چهارشنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۲ - ۰۷:۵۴
قصه حاج احمد متوسلیان و همراهانش به پایان رسیده است؟

برخی‌ها مثل حمید داودآبادی معتقدند که نام حاج احمد متوسلیان و همراهانش را باید در فهرست شهدا نوشت. اما برخی دیگر می‌گویند هنوز ماجرا تمام نشده و نمی‌شود با قطعیت کامل گفت که آنان به شهادت رسیده‌اند.

سرویس فرهنگ مقاومت خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، در میان پژوهشگران کشور ما، کسی به اندازه حمید داودآبادی پیگیر کشف حقیقت ماجرای آن چهار ایرانی که در جنوب لبنان اسیر  شدند، نبود. در جستجوی پاسخ پرسش‌هایی که برایش ایجاد شده بود به لبنان و سوریه سفر کرد و به سراغ کسانی رفت که احتمال می‌داد شاید چیزی درباره این ماجرا بدانند. می‌خواست بداند که آیا آن چهار ایرانی لو رفتند؟ و اگر چنین است چه کس یا کسانی آنان را لو دادند؟ آیا زیر نظر بودند یا اتفاقی و ناخواسته گرفتار شدند؟ اگر زیر نظر بودند چه کسی از آنان جاسوسی می‌کرد؟ چه انگیزه‌ای حاج احمد متوسلیان را تا بیروت کشاند و چرا او بعد به تهران برنگشت؟ شب قبل از اسارت کجا اقامت کردند و همراهان غیرایرانی‌شان چه کسانی بودند؟ در پست بازرسی برباره چه گذشت؟ چه کسانی شاهد ماجرای پست بازرسی برباره بودند؟ و این شاهدان چه دیدند؟
 
«سی‌وهفت سال» و «کمین جولای ۸۲»، نخستین کوشش‌های داودآبادی برای کشف حقیقت
داودآبادی هم به جستجوی پاسخ این پرسش‌ها رفت و هم همه روایت‌های موجود درباره اتفاقات آن روز از تابستان ۱۳۶۱را شنید و خواند و صحت و سقم آنان را با شواهد و قراینی که جمع‌آوری کرده بود محک زد. هر از چندی، نتایج مطالعات و تحقیقاتش را مدون و به شکل کتاب منتشر می‌کرد. از میان این کتاب‌ها، می‌توانیم به «سی‌وهفت سال» (انتشارات شهید کاظمی) اشاره کنیم. می‌نویسد: «نمی‌دانم چرا حسی مرا به ‌دنبال سرنوشت حاج‌احمد و دوستانش می‌کشید. غیرت دینی و ایرانی، یا عشق و ایمان به فرماندهی که اصلاً او را ندیده بودم؟ نمی‌دانم. هرچه بود، باعث شد تا هر از چند گاه، کار و زندگی را وابگذارم، مبلغی قرض کنم و بروم لبنان تا ردپایی از حاج ‌احمد بیابم! زمستان ۱۳۷۷، برای چندمین بار راهی سوریه و لبنان شدم. مثل همیشه با هزینه شخصی و از همه مهم‌تر، شدیداً مراقب از اینکه برخی افراد و واحدها متوجه نشوند، به لبنان آمدم تا گیر ندهند و کارم را سخت یا ناموفق نکنند! درست مثل عملیات شناسایی در خطوط دشمن در جبهه!»
 
داودآبادی در این کتاب، بیشتر از آنکه پاسخ مشخصی به فرجام حاج احمد و همراهانش بدهد، با پرسش‌هایی که درباره ماجرای اسارت آنان در لبنان وجود داشت کلنجار رفت و اطلاعاتی را که از صحبت با برخی مطلعین ماجرا جمع‌آوری کرده بود کنار هم گذاشت. البته برخی از این مطلعین، به‌صراحت می‌گفتند که حاج احمد شهید شده است. مثل روایت یکی از سران مارونی‌های لبنان: «ما اصلاً اونا رو نمی‌شناختیم. اون روز حدود ۴۰۰ نفر مسلمون رو دستگیر کرده و کشته بودیم. ماشین آن‌ها که به حاجز برباره رسید، جلوش رو گرفتیم. ساعتی معطلشون کردیم. یکی از اونا از ماشین اومد پایین و درحالی‌که کارت دیپلماتیک در دست داشت، اومد طرف ما. خندیدیم و او رو به‌زور سوار ماشین کردیم و گفتیم که باید منتظر بمونید. چند دقیقه‌ای نگذشت که یکی از آن چهار نفر که فکر کنم پیراهن سفید تنش بود و بینی‌اش شکسته بود، با عصبانیت از ماشین پیاده شد و آمد طرف من. ناگهان احساس خطر کردم. تا نزدیکم شد، کُلت کبرای خودم رو از کمر کشیدم و گلوله‌ای در صورتش خالی کردم...»
 
کتاب دیگر این پژوهشگر که خودش سابقه رزمندگی نیز دارد و یکی از پرکارترین نویسندگان حوزه فرهنگ مقاومت و ادبیات پایداری است، «کمین جولای ۸۲» (نشر غنچه) است. این کتاب که روزشمار پس از اسارت چهار گروگان ایرانی است نیمه‌های دهه ۱۳۸۰خورشیدی منتشر شد. داودآبادی در این کتاب می‌کوشد با مرور دقیق اتفاقاتی که در بازه زمانی تابستان ۱۹۸۲تا تابستان ۱۹۸۴روی داده است، گروه ماجرا را باز کند و حقیقت را به هر زحمتی که شده، از میان خروارها حرف و ادعا بیرون بکشد. البته در «کمین جولای 82» مدعی حل معمای این چهار ایرانی نیست و پایان قصه حاج احمد متوسلیان را ناگفته باقی می‌گذارد.
 
 
پاسخ شهید سلیمانی و کتاب «راز احمد»
قصه جستجوهای داودآبادی درباره سرنوشت حاج احمد و همراهانش ادامه یافت. کم‌کم به این نتیجه رسید که آنان به احتمال بسیار زیاد، به دست همان کسانی که اسیرشان کرده بودند شهید شده‌اند. اما هنوز کاملاً مطمئن نبود و احتمال نادرستی این نتیجه‌گیری را نادیده نمی‌گرفت. تا اینکه اتفاق مهمی برایش روی داد و او را به پاسخی که سال‌ها دنبالش بود رساند. اواخر سال ۱۳۹۷در حاشیه نشستی توفیق هم‌صحبتی با سردار سلیمانی را پیدا کرد و از ایشان درباره ماجرای حاج احمد متوسلیان پرسید. به گفته داودآبادی، شهید سلیمانی «به عنوان فردی که در قضیه لبنان اشراف کاملی دارد» براساس اطلاعاتی که داشت گفت «همان شب اول حاج احمد و دیپلمات‌ها به شهادت رسیدند.»
 
گفت‌وگویش با حاج قاسم سلیمانی کوتاه بود، اما او را از صحبت نتایج پژوهش‌هایش مطمئن کرد. بعد از سی‌وپنج سال تحقیق و بررسی، سرانجام به پاسخ رسید. با همین اطمینان هم بود که در تازه‌ترین کتابش، که با عنوان «راز احمد» از سوی انتشارات یا زهرا(س) منتشر شده است، به صراحت بحث شهادت حاج احمد متوسلیان و همراهانش را پیش می‌کشد و قصه آن چهار ایرانی اسیر در لبنان را با شهادت همگی‌ آنان خاتمه می‌دهد[۱]. به گفته خودش: «این کتاب به عبارتی روایت خودم از حاج احمد متوسلیان است که حضور او از خرمشهر تا لبنان را در برمی‌گیرد. این کتاب خاتمه‌ای بر روایت‌های متعدد بود که در این سال‌ها درباره حاج احمد متوسلیان بیان شده است. کتاب ۴۵۰صفحه تحقیقات من و ۲۵۰ صفحه نیز مستنداتی است که در این زمینه جمع‌آوری کردم.»
 
کتاب «راز احمد» کتاب مهمی است، نه فقط به این دلیل که نویسنده‌اش در آن به پرسشی مهم پاسخ می‌دهد. در این کتاب با چهره و شخصیت نسبتاً متفاوتی از حاج احمد متوسلیان روبه‌رو می‌شویم و از روایت‌های کلیشه‌ای درباره این فرمانده بزرگ فاصله می‌گیریم. «راز احمد» کتاب متمایزی است، زیرا نویسنده‌اش کوشیده است روایت متفاوتی به خواننده ارائه کند، و استدلالش نیز این است که «ما همیشه دنبال قهرمان‌سازی و قهرمان‌های دست‌نیافتنی هستیم، این خوب نیست و نسل امروز از این‌ها فاصله می‌گیرد. باید بجای این کار سیره، منش و مرام شهدا را مطرح کنیم. در این کتاب تلاش شده اخلاق و رفتار حاج احمد متوسلیان آورده شود تا جوانان احساس دوستی بیشتر کنند و با این افراد آشنا شوند.»
 
خبر شهادت حاج احمد هنوز رسمی نیست
شهادت حاج احمد متوسلیان و همراهانش هنوز رسماً تایید و اعلام نشده است و از این‌رو هنوز نمی‌شود از لفظ «شهید» برای‌شان استفاده کرد. البته سردار سلامی، اوایل امسال در دیدارهای نوروزی با خانواده شهدا گفت که «شهید جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان اولین شهید ایرانی در راه فتح قدس است و فتح‌های امروز جبهه مقاومت، محصول راهی است که او برای آزادی قدس شریف و رهایی مردم مظلوم فلسطین از یوغ سلطه و ستم اشغالگران صهیونیست و حامیان آن‌ها باز کرد.» بسیاری از کسانی که این چند جمله را شنیدند یا خبرش را خواندند، آن را به روشن شدن فرجام حاج احمد و همراهانش تعبیر کردند و با نویسنده کتاب «راز احمد» درباره قطعی بودن شهادت آن چهار ایرانی همراه شدند.
 
اما صحبت‌های فرمانده کل سپاه، چنین معنایی نداشت و سردار رمضان شریف سخنگو و مسئول روابط عمومی این سازمان، چندی بعد در توضیح آن گفت: از سخنان فرمانده کل سپاه در تجلیل و تمجید از شخصیت «جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان» و نقش پیشتازانه او در گشودن راه فتح قدس و مسیر آزادی قدس شریف و رهایی مردم مظلوم فلسطین از یوغ سلطه و ستم اشغالگران صهیونیست و حامیان آن‌ها که در دیدار با خانواده معظم ایشان انجام پذیرفته است، برداشت ناصواب شده و برخی اشخاص و رسانه‌ها تلقی شهادت قطعی حاج احمد متوسلیان را داشته‌اند. برای تنویر افکار عمومی اعلام می‌شود در وضعیت جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان و سرنوشت قطعی ایشان تاکنون تغییری حاصل نشده است و پرونده وی و همراهانش که چهاردهم تیر ۱۳۶۱ در منطقه «باره» لبنان به دست نیروهای فالانژ ربوده شده‌اند، همچنان مفتوح و از سوی مراجع سیاسی و حقوقی کشور در حال پیگیری است. اصطلاح جاویدالاثر و یا شهید جاویدالاثر نیز معمولاً برای تکریم آن دسته از فرماندهان و رزمندگان اسلام و جبهه مقاومت به کار می‌رود که از سرنوشت قطعی آن‌ها (شهادت یا زنده بودن) اطلاعات موثقی در دست نیست.
 
 ***
[۱] رونن برگمن نیز در کتاب «برخیز و اول تو بکش» (ترجمه هادی عبادی، نشر صمدیه) به نقل از رابرت حاتم (سرکرده جوخه ترور فالانژها) می‌گوید که فالانژها با اجازه اسرائیلی‌ها چهار دیپلمات ایرانی را به قتل رساندند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها