش کتاب یا نمایشنامه یا ترجمه پرداختهاند.
اینها بخشی از سینماگرانی بودند که در نگارش کتاب هم اهتمام داشتند. اما این فقط یک جنبه از تأثیر کتاب بر سینماگران بوده است. علاوه بر اقتباس که به سینماگران کمک میکند تا با استفاده از کتابها فیلمی را بسازند؛ بسیاری از فیلمها هستند که به عمد در آنها کتاب به صورت ویژه نمایش داده شده است. مثلا هنرپیشهای را میبینیم که کتاب میخواند یا قرارها در کتابخانه گذاشته میشود و امثال آن.
در سینمای جهان کمتر پیش میآید فیلمسازان، بیجهت و تزئینی کتابی را در فیلم نمایش دهند یا درباره آن صحبت کنند. «گوست داگ: سلوک یک سامورایی» اثر جیم جارموش، شخصیت فرهیخته و کتابخوان کارآگاه ویلیام سامرست (مورگان فریمن) در فیلم هفت دیوید فینچر از جمله این آثار است.
اگر از نمونههای ایرانی نام ببریم؛ در سکانسی از فیلم «ایتالیا ایتالیا»، اسامی کتابهایی چون، «شهر فرنگ اروپا؛ چکیدهای از پیدا و پنهان تاریخ قرن بیستم» نوشته پاتریک اوئورژدنیک، «جنبشهای فاشیستی» نوشته ارنست نولته، «شکسپیر و شرکا» نوشته جرمی مرسر، «عشق زیاد هم قیمتی نیست» نوشته بریژیت ژیرو آورده شده است. یا در فیلم «نفس» نرگس آبیار دخترک با خواندن کتاب به رویا میرود و خیالبافی میکند. در مجموعه «زخم کاری» محمدحسین مهدویان، که اقتباسی از داستان «بیست زخم کاری» است برای این که به این کتاب اشاره کند در سکانسی شخصیت منصوره را در حال مطالعه این کتاب میبینیم. در فیلمی چون «شبهای روشن»، «سربازهای جمعه»، «تیغ و ابریشم» نیز شاهد چنین صحنههایی هستیم.
در نهایت در کنارهم قرار گرفتن ادبیات چندهزار ساله با سینمای صدوچندساله همیشه و همیشه اتفاقات جذابی را رقم زده است و به تازگی هم با رونق اقتباس ادبی در سینما، شاهد اقتباسهای بسیاری از ادبیات کهن و ادبیات کلاسیک ایرانی هستیم.
نظر شما