شماره ۱۵۹ ماهنامه «مدیریت ارتباطات» با پروندهای درباره سناریوهای پیش روی توئیتر سابق و «X» جدید تحت مالکیت ایلان ماسک منتشر شد.
پرونده شماره ۱۵۹ ماهنامه «مدیریت ارتباطات» درباره سناریوهای پیش روی توئیتر سابق و «X» جدید است. ایلان ماسک تاکنون توانسته دستکم پنج صنعت را دگرگون کند؛ حملونقل خودرویی و حملونقل ریلی، سفرهای فضایی، ارتباطات فضایی، نوروساینس و سیستم پرداخت. او مدتی است برای صنعت رسانه خیز برداشته است. آن هم مهمترین رسانه اجتماعی جهان که توئیتر نام داشت و ماسک آن را «X» نامید. سیطره ماسک، با سابقهای که از او سراغ داریم، بر این شبکه اجتماعی مهم این هراس را ایجاد میکند که سمتوسوی مورد نظر او بر ماهیت توئیتر سایه افکند.
در پرونده شماره ۱۵۹ ماهنامه «مدیریت ارتباطات» به این موضوع پرداخته شده و سخن سردبیر به قلم علی ورامینی آغازکننده آن است. این که آیا با خواندن داستان نحوه شکلگیری شخصیت و اخلاق حرفهای ایلان ماسک در سیلیکونولی، میتوان دلیل علاقهاش به خرید توئیتر و آینده آن را بهتر فهمید؟ سوالی است که در مطلبی نوشته گرت ادواردز به آن پاسخ داده شده است. مسعود زمانی، پژوهشگر آینده فناوری نیز در مطلبی با عنوان «نوبت صنعت ششم» به بررسی حضور ایلان ماسک در ششمین صنعتی که به آن ورود کرده پرداخته است. بررسی آینده توئیتر در سناریوهای احتمالی هم از جمله دیگر مطالب این پرونده است. در «توئیتر راستکیش» به بررسی این نکته پرداخته شده که چرا دیگر نمیتوان انکار کرد که توئیتر به رسانه راست افراطی تبدیل شده است؟ همچنین تحلیلی درباره استراتژی ماسک در توئیتر و کمکی که میتوان از تحقیقات روانشناختی برای توضیح سبک رهبری او گرفت مطالب دیگری است که با ترجمه محسن محمودی خواهید خواند.
از جمله دیگر بخشهای شماره ۱۵۹ ماهنامه «مدیریت ارتباطات» گفتوگو با ناصر فکوهی، مردمشناس، نویسنده و مترجم در مطلبی با عنوان نسبت شبکههای اجتماعی و اعتراضات، با تأکید بر مورد فرانسه است. همچنین رضا شاهنظر، پزشک و برنامهنویس نیز در پاسخ به این که «کار با دادهها را از کجا شروع کنیم؟» با تاکید بر این که تحلیل داده یک فرآیند چندمرحلهای است به این فرآیند و اهمیت آن در مدیریت دادهمحور پرداخته است. محمدجواد صحافی، پژوهشگر و منتقد نیز با نگاهی به فعالیتهای اجتماعی هنرمندان و بررسی میزان کنشگری آنها در عصر جدید از لزوم آسیبشناسی رفتار فعالان حوزه هنر در قبال رخدادهای اجتماعی نوشته است. میلاد نوری، مدرس و پژوهشگر فلسفه هم با گذاشتن این پرسش در برابر خود که «چیست بنیانِ هستی آنچه رسانه نام میگیرد؟» از این گفته است که انباشت نیروهای شناخته و ناشناختهای که حول رسانه به مثابه پیام جریان دارند، ابعاد مخفی و ناشناختهای به آن میبخشد.
نظر شما