هرمزگان- «ضرب المثلهای زبان اَچُمی» به گویش بلوکی بندرلنگه، نخستین اثر مکتوب و مستقل «فریبا نیک نام» از پژوهشگران هرمزگانی است.
در پیشگفتار کتاب، یادداشت «علی اکبر مقیمیان»، متخلص به « بیدشهری» شاعر و منتقد بندرلنگهای در توضیح زبان «اَچُمی» به زبان مردم ایراهستان «ایراهی» در شعر حضرت لسان الغیب حافظ و شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی اشاره شده است.
مولف نیز در مقدمهای مفصل به بندرلنگه، پیشینه تاریخی، شکلگیری محلات و وجه تسمیه آن پرداخته است. در خصوص گروه هدف کتاب یعنی «اَچُم زبانان بلوکی» نیز اینگونه نوشته است: اولین گروه مهاجران ایرانی به بندرلنگه، بلوکیها بودند که در حدود سال ۱۲۰۰ از بلوکات لارستان در استان فارس امروزی وارد این شهر شدند. آنها همه تاجر بودند و بازرگانی و تجارت در بندر لنگه را رونق دادند. با تشویق این گروه از مهاجران، لاریها و خوریها نیز به لنگه مهاجرت کردند. او سپس به شکل کلی لنگه قبل از ورود بلوکیها می پردازد.
پس از آن آورده است: با آمدن بلوکیها به لنگه و به دنبال آن لاریها و خوریها، شهر گسترش پیدا کرد و بعد از این اقوام، گروه دیگری از مهاجران از سبعه که بین فین و بندرعباس واقع شده است وارد بندر لنگه شدند. پس از آن محلههای رودباری، مینابی، بلوچ، بستکی، امیرآباد، کاغذ آباد و ... در پی مهاجرت مردمانی از شهرهای دور و نزدیک به وجود آمد و با گذر زمان بندر لنگه کنونی شکل گرفت.
در این اثر سعی شده است ضرب المثلهای رایج در بین بلوکیهای شهر بندر لنگه گردآوری شود. این مثلها بر اساس ترتیب الفبایی آورده شده و علاوه بر آوانویسی برای سهولت استفاده خوانندگان، معنی و مفهوم آن در زبان مبدأ در زیر هر مثل آورده شده و کاربرد آنها و همچنین بعضا معادل فارسی آن ها نیز آمده است.
علی رغم تشابهات بعضی از ضرب المثلها با سایر مناطق که اصولا طبیعی و محصول بده و بستانهای زبانی است و ناگزیر آن را باید پذیرفت. ولیکن شیرینی زبان «اَچُمی»، خاص بودن تک تک ضرب المثلها را رقم زده است. مثلها بیشتر خاص، خوش آهنگ، کوتاه، پرمعنی، نغز، عمیق و جالب هستند. شغل ابا و اجدادی تجارت و بازرگانی نیز در ضرب المثلها با فراوانی واژه پول و ... نمود یافته است. توجه به امر ازدواج، اصالت و خانواده نیز موجب شده تا مثل هایی پیرامون دختر و مرتبط به آن زیاد داشته باشیم.
همچنین استفاده از کلمه «خَر» به عنوان یک ابزار و حیوان پرکاربرد ضربالمثلها زیادی را به خود اختصاص داده است. مابقی ضرب المثلها نیز برگرفته از فرهنگ، آیین سنتها، آداب و رسوم، باورها و اندیشه این قوم و عاریتی از سایر اقوام هستند. بیان عامیانه و همچنین بکارگیری بی پرده بعضی از واژگان بی جایگزین نیز از ویژگیهای ضرب المثلهای این کتاب است.
یکصدو نودو دو مثل این مجموعه، نتیجه گفتگو با سالخوردگان، گویشوران بومی و افراد آگاه به عنوان نخستین و بهترین مرجع، همچنين مطالعه و کنکاش در آثار به جامانده درباره مردم این خطه از ایران است که شوربختانه دیگر حتی به راحتی برای مردم بومی نیز قابل فهم نیست.
علاوه بر مهجور ماندن این مثلها به دلیل عدم علاقه جوانان و دیگر افراد به استفاده از آنها، جایگزین شدن واژههای اصیل این زبان با کلمات فارسی رایج، و همین طور استفاده از مثل های موجود در زبان فارسی به جای ضرب المثلهای بومی، رواج زبان فارسی و کمرنگ شدن زبان اَچُمی، عدم درک مفهوم این مثلها را باعث شده است.
بیم از فراموشی و زوال سرمایه های معنوی و ارزشمند سرزمین متمدنمان و میراث کهن نیاکانی، انگیزه پدید آورنده برای بازآفرینی مثلهای قدیمی در گفت و گو با کهنسالان زادگاهش را افزون ساخت. خالق این اثر، کم توجهی به بندرلنگه، دوری از مرکز و همچنین زرق و برق های کشور های حوزه خلیج فارس که منجر به مهاجرت ساکنان این دیار می شود را از عوامل اساسی به فراموشی سپردن گویش بومی و به دنبال آن کم رنگ شدن و سرانجام نسیان مثل، متل، قصه، واسونک، شعر و ... بوده است. او تغییر شیوه زندگی مردم و روی آوردن آنها به خصوص کودکان، نوجوانان و جوانان به شیوه نوینی از زندگی را از دیگر عوامل این اتفاق ناگوار می داند.
روی گردانی خانوادهها از سخن گفتن به زبان بومی و عدم فراگیری این زبان توسط نسل جوان، راه میان بُر خطرناکی برای از بین بردن فرهنگ بومی منطقه باز کرده است. وی معتقد است: شتاب دنیای کنونی در تغییر شرایط، ضرورت ثبت و حفظ آثار فرهنگی، عناصر فرهنگ بومی: شامل روایتها، داستانها، شعر، قصه، جشنها، سوگواریها، ضرب المثلها، بازیها، باورها و اعتقادات را دوچندان کرده است.
در ابتدا ، این کتاب قرار بود به عنوان مقاله در مجلهای دانشگاهی به چاپ برسد که به دو دلیل این اتفاق نیفتاد، دلیل اول آن محدودیت کمّی مقاله است که باید تعداد زیادی از مثلها حذف میشد و دلیل دیگر آن عدم دسترسی همه افراد به آن بود.
در پایان کتاب نیز مولف، راهنمای آوانویسی و منابع را ذکر کرده است.
بخش هایی از کتاب:
مثل ششم: «اشکُم جای مچی اُشه، جای حرف هم اُشه.»
Askom jay maci osa jay harf ham osa.
معنی: شکم برای همه چیز جا دارد. پس جایی هم برای حرف در آن هست.
مفهوم: این مثل کنایه از رازداری است، یعنی انسان میتواند سخنانی را که میشنود در دل خود محفوظ بدارد.
مثل بیست و دوم: «امجل اجله»
Amjal ajale.
معنی: «هوو» مانند اجل است.
مفهوم: یعنی هوو مانند فرا رسیدن مرگ است. پس باید به هر روشی از آمدن آن جلوگیری کرد.
کاربرد: این مثل زمانی به کار میرود که کاری یا خواستهای با وجود تلاش فراوان شخص به انجام نرسد و یا وسیلهای به هر دلیلی کارایی گذشته را ندارد، پس فرد اقدام به جایگزین کردن آنچه ناکارآمد است میکند، اما در همان زمان آن کار به انجام میرسد یا آن وسیله دوباره به کار میافتد. گویی از ترس داشتن «هوو» همه آنچه ناکارآمد بوده است دوباره کارایی خود را بازیافته است.
مثل یکصدو هشتادو پنج:«هم اکا و هم انکا/ نه اکا و نه انکا»
Ham eka vo ham onka/ ne eka vo ne onka.
معنی: هم این جا و هم آنجا، نه اینجا و نه آنجا.
مفهوم: کسی که در جایی بند نمیشود همه جا را از دست میدهد.
کاربرد: این مثل درباره افرادی که همه چیز و همه جاه و مقامها را با هم میخواهند، و به دلیل همین خواسته از همه موقعیتها در میمانند، به کار میرود.
زبان اَچُمی در گستره پهناوری از ایران زمین، جنوب فارس، غرب هرمزگان و شرق بوشهر و همچنین در میان جوامع مهاجر ایرانی کشورهای حاشیهٔ خلیج فارس رواج دارد.
«فریبا نیک نام» زاده ۲۲ اردیبهشت ماه سال ۱۳۵۹ در «بندر مروارید» در همسایگی «خلیج فارس» همزاد موجهای درخشان پا به عرصه گیتی نهاد. وی دارای مدرک کارشناسی زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه کردستان و کارشناسی ارشد ایرانشناسی، گرایش فرهنگ مردم، از دانشگاه شهید بهشتی تهران است.
او پایان نامه کارشناسی ارشد را با عنوان «مطالعه تطبیقی آداب و رسوم دریانوردی و صیادی در کرانههای خلیج فارس با تأکید بر مراسم نوروز صیاد» نوشته است. از دیگر فعالیتهای فرهنگی قابل توجهش جمع آوری و مستند نگاری خاطرات برخی از ناخدایان و صیادان بنادر کُنگ و لافت(قشم) در هرمزگان، مقاله پیشینه دریانوردی در خلیج فارس و همچنین همکار پژوهشگر در پروژه آشنایی با نوروز صیاد در کرانههای غربی هرمزگان با دکتر علی شهیدی استاد ایرانشناسی دانشگاه تهران است.
«ضرب المثل های زبان اَچُمی» در ۱۴۵ صفحه در قطع جیبی، به گویش بلوکی بندرلنگه، به سعی نیک فرجام «فریبا نیک نام» با تیراژ یکهزار نسخه، به همت انتشارات بومی و پُرکار «پَر سُرخ» برای نخستین بار، سال ۱۴۰۱ با قیمت ۴۵ هزار تومان وارد بازار کتاب شد.
نظر شما