دوشنبه ۱۲ تیر ۱۴۰۲ - ۱۳:۰۰
کتاب «مبنا گرایی بونجور و ملاصدرا» روانه بازار نشر شد

کتاب «مبنا گرایی بونجور و ملاصدرا» اثر عیسی موسی زاده و مهدی عباس زاده منتشر شد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، کتاب «مبناگرایی بونجور و ملاصدرا» اثر عیسی موسی زاده و مهدی عباس زاده است که در پژوهشکده فلسفه و کلام اسلامی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تهیه و به همت نشر این پژوهشگاه در ۱۸۲ صفحه به چاپ رسید.

مقایسه رویکردها و دیدگاه‌های متفکران همواره یکی از بهترین راه‌ها، هم برای آشنایی عمیق‌تر با اندیشه آنان و هم برای آشکار شدن نقاط ضعف و قوت دیدگاه‌های هر کدام است تا بدین طریق، فرصتی برای رشد و بالندگی اندیشه‌های پیش رو پدید آید. با وجود اختلاف نظرهایی که به دلیل فضای فکری - فرهنگی متفاوت، میان بونجور و ملاصدرا وجود دارد، وجه شباهت‌هایی نیز در تفکر آنها هست که امکان شکل‌گیری گفتگوهایی را در میان این دو متفکر فراهم می‌سازد. یکی از مهم‌ترین این شباهت‌های فکری، دفاع از وجود باورهای پایه در نظام معرفتی انسان است؛ باورهایی که منشأ توجیه کل نظام معرفتی انسان است؛ از این نگره به مبناگرایی در توجیه تعبیر می‌شود.

مسئله اصلی نوشتار حاضر این است که در بررسی‌ مقایسه‌ای، چه نسبت و مناسباتی میان دیدگاه های مبناگرایانه بونجور و ملاصدرا وجود دارد و آرای این دو در چه مواقعی به هم نزدیک یا از هم دور می شوند. بر این اساس، مدعا یا فرضیه نوشتار حاضر نیز این است که مبناگرایی این دو متفکر علی رغم اختلاف در فضای فکری و فرهنگی ویژه ای که در آن زیست کرده اند، مشابهت های فراوانی با هم دارند، اگرچه اختلاف مهمی نیز در میان این دو وجود دارد.
 
این کتاب در چهار فصل تألیف شده است؛ فصل نخست، عهده‌دار تبیین نظریه مبناگرایی در فلسفه غرب و برخی از مهم‌ترین نقدهای سلارز به آن است. در این فصل، به تعریف و عناصر سازنده معرفت گزاره ای، ایرادات ادموند گتیه بر تعریف سه جزئی معرفت، ادله مبنا گرایی، درونگرایی و برون گرایی در توجیه معرفت و شروط و تأکیدات هر یک و نهایتاً مهم‌ترین نقش‌های سلارز به مبناگرایی می‌پردازد.

فصل دوم به تبیین «مبناگرایی در نظرگاه بونجور» اختصاص دارد و در آن ابتدا به دیدگاه متقدم او در دفاع از انسجام گرایی و نقد مبنا گرایی و سپس به تغییر موضع و دیدگاه متأخرش در رویگردانی از انسجام گرایی و دفاع از مبنا گرایی از طریق نقدهای مهمی که بر انسجام گرایی وارد ساخته، از قبیل دوری بودن، نقش معرفتی ادراکات حسی، وجود نظام‌های بدیل، قابلیت دسترسی به توجیه معرفتی و نهایتأ مسئله صدق اشاره خواهد شد. منظور در دیدگاه مبنا گرایی از باورهای پایه تجربی دفاع می‌کند و به نقدهای ویلفرد سلارز پاسخ می‌دهد. وجود جهان خارج مستقل و نهایتاً توجیه پیشینی در نگره او از مطالب مهم این فصل است.

فصل سوم به تبیین «مبنا گرایی در حکمت متعالیه (فلسفه ملاصدرا)» اختصاص یافته است. در این فصل، به جهت پیوند ناگسستنی معرفت شناسی و هستی شناسی در فلسفه ملاصدرا، ابتدا به مبانی هستی شناختی نظریه معرفت صدرایی از قبیل اصالت وجود، تشکیک وجود و حرکت جوهری می‌پردازد. سپس مباحث هستی شناسی معرفت و معرفت شناسی وی از قبیل ارکان علم یا معرفت(علم یا معرفت، عالِم یا فاعل معرفت و معلوم یا متعلَّق معرفت)، دو مرحله ادراک یا شناخت و مسئله اتحاد علم و عالِم و معلوم مورد بحث قرار می‌گیرد.

نویسنده در فصل چهارم، به «مقایسه مبناگرای بونجور و ملاصدرا» پرداخته و در خلال آن به مشابهت‌های فکری و تفاوت‌هایی که در دیدگاه این متفکر وجود دارد، توجه کرده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها