شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۸:۰۱
همین امروز وبلاگ کتابی خود را بسازید

وبلاگ‌ها دنیای پُر رمزورازی دارند که فقط باید به سراغ‌شان بروید و این ماجراجویی را شروع کنید. شما می‌توانید برای هر کتابی که می‌خوانید یک مرور کتاب بنویسید- به طور کامل و مفید- و در وبلاگ‌تان منتشر کنید.

سرویس کودک و نوجوان خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، پنج آگوست روز جهانی «وبلاگ‌نویس» است. اولین‌بار زمستان ۱۳۸۹ بود که اولین وبلاگم را ساختم. قصد و هدفی نداشتم که چه مطالبی در آن منتشر کنم؛ اما می‌دانستم که نمی‌خواهم مطالبم کپی از سایت‌های دیگر باشد و می‌خواستم خودم بنویسم. چه بنویسم؟ روزنگاری کردم و هنوز هم روزانه‌هایم را می‌نویسم و در وبلاگم منتشر می‌کنم؛ اما مسئله من و وبلاگ‌نویسی همین‌قدر کوتاه و ساده نبود.

وبلاگ‌نویسی و تقویت قلم

آن تصمیم که از مطالب کپی استفاده نکنم و خودم بنویسم- هرچند کوتاه و شخصی- باعث شد که من هر روز بنویسم، هر شب بنویسم، هروقت که ناراحت بودم، هر موقعیتی که شاد بودم و درباره هر چیزی که صرفا در دلم آرزو بود و در سرم رویا. مداوم نوشتم و نوشتم و کلماتم ورزیده شد. این را همین‌طوری نمی‌گویم؛ وقتی به نوشته‌های ۱۲ سال قبل برمی‌گردم می‌بینم که چقدر با نوشته‌های امروزم متفاوت هستند: هم از نظر محتوا و سوژه و هم فرم و دغدغه. هر روز نوشتن و مداوم دست به قلم بودن یا همراه شدن با کیبورد و تق‌تق کوبیدن بر آن، کم‌کم نوشتن را بخشی از وجودتان می‌کند و دیگر نمی‌تواند از آن جدا شوید. می‌توانید امتحان کنید. اصلا این یادداشت را با این هدف می‌نویسم که به شما نوجوانان پُرشور بگویم بیایید امسال یک چیز جدید را تجربه کنید و آن، وبلاگ‌نویسی است.

اما من یک قدم شما را جلوتر از خودِ ۱۲ سال پیشم می‌برم و می‌گویم با هدف وبلاگ بسازید و در آن مطلب منتشر کنید. شاید بگویید دوست دارید شما هم مثل من از هر دری سخن گفتن را تجربه کنید و لذت بی‌هدف و بی‌مسئله صحبت کردن را بچشید. این مسئله هیچ منافاتی با نوشتن هدفمند ندارد؛ اما بهتر است تمرکز اصلی‌تان را بگذارید بر یک مسیر تا قلم‌تان راه خودش را بداند و بدون اتلاف انرژی پیش برود. قلم‌تان را ماشینی بدانید که می‌خواهد به مقصدی برسد. اگر در راه بنا به هر دلیلی مدام کنار جاده متوقف شود یا به هر خیابان و کوچه‌ای سرک بکشد و اصلا حواسش به نقشه و مقصد نباشد، قطعا قبل رسیدن به مقصد بنزین تمام می‌کند و حوصله ادامه‌دادن به مسیر را نخواهد داشت. اگر شما بخواهید در وبلاگ‌نویسی هم هزار مسیر را امتحان کنید، قطعا روزی از روزها حوصله‌تان سر خواهد رفت و فکر می‌کنید هیچ اتفاقی برای قلم‌تان نیفتاده است. پس، از تجربه دیگران استفاده کنید و همین حالا، هدفی برای وبلاگ‌نویسی در نظر بگیرید.


وبلاگ‌نویسی و کتابخوانی

یکی از اهداف ارزشمندی که در دنیای فرهنگ هر کشوری وجود دارد، مسئله کتاب و کتابخوانی است که اهالی دغدغه‌مند آن، دوست دارند بیشتر و بهتر در کشورشان و بین مردم ترویج و تشویق شود. یکی از فعالیت‌هایی هم که در این زمینه در چندسال اخیر پررنگ شده است، مروج کتابخوانی و تسهیلگری کتاب است. بحث ترویج و تسهیلگری کتاب و کتابخوانی هر یک دنیای خاص خود را دارد؛ اما اگر شما بخواهید به صورت تخصصی یا به صورت عمومی و تفریحی آن را پیش ببرید، به بستری نیاز دارید که بتوانید خود را در آن بروز دهید. در دنیای امروز، رسانه‌ها حرف اول را می‌زنند و شبکه‌های اجتماعی هم به این دلیل، پرقدرت شده و کاربران بسیاری را به خود جذب کرده‌اند. وبلاگ نیز یک رسانه است؛ شاید اکنون کم‌جان‌تر و مغفول‌تر شده است اما در سال‌های گذشته بویژه دهه ۸۰ و نیمه اول دهه ۹۰ بسیار پرکاربرد و مهم بوده‌اند. امروز مناسبت خوبی است که دوباره به آنها رجوع کنیم و ببینیم چه ظرفیت ناشناخته‌ای دارند برای اطلاع‌رسانی و انتشار مطالب و البته کار کردن روی نام و نشان خود به عنوان یک مروج کتاب.

حالا که بحث ترویج کتاب و کتابخوانی شد، بیایید فرض کنیم که شما یک نوجوان علاقه‌مند به دنیای کتاب‌ها هستید. از آنها که وقتی صبح بیدار می‌شوند یکهو به ذهن‌شان می‌آید «خب، ادامه داستان چیه؟» و صبحانه خورده یا نخورده کتاب را باز می‌کنند و ادامه داستان را می‌خوانند. شاید حتی فراتر از این‌ها پیش رفته‌اید و در جمع همسالان خود بحث‌ها و دورهمی‌های کتابی دارید و حتی در شبکه‌های اجتماعی هم فعال هستید و کتاب‌هایی را که می‌خوانید معرفی می‌کنید؛ اما معرفی کتاب به صورت ویدیو، شاید شما را به یک مروج کتابخوانی تبدیل کند؛ ولی این ظرفیت را ندارد که روزی شما را به نویسنده هم تبدیل کند؛ چرا که شما ننوشته‌اید و صرفا صحبت کرده‌اید. همان‌طور که گفتم هر روز نوشتن در وبلاگ باعث می‌شود قلم‌تان ورزش کند، نرمش کند، مسیر را بشناسد و به جلو برود. شما می‌توانید برای هر کتابی که می‌خوانید یک مرور کتاب بنویسید- به طور کامل و مفید- و در وبلاگ‌تان منتشر کنید و از دوستان‌تان بخواهید معرفی‌تان را بخوانند و نظر بدهند. بگویید در کدام قسمت‌ها ضعیف هستید و در کدام بخش‌ها خوب عمل کرده‌اید. کم‌کم این نقدوبررسی‌ها قلم شما را هم در نوشتن معرفی کتاب یا حتی نقد کتاب بهتر می‌کند و هم زمینه‌ای می‌شود برای تمرین نویسندگی و داستان‌نویسی.

وبلاگ‌نویسی و ایده‌های داستانی

شاید فکر کنید وبلاگ‌ها فقط همین چند امتیاز را دارند و جایی هستند برای انتشار و ثبت مطالب؛ اما باید بگویم که وبلاگ مثل هر چیز دیگری روی این زمین بزرگ، منبع سوژه است و ایده‌ساز و شما می‌توانید روزی داستان خودتان را از مواجهه‌تان با دنیای وبلاگ‌نویسی و اتفاقاتی که در آن رخ می‌دهد بنویسید. مثلا چه داستانی‌؟ ممکن است روزی لابه‌لای نظرهایی که برای مطالب‌تان دریافت می‌کنید یا در وبلاگ‌های دیگران، نظری ببینید که عجیب است، یک جایش می‌لنگد و نیاز به بررسی و کنجکاوی دارد. آنجاست که جرقه ایده داستانی‌تان زده می‌شود.

ما در این زمینه یک رمان نوجوان هم داریم که فرهاد حسن‌زاده آن را نوشته است. «این وبلاگ واگذار می‌شود» حاوی نوشته‌های وبلاگی «درنا» برای نوجوانان است. کتاب مخاطب نوجوان خود را به درون وبلاگ نویسنده می‌کشاند. نویسندهٔ این وبلاگ که «درنا» نام دارد، در مقدمه به مخاطبان وبلاگش خوش‌آمد گفته است. نام وبلاگ «دسته‌کلید» است و با همهٔ وبلاگ‌هایی که تا حالا دیدید و خواندید فرق دارد. این وبلاگ داستان دارد. داستانش هم داستان دارد. شاید داستانِ داستانش هم داستان داشته باشد. بهتر است از اینجایی که هستید تکان نخورید و با درنا پیش بروید تا شما را ببرد به جایی پر از داستان.

می‌بینید! وبلاگ‌ها دنیای پُر رمزورازی دارند که فقط باید به سراغ‌شان بروید و این ماجراجویی را شروع کنید. به مناسبت روز جهانی «وبلاگ‌نویس» پیشنهاد می‌کنم ماجراجویی وبلاگی خود را به کتاب‌های ایران و جهان گره بزنید و وبلاگ کتابی را خود را همین امروز بسازید تا هم قلم خود را به بقیه نشان دهید و هم کتاب‌هایی را که می‌خوانید به آنها معرفی کنید: ساده، راحت و سریع.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها