جمعه ۶ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۲:۰۰
سالار شهیدان آیینه‌ای خدایی که در ظهر تب‌آلود عاشورا نور حق را در گستره زمین بازتاباند

کتاب «شهادت‌نامه حسین (ع) و شهیدان کربلا بر اساس کهن‌ترین منابع» ماجرای حسین (ع) در هزار و اندی سال است که از آن می‌گذرد و هر روز رونقی تازه می‌یابد و شوری دوباره می‌آفریند به شکلی که گویی هر سال این واقعه در سرزمین کربلا با حرارتی بیشتر و سوزی افزون‌تر تکرار می‌شود.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، کتاب «شهادت‌نامه حسین (ع) و شهیدان کربلا بر اساس کهن‌ترین منابع» نوشته محمد هادی زاهدی یکی از کتاب‌های عاشورایی بازار نشر است که توسط انتشارات به‌نشر (آستان قدس رضوی) منتشر شده با نسخه‌های چاپ دوم در کتابفروشی‌ها حضور دارد. چاپ دوم این کتاب با ۲۳۰ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۳۸ هزار تومان عرضه شده است.

این کتاب ماجرای حسین (ع) در هزار و اندی سال است که از آن می‌گذرد و هر روز رونقی تازه می‌یابد و شوری دوباره می‌آفریند به شکلی که انگار هر سال این واقعه در سرزمین کربلا با حرارتی بیشتر و سوزی افزون‌تر تکرار می‌شود. عظمت حادثه و عمق سوزی که در دل‌ها ایجاد می‌کند گاهی موجب می‌شود که در بازنمایی این حادثه بزرگ اشکالات و ناروایی‌هایی نیز راه می‌یابد و با پدید آمدن برخی بدعت‌ها بیم آن می‌رود که برخی از نمادها و نمودهای این حماسه عظیم دچار تحریف شوند و هدفی که حسین (ع) برای آن جان خود را فدا کرد در هجوم این تحریفات کم رنگ و کم اثر شود.

حسین (ع) یک فرد نیست یک فرهنگ است در قاموس حسین (ع) ناب‌ترین واژگان خدایی تجلی یافته و تمامی واژگان زیبا مفاهیم دل انگیز و معانی انسانی در آن تبلور و معنا پیدا کرده است. حسین (ع) تجلی بخش تمام خوبی‌های انسانی بر روی زمین است؛ عشق و محبت، ایمان و صلابت، انسان دوستی و مدارا، دین باوری و مردم داری، بزرگوراری و گذشت، ایثار و جوانمردی و… در فرهنگ حسین (ع) به زیبایی و روشنی متبلور شده‌اند حسین آیینه‌ای خدایی است که در یک ظهر تب آلود نور حق را در گستره زمین بازتاباند و شعاع نور خدا را تا ابد در زندگی انسان جریان بخشید.

حسین (ع) مظهر عشق است؛ عشق به خدا و عشق به مردم جلوه‌هایی از عشق به خدا را در دعای عرفه او می‌توان دید که سلول‌های بدن خود را بر می‌شمارد تا عاشق بودن یکایک آنان را به مردم بنمایاند و پژواک رازگویی و نیازخواهی عاشقانه انسان را در پهنه زمین بگستراند از دیگر سو او برای نجات دین و مردم حاضر است از تمام هستی خود بگذرد همه را به قربانگاه ببرد تا مردم را نجات دهد او در بحبوحه خون و شمشیر و شهادت نگران مردمی است که در بحبوحه هیاهو ها و هوس‌ها می‌خواهند با کشتن مردانی فرشته خوی دروازه‌های تیره ورزی را به روی خود بگشایند و راه امت‌هایی را بپیمایند که با ستم بر خوبان دروازه‌های بلا و مصیبت را به روی خود گشودند! و بدین سان مهم‌ترین دغدغه حسین همان مردمانی بودند که آمده بودند تا او را بکشند! و گرنه در نگاه او مرگ آنقدر خواستنی و زیبا بود که گردنبند زرین برای دختران جوان!

در مورد روایات تاریخی بدیهی است نویسندگان و گویندگان وقتی از متن واقعه سخن می‌گویند باید به متن واقعی حادثه وفادر باشند و آنچه واقعاً ضعیف اتفاق افتاده است بگویند و بنویسند و از سلیقه و استحسان و استناد به روایات ضعیف بپرهیزند؛ به ویژه آنجا که نقل قولی از امام باشد یا سیره و عمل آن حضرت را بیان کند که از مصادیق دروغ بستن بر اهل بیت و گناهی بزرگ است.

در مورد شعر شاعران از آنجایی که میدان شعر میدان خیال و تخیل است و روایت متن حادثه مد نظر نیست، ضرورتی ندارد که متن شعر متن حادثه باشد و دقیقاً همان چیزی را روایت کند که در کربلا اتفاق افتاده است و اغلب نیز چنین نیست و شعر یا نوحه در صدد بازگویی تاریخ نیست بلکه برداشت شاعر از واقعه را به تصویر می‌کشد مگر آنکه شاعر در پی روایتگری تاریخ باشد و بخواهد متن واقعه را در زبان نظم بیان کند یا مخاطب از شعر او چنین برداشتی داشته باشد که در آن صورت قطعاً باید به متن واقعه پایبند باشد.

در مورد سالار شهیدان تا کنون کتاب‌های بسیاری نگاشته شده و بزرگان و دغدغه مندان بسیاری برای ابا عبدالله قلم زده و کتاب‌های ارجمند و قابل تحسینی از خود به یادگار گذاشته‌اند. در میان امامان اهل بیت (ع) پس از حضرت علی (ع) شاید بیشترین کتاب‌ها برای حسین بن علی (ع) نوشته شده باشد و نه تنها شیعیان بلکه سایر مسلمانان نیز از همان سده‌های نخستین باشد و نه تنها شیعیان بلکه سایر مسلمانان نیز از همان سده‌های نخستین برای حسین (ع) دست به قلم برده و برای او مقتل خصایص نوشته‌اند، حسین (ع) چنان در دل‌ها نفوذ کرده است که حتی غیر مسلمان نیر در وصف رادمردی‌ها و خوبی‌های او قلم را به رشته تحریر درآورده‌اند.

محمد هادی زاهدی نویسنده این کتاب، متولد دوم فروردین ماه سال ۱۳۴۶ است. وی دارای مدرک کارشناسی ارشد در رشته تاریخ است و سردبیری روزنامه خراسان، سردبیری روزنامه قدس، ریاست سازمان کتابخانه ها، موزه‌ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی، برخی از مهم‌ترین فعالیت‌های اجرایی اوست. یک قمقمه دریا، رساله حقوق: ۵۰ تکلیف و وظیفه مؤمن نسبت به دیگران از امام سجاد (ع)، ادعیه و اعمال ماه شعبان، ادعیه و اعمال ماه رجب، صحیفه سجادیه، ادعیه و اعمال ماه ذی الحجه با ترجمه فارسی و دعای صباح حضرت امیرالمومنین علی (ع) بخط ام سلمه دختر فتحعلی شاه قاجار و… برخی از آثاری هستند که از زاهدی منتشر شده‌اند.



در بخشی از «شهادت‌نامه حسین (ع) و شهیدان کربلا بر اساس کهن‌ترین منابع» می‌خوانیم:

«ابن اعثم می‌گوید: «پس از آنکه نامه ابن زیاد رسید ابن سعد عرصه را بر حسین تنگ کرد عمروبن حجاج زبیدی را با لشکری انبوه مأمور حفاظت از شریعه فرات ساخت و حسین و یارانش تشنه ماندند. وقتی تشنگی به نهایت خود رسیدو بیم آن بود که برخی در اثر تشنگی از بین بروند حسین به عباس فرمود که به همراه سی سوار و بیست پیاده به سمت فرات بروند و آب بیاورند آنان در دل شب رفتند و پس از درگیری شدیدی که بین آنان و نیروهای عمروبن حجاج روی داد توانستند مشک‌های خود را پر آب کنند و بازگردند. پرسش سوم: روایت شده است که حسین در آن شب با آبی که ابوالفضل و یارانش آورده بودند غسل کردند بنابراین آب به مقدار کافی در اختیار امام و یاران او بوده و تشنگی و عطشی در کار نبوده یا در مورد آن غلو بسیاری صورت گرفته است، زیرا اگر آب نبود آنان چگونه غسل کردند؟

اجازه دهید برای پاسخ به این پرسش ابتدا متن واقعه را از زبان طبری بازخوانی کنیم.

طبری می‌گوید: «وقتی تشنگی شدید به حسین و یارانش روی آورد برادرش عباس را صدا زد و به او گفت که بیست مشک بردارید و با سی سواره و بیست پیاده به شریعه بروید و آب بیاورید آنها شبانه به نزدیکی آب رفتند و نافع بن هلال جملی پرچم را در دست داشت عمروبن حجاج زبیدی- فرمانده محافظان فرات- فریاد زد که کیستید؟ عباس نزدیک تر رفت عمرو بن حجاج پرسید: برای چه به اینجا آمده‌اید؟ عباس گفت: آمده‌ایم از این آب بنوشیم آبی که شما آن را از پسر پیامبر دریغ کرده‌اید!

عمرو گفت: بنوشید گوارایتان باد.

عباس گفت: به خدا قسم قطره‌ای آب نمی‌نوشم تا وقتی حسین و یارانش تشنه‌اند! آنان راه را بر عباس بستند و گفتند: هرگز اجازه نمی‌دهیم آب بردارید ما اینجا هستیم که نگذاریم شما آب بردارید! یاران عباس نزدیک‌تر شدند عباس به پیادگان گفت: مشک‌های خودتان را پر کنید! پیادگان هجوم آوردند و مشک‌ها را پر کردند. عمروبن حجاج حمله کرد تا نگذارد آب ببرند عباس و هلال به آنان حمله بردند و آنان را دور کردند… و آب را به خیمه‌ها رساندند بنابراین:

۱- تعداد کسانی که رفته بودند تا برای خیمه‌ها آب بیاورند پنجاه نفر بودند که سی نفر از آنان برای مقابله با محافظان فرات رفته بودند تا پیادگان بتوانند با استفاده از پشتیبانی آنان آب بردارند.

۲- تعداد مشک‌ها بیست عدد بود

اگر فرض کنیم که هر مشک می توانسته پانزده تا بیست لیتر آب را درون خود جای دهد مقدار آبی که به خیمه‌ها رسیده چیزی در حدود سیصد تا چهارصد لیتر آب بوده است و اگر این مقدار آب را بر تعداد افراد حاضر در خیمه‌های اباعبدالله اعم از یاران و خانواده ایشان_ تقسیم کنیم و جمع آنان را حدود صد نفر بدانیم به هر نفر سه تا چهار لیتر آب می‌رسد که باید با آن عطش خود را فرو بنشاند و برای فردا نیز آبی ذخیره کند.»

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها