به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، ششمین جلسه کارگاه داستاننویسی خاتم (ص) روز شنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۴ با تدریس علی ارسنجانی در سرای اهل قلم خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد. این نشست به نقد و بررسی داستان «مثل خائف» نوشته محمدرضا پستک؛ اثر برگزیده بخش داستان کوتاه نهمین دوره جشنواره خاتم اختصاص یافت.
در آغاز جلسه ارسنجانی از تصمیم دبیرخانه جشنواره خاتم برای راهاندازی کارگاههای مشابه با محوریت داستان نوجوان خبر داد و گفت: با همکاری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، داستانهای برگزیده نوجوان نیز در این جشنواره بررسی خواهند شد. این دورهها مختص نویسندگان نوجوان نیست و نویسندگان بزرگسالی که برای این گروه مینویسند نیز میتوانند شرکت کنند.
هشدار درباره تله «ارجاع میانمتنی»
ارسنجانی در مباحث این جلسه با تمایز قائل شدن بین تکنیک «داستان در داستان» و «ارجاع میانمتنی» بیان کرد: اگر نویسندهای بخشی از یک متن شناختهشده دیگر مثل گلستان سعدی یا یک کتاب تاریخی را عیناً در کار خود نقل کند، این یک ارجاع میانمتنی ضعیف است. این کار معمولاً زمانی رخ میدهد که داستان ضعیف باشد و نویسنده بخواهد آن را به اثر قویتری متصل کند. تکنیک قدرتمند، خلق «داستان در داستان» اصیل است، نه تکیهزدن بر متون دیگر.
ورود سریع به «مسئله»؛ کلید جذابیت خلق یک داستان کوتاهارسنجانی با اشاره به یکی از ضعفهای احتمالی در شروع داستانها، اشاره کرد: برای جذابیت باید از همان جمله اول، خواننده را با «مسئله» یا رخداد اصلی داستان مواجه کنید.
این مدرس در تبیین انگیزه نوشتن، گفت: داستاننویسی گاه تنها راه بیان رنجی است که در زندگی عادی قابلیت بروز ندارد. مثل کسی که رنج از دست دادن فرزند را فقط در قالب یک داستان غمگین میتواند فریاد بزند و با نوشتن آن، آرامش مییابد. این رهایی بخشی، یکی از کارکردهای اصیل داستان است.
خلق شخصیتِ دارای «اندیشه» و «حق انتخاب»
ارسنجانی در بخش دیگر سخن خود بار دیگر بر دو ویژگی اصلی یک شخصیت داستانی تأکید کرد: «اندیشه» و «حق انتخاب». او توضیح داد: شخصیت زمانی جذاب میشود که بر اساس اندیشه خود، در یک دو راهی سخت گیر کند و انتخابی سرنوشتساز داشته باشد. همین انتخابهاست که کشمکش و عمق داستان را میسازد.
اقلیم؛ فراتر از جغرافیا و مجموعهای از باورها
یکی از محورهای نقد این جلسه، پرداخت ضعیف به «اقلیم» در داستان بود. ارسنجانی اقلیم را تنها مختص به آبوهوا یا لهجه ندانست و گفت: اقلیم در اصل مجموعهای از باورهاست. باید نشان دهید شخصیت در چه فرهنگی رشد کرده که مثلاً «شکوه مراسم سوگواری» برایش تا این حد اهمیت دارد. این باورهاست که کنشهای شخصیت را شکل میدهد.
وی ادامه داد: یکی از آسیبهای اجتماعی، یکسانسازی فرهنگی است که باعث محو تفاوتهای غنی منطقهای میشود. فرهنگ زمانی جذاب است که رنگارنگ باشد. وظیفه نویسنده، ثبت و نمایش این تنوع در داستانهاست، نه تکرار الگوهای یکسان.
پرهیز از مفاهیم انتزاعی؛ نمایش عینی به جای توضیح
ارسنجانی با نقد استفاده از مفاهیم کلی مانند «فقر» در داستان، گفت: به جای گفتن «به خاطر فقر، بچهاش را کشت» عینی و تصویری بنویسید: شبی که نان کپکزده هم در خانه نبود.» این نمایش عینی، بسیار تأثیرگذارتر از به کار بردن کلمات انتزاعی است.
داستان، سیستم فرمولپذیر نیست
علی ارسنجانی همچنین بر نگاه غیرقالبی به داستاننویسی تأکید کرد و گفت: داستان جهان پیچیدهای است که با فرمول و اصطلاحات ثابت آموخته نمیشود. اگر چنین بود، همه آثار شبیه هم میشدند. هنر نویسنده درهم آمیختن هماهنگ همه عناصر از پیرنگ و شخصیت تا اقلیم و باور در قالبی یکپارچه و اصیل است.
کارگاه داستاننویسی خاتم (ص) بخشی از مجموعه برنامههای جشنواره خاتم است که با هدف ترویج فرهنگ و سیره نبوی از رهگذر خلق آثار داستانی اصیل برگزار میشود.
نظر شما