علیرضا مختارپور به مناسبت رونمایی از تقریظ رهبر معظم انقلاب بر کتاب «اسم تو مصطفاست» و «سرباز روز نهم» یادداشتی نوشت.
مصطفی عالم دینی نبود، قاری برجسته نبود، مداح تراز اول نبود، عارف متضلع نبود، خطیب نبود، هنرمند حرفهای نبود، استاد دانشگاه نبود، عمر طولانی نداشت. اما چرا و چگونه همین مصطفی در عمری ۲۹ساله به مَقام و مُقامی رسید که مورد غبطه اهل نظر و برجستگان واقع شد؟ برای یافتن پاسخ این پرسش راههای مختلفی وجود دارد:
راه اول مطالعه زندگی پرشور و سراسر فعالیت مصطفی و شناختن ابعاد مختلف زندگی او و پیداکردن عوامل موثر در رشد و تکامل آن شهید راه دوم توجه به الگوها و سرمشقهایی است که او بر شناخت و پیروی از آنها همت گماشت.
بررسی و مطالعه دقیق هر دو مسیر، نشان میدهد توفیق مصطفی و هزاران شهید و جوان مومن انقلابی مثل او در معجزه انطباق این دو مسیر است، هرجا امکان هدایت و روشنبودن مسیر فراهم باشد و در همان موضع و موقعیت، شرایط پیروی و بهرهگیری از راهنماهای الهی برای هر انسانی مهیا گردد، کیمیای تکامل روی مینماید. توفیق آن است که جوانی بختیار خاطر خود را مجموع دارد و کمر همت به پیروی اولیاء الهی که هم راهنمایند و هم راهگشا و در یک کلام نازنینان علم وجود ببندد:
هر آن کو خاطر مجموع و یار نازنین دارد
سعادت همدم او گشت و دولت همنشین دارد (حافظ)
بخش اول: مروری کوتاه بر ۲۹سال حیات طیبه
۱. چشم به دنیا گشودن در ماه محرم در خانوادهای متدین و مهربان؛
هیجان و شور و شیطنتهایی بیشتر از سطح دیگر کودکان همسال خود و تشخیص طبیب حاذق که روح بزرگ این کودک در جسم کوچکش نمیگنجد. (۱)[*]
۲. انس مستمر با مسجد بهعنوان پایگاه معرفت و هدایت و خدمت که ابعاد متعددی از زندگی و فعالیت مصطفی را به خود اختصاص داده ازجمله:
الفـ جذب نوجوانان بیتوجه به دین و انقلاب به حضور در مسجد ازطریق فراهمکردن محیطی برای سرگرمی و آموزش و اوقات فراغت (۲۹، ۳۲، ۱۲۳،۱۹۷،۱۳۱)
بـ تلاش برای تأسیس و ساخت حسینیه و مسجد (۱۳۹، ۳۲۰)
۳. مطالعۀ مستمر زندگی شهدا، احترام فوقالعاده به خانوادۀ شهدا و خدمت به آنان (۳۸، ۳۹، ۳۵۱)
۴. توجه فوقالعاده به ترویج کتابخوانی در میان نوجوانان (۱۳۱)
۵. احترام زائدالوصف به پدر و مادر (۳۱۶، ۳۱۷)
۶. اولویتدادن به هدایت و تربیت بهجای تنبیه و مجازات و جذب جوانان سهلانگار و خطاکار با اکسیر محبت (۷۶، ۱۲۱، ۱۳۵، ۱۹۸)
۷. احساس مسئولیت و مشارکت در کمکرسانی به مردم محروم یا آسیبدیده در حوادث و سوانح (۶۳، ۱۲۰)
۸. توجه و مراقبت در رعایت احکام شرعی و حقوق مردم و ترجیحدادن دیگران بر خود (۶۳، ۱۵۲، ۲۱۷)
۹. بصیرت سیاسی و مکتبمحوری و اصالت رضایت الهی در امور ازجمله:
الف) تحصیل در رشته ادیان و عرفان برای توانایی در پاسخگویی به شبهات مکاتب دیگر که قصد جذب جوانان را دارند. (۱۴۶)
ب) هدف قرار دادن رضای خدا در دفاع از حرم نه صرفا شهادتطلبی (۴۵۵، ۴۵۷)
ج) انتخاب همسر بهعنوان همسنگر در عرصۀ مجاهدت فرهنگی (۹۸)
د) حضور فعال در مقابله با فتنه ۱۳۸۸بدون توجه به خطرات و نیز تحمل مجروحیت و آسیبهای فراوان در این راه (۱۶۵، ۱۵۷، ۱۵۸، ۱۶۰، ۱۷۸)
هـ) هدف از همۀ فعالیتها، تربیت نیرو برای یاری امام زمان(عج) (۱۹۶)
بخش دوم: دورۀ حدود دوساله از رمضان ۱۳۹۲ در دفاع از حرم ، تا شهادت
این دوره درواقع زمان بهثمر نشستن همه فعالیتها و خدمات ۲۷ساله قبل است، نتیجه همه دعاهای پدر و مادر، تلاش برای تاسیس حسینیه و مسجد و پایگاه، عبادتها، مطالعهها، تلاشها، مقابله با فتنههای داخلی، کمک به مردم، دستگیری از جوانان، هدایت نوجوانان، تمامی آن کوششها اینک مجالی دوساله مییابد تا برترین ثمرات خود را در صحنه دفاع از حرم اهل بیت عصمت و طهارت علیهمالسلام به رخ زمینیان و آسمانیان به ظهور و بروز برساند؛ تا معلوم شود که چرا انسان مسجود ملائک است؛ تا نشان دهد حتی در دنیای پر شر و شور قرن بیستویکم نیز معنویت همچنان سرنوشتساز است و در ورای ظواهر این روزگار، خلقت الهی همچنان در کار خلق جلوههای عظیم و شکوهمند از تعالی انسان است. چند محور اصلی این دوران عبارتند از:
۱. اعتقاد به نقشآفرینی و تأثیر شهدا در گرهگشایی از موضوع اعزام به عرصۀ دفاع از حرم (۲۴۰)
۲. مرگآگاهی، تأمل و تفکر مستمر در موضوع شهادت، و روزهگرفتن در روزهای غفلت از شهادت (۳۰۶، ۳۱۶)
۳. همت در صحنۀ دفاع از حرم با هر وسیله و راه، و اقدامات مختلف و گاه بسیار دشوار برای جلوگیری از غیبت در این صحنۀ شکوهمند مبارزه حق و باطل ازجمله:
الف) پنهانشدن در پایان دورۀ حضور اول در دفاع از حرم برای عدم بازگشت به وطن (۲۵۷، ۲۷۶)
ب) تغییر نام و ظاهر برای حضور در دفاع از حرم در گردان فاطمیون و انتخاب نام سیدابراهیم شهید جاویدالاثر به عنوان نام جهادی (۳۲۴)
ج) جلوههای متعدد ظهور برکات و نعمات و توفیقات و بشارتهای ناشی از جهاد مخلصانه و خدمت به مردم ازجمله:
الف) بازشدن گرهها و مشکلات (۲۸۸، ۳۴۸)
ب) عدم دریافت دستمزد برای دفاع از حرم (۳۵۶)
ج) بشارت سلامت فرزند دومش در رویای صادقه (۳۶۳، ۳۶۴)
د) بشارت به شهادت ازسوی شهید ابراهیم هادی در رویای صادقه (۲۹۸)
هـ) خلق جلوههای بدیع از رقص عاشقان در میدان دفاع (۳۴۲)
رقص و جولان بر سر میدان کنند * رقص اندر خون خود مردان کنند
چون رهند از دست خود دستی زنند * چون جهند از نقص خود رقصی کنند (مولوی)
و) انتخاب دشوارترین کارها (افضلالاعمال احمزها) (۳۶۵، ۳۴۴، ۳۷۷، ۳۸۱، ۳۹۹)
ز) پیشقدم در میدان، آخرین نفر در بهرهبری از امکانات (۳۹۸، ۴۱۰)
ح) رعایت نظم، تعقل و تدبیر در سختترین شرایط (۳۶۸، ۳۷۷، ۳۹۷)
ط) ترجیح خدمت به فرزندان شهدای مدافع حرم به هر کار دیگری حتی زیارت (۴۴۳)
ی) آمادگی برای فداکردن همۀ زندگی خود بهمنظور تدفین یک شهید گمنام در کُهنز (۴۱۶)
ک) همۀ موفقیتها را از جانب حضرت حق دانستن (ما رمیت اذ رمیت و لکن الله رمی) (۴۷۰)
۴. و سرانجام حاصل و نتیجه این حیات طیبه، نیل به مقام شهادت است، آن هم در روز تاسوعا، همان روز متعلق به حضرت ابوالفضل العباس(س) که وقتی مصطفی در کودکی بر اثر تصادف در آستانه مرگ قرار گرفت به برکت اقدام مادرش که او را نذر حضرت ابوالفضل کرد از آن حادثه نجات یافت و ۲۹سال بعد روز وفای نذر فرا رسید (۴۷۱، ۴۸۱)
۵. وصیتنامه مصطفی خود جلوهای از معرفت، بصیرت، و اخلاص آن شهید است. اما در این مختصر فقط به دو نکته از آن اشاره میشود:
الف) در بخشی از وصیتنامه خطاب به حضرت زینب(سلاماللهعلیها) مینویسد:
«بیبی زینب(سلاماللهعلیها)، آن زمانی که شما در شام غریب بودید گذشت، دیگر به احدی اجازه نمیدهیم به شما و به سلاله حسین(علیهالسلام) بیاحترامی کند. ... بیبی عزیزم، مرا قاسم خطاب کن و روی خون ناقابل من هم حساب کن،»
ب) اما محور اصلی وصیتنامه و دهها سخنرانی و گفتگوی او در جلسات مختلف تنها یک موضوع است یعنی شناخت و بصیرت نسبت به سیاستها، مواضع، و راهبردهای ولیفقیه و عمل به آنها.
آنچه در مرور زندگی پر حادثه مصطفی صدرزاده به وضوح دیده میشود ایمان و عمل او به همین موضوع است.
برای تبیین این مدعا، کافی است تنها به ۲۲ فراز از بیانات و رهنمودهای رهبری معظم انقلاب اسلامی درخصوص نقش و اهمیت جوانان در انقلاب اسلامی، دفاع مقدس، دفاع از حرم، و پاسداری از اسلام، انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی، و ایران سرافراز توجه شود.
عناوین این ۲۲سرفصل که در هر یک، عباراتی از بیانات معظّمله به پیوست این مقاله آمده چنین است:
۱. نقش مساجد در پیروزی انقلاب اسلامی
۲. نقش مساجد در معنویت بخشی و اعتلای جامعه
۳. هنر امام و انقلاب در تربیت جوانان
۴. ایمان و طهارت قلبی جوانان
۵. ذخیرۀ ارزشمند دوران جوانی
۶. اهمیت علمآموزی، تقویت ایمان و اراده، و ورزش
۷. حقیقت زیبای حقپذیری و اعتراض صادقانه جوانان
۸. طبیعت اصلاحطلبانه و آرمانخواهانۀ جوانان
۹. انتظار از جوانان در عدالتخواهی، امر به معروف و نهی از منکر
۱۰. مسئولیت جوانان در دفاع از هویت ملی و جمعی کشور، و نظام اسلامی
۱۱. نقش جوانان در مسیر طولانی آیندۀ انقلاب
۱۲. تأثیر حضور جوانان مؤمن در مجموعههای روستایی
۱۳. لذت خدمت و کار در دوران جوانی
۱۴. در جوانی پاکبودن شیوه پیغمبری است
۱۵. التزام به قانون و تدبیر، توام با آرمانگرایی جوانی
۱۶. اهمیت مساجد در مصونیتبخشی به جوانان
۱۷. مسجد پرورشگاه جوانان در دفاع مقدس، دفاع از حرم، و حفاظت از جمهوری اسلامی
۱۸. آثار و نتایج جذب جوانها به مساجد
۱۹. تربیت نسل جوان و آیندهساز کشور در مساجد
۲۰. فرصت تجدیدناپذیر جوانی
۲۱. تصویر نقش جوان در گام دوم انقلاب
۲۲. ویژگیهای ذیقیمت خطرپذیری و خستگیناپذیری جوانان
مصطفی نام اصلی او بود، سیدابراهیم نام جهادیاش، و در وصیتنامهاش از حضرت زینب(س) خواست او را قاسم خطاب کند. شاید همین سه نام مسیر روشن و آسمانی او را نشان دهد؛ مصطفی برگزیدهشدهای برای آزمونهای ابراهیمگونه و سرانجامی درخشان چون حضرت قاسم (س).
راه و رسم مصطفی شدن
سخت نیست، ساده است
راه از خودت گذشتن است
راه وقف اولیاء شدن
راه حقپذیری و دفاع از حرم
راه دیدن تمام عالَم و ندیدن خود است
مصطفی نمونه است
حجت است
یک مثال، یک چراغ
بر تمام رهروان راه حق
بر تمام رهروان جنگ عدل و ظلم
تا همیشه تا تمام لحظههای عمر
تا بهشت خاص و جاودانۀ خدا
تا زمان وصل حق
و من الله التوفیق
علیرضا مختارپور
۲۶ مرداد ۱۴۰۲
نظر شما