بسیاری از معتادان مهارتهای درمان شناختی-رفتاری (CBT) را آموخته و به کار گرفتهاند و زندگیشان را تغییر دادهاند. آنها با افزایش کنترل بر افکار، احساسات و رفتارهای خود سالمتر و شادتر شدهاند. بسیاری از آنها روابط نزدیک جدیدی ایجاد کرده و روابط قدیمی را دوباره برقرار کردهاند. بیشتر آنها کار ثابت و معناداری یافتهاند. تقریباً همه از اینکه میتوانند افسار زندگی خود را به دست بگیرند شگفتزده شدهاند.
او ادامه داد: در مرحله بعد، تصور کنید که این کار را بارها و بارها تکرار میکنید، زیرا میدانید که آن در مرگ شما نقش دارد. متوجه میشوید که بهجای کاهش سرعت یا توقف، مجبور به انجام بیشتر و بیشتر از آن هستید. سپس عزیزانتان را تجسم کنید که میگویند دیگر مشارکت شما در این فعالیت را تحمل نمیکنند. حالا به این تصاویر، تصویر کل جامعه را اضافه کنید که شما را به خاطر درگیر شدن در این فعالیت مورد انگ قرار میدهند.
او افزود: این تجربیات برای افرادی که با اعتیاد دستوپنجه نرم میکنند، آشناست. شرم، گناه، دوسوگرایی، ترس، شک، درماندگی، سرخوردگی و ناامیدی تنها برخی از احساساتی هستند که بسیاری از افراد تلاش میکنند به منظور اجتناب از آنها از رفتارهای اعتیادآور خودداری کنند. این افراد الهامبخش پیگیری متن اصلی ما، درمان شناختی سوءمصرف مواد هستند (بک، رایت، نیومن، و لیز، 1993). از زمان انتشار آن تقریباً 30 سال پیش، ما با هزاران بیمار کار کردهایم که به ما اعتماد کردهاند تا به آنها کمک کنیم تا با رفتارهای اعتیادآورشان مقابله کنند.
آزاد با بیان اینکه بسیاری از بیماران ما با احساس یأس و ناامیدی وارد درمان شدهاند عنوان کرد: بسیاری از آنها همه چیزهایی را که برایشان مهم بود از دست دادهاند، ازجمله دوستان، خانواده، خانه، سلامتی و شغل. برخی احساسات ناامیدانه دارند، بهعنوان مثال: «من به انتهای مسیر زندگی رسیدهام» و «اگر این [درمان] کار نکرد، کارم تمام شده است.» با کمال تعجب، بسیاری از بیماران ما مهارتهای درمان شناختی-رفتاری (CBT) را آموخته و به کار گرفتهاند و زندگیشان را تغییر دادهاند. آنها با افزایش کنترل بر افکار، احساسات و رفتارهای خود سالمتر و شادتر شدهاند. بسیاری از آنها روابط نزدیک جدیدی ایجاد کرده و روابط قدیمی را دوباره برقرار کردهاند. بیشتر آنها کار ثابت و معناداری یافتهاند. تقریباً همه از اینکه میتوانند افسار زندگی خود را به دست بگیرند شگفتزده شدهاند.
او افزود: ما در 30 سال گذشته چیزهای زیادی یاد گرفتهایم. علاوه بر یادگیری از تجربیات بیماران، ما بهطور مستمر از کار خارقالعاده همکاران پژوهشیمان مطلع شده و الهام گرفتهایم. نتایج کار آنها عمیقاً بر رویکرد ما تأثیر گذاشته است، همانطور که در این متن پیگیری منعکس شده است. بهعنوان مثال، اکنون میفهمیم که افراد مبتلا به اعتیاد، گروه بسیار متنوعی را تشکیل میدهند. تعاریف بهبودی منحصربهفرد هستند: آنها از فردی به فرد دیگر بسیار متفاوت اند. بیماران نیاز به تعیین اهداف دستاوردیشان دارند، نه اینکه آنها را توسط دیگران تعیین کنند. مزایای CBT برای اعتیاد به پرهیز محدود نمیشود؛ آنها شامل طیف گستردهای از مهارتهای بالقوه درون فردی و بین فردی هستند. فرایندهای روانشناختی و فیزیولوژیکی به طور مشترک زمینهساز اعتیادهای مختلف هستند. بسیاری از بیماران به خدمات و منابعی فراتر از آنچه در رواندرمانی ارائه میشود، از جمله گروههای همیاری (مانند برنامههای 12 مرحلهای و بهبودی SMART) و درمانهای به کمک دارو نیاز دارند. ننگ در مورد اعتیاد_ حتی در بین ارائهدهندگان مراقبتهای بهداشتی_ فراگیر است و باید در هر زمان و هر کجا که ممکن است شناسایی و از بین برود.
آزاد گفت: طی 30 سال گذشته، تغییرات اجتماعی- سیاسی قابل توجهی رخ داده است. در این متن پیگیری، نحوه تأثیرگذاری این تغییرات بر کار ما با افراد مبتلا به اعتیاد را مورد بحث قرار میدهیم. بهعنوان مثال، ما به چالشهای بالقوه مرتبط با قانونیسازی ماریجوانا در ایالاتمتحده میپردازیم (فصل 1). همچنین به تأثیر انگ، تعصب و تبعیض نسبت به افرادی که با اعتیاد دستوپنجه نرم میکنند میپردازیم (فصل 4).
او عنوان کرد: در این کتاب، ما از سهم ارزشمند بسیاری از رویکردهای متنوع در درمان اعتیاد قدردانی میکنیم و نشان میدهیم که چگونه آنها را در CBT برای اختلالات مصرف مواد گنجاندهایم. ما بر اهمیت مفهومپردازی بیماران بهطور کامل و دقیق و تنها پسازآن مداخله با مناسبترین اقدامات درمانی تأکید میکنیم. در این کتاب تمام تلاشمان را میکنیم تا 30 سال روند و پیشرفت در تحقیقات و درمان اعتیاد را ترسیم کنیم.
آزاد بیان کرد: بهعنوان مثال، ما شواهد فعلی را که از اثربخشی CBT برای درمان اعتیاد حمایت میکنند، بررسی میکنیم (فصل 1). مدل خود را هم برای اعتیادهای شیمیایی و هم برای اعتیادهای رفتاری اعمال میکنیم (فصل 1). مدل سندرم اعتیاد را معرفی میکنیم (فصل 1 و 2). عوامل ژنتیکی، عصبی-زیستی، روانی-اجتماعی و محیطی مرتبط با ایجاد رفتارهای اعتیادآور را بررسی میکنیم (فصل 2). یک روش مفهومپردازی موردی سیستمیک برای درک افراد در حال بهبودی پیشنهاد میکنیم (فصل 3). بر اهمیت پژوهش در مورد تأثیر انگ بر روند درمانی تأکید میکنیم (فصل 4). ارتباط متقابل بین کشف هدایتشده و مصاحبه انگیزشی را توضیح میدهیم (فصل 6). 12 تکنیک استانداردشده CBT را برای کمک به بیمارانی که با اعتیاد دستوپنجه نرم میکنند توضیح میدهیم (فصل 7). مفاهیم تفکر سیستم 1 و سیستم 2 را برای حفظ اعتیاد به کار میبریم (فصل 10). مفهوم سبکهای دکتر آرون بک را معرفی میکنیم و این مفهوم را در مورد اعتیاد به کار میبریم (فصل 11). در مورد اجرای درمان گروهی CBT راهنمایی خاصی ارائه میدهیم (فصل 12).
این مترجم در پایان یادآور شد: امیدواریم این مطالب جدید برای کار با کسانی که با اعتیاد دستوپنجه نرم میکنند مفید باشد. در سراسر این کتاب، نمونههای فرضی مختلفی را ارائه میکنیم تا طیف وسیعی از بیماران را با طیف وسیعی از اعتیادها و مشکلات مرتبط نشان دهیم. همه نمونههای موردی ترکیبی هستند (یعنی ترکیبی از بسیاری از بیماران واقعی که ما میشناسیم) و همه نامها تخیلیاند. ما مکرراً به اصطلاحات «اختلالات مصرف مواد»، «رفتارهای اعتیادآور» و «اعتیادها» اشاره میکنیم. برای اهداف ادبی، ما این اصطلاحات را باهم عوض میکنیم، همانطور که اغلب در عمل انجام میدهیم. همچنین، هنگام اشاره به موضوعات مفرد و بدون تفکیک در یک جمله، از ضمیر «آنها» استفاده میکنیم.
نظر شما