محمد مهدی بهداروند یکی از نویسندگان کتاب «شنبه آرام؟» در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، گفت: شنبه آرام یک روایت همسرانه درباره زندگی شهید محسن فخری‌زاده است. یک روایت از همسری که باعث شده محسن فخری‌زاده از آب و گل در بیاید و به یک شخصیت ویژه تبدیل شود. یک شخصیتی که از روز اول که با ایشان به کردستان رفته بود، پابه‌پای این مرد بوده و سبب قوت قلب و بالندگی روحی و فکری وی شده است تا زمانی که ایشان به شهادت می‌­رسد. اگر وجود این همسر مهربان و کارساز نبود، شاید بسیاری از توفیقات نصیب محسن فخری‌زاده نمی‌­شد. در‌ واقع این همسر نقش یک معاونت هماهنگ‌کننده در زندگی شهید را داشته است که موجب می­‌شده تا فکر شهید از بابت امور خانه و فرزندان راحت باشد و با خیال آسوده به امور مربوط به خود بپردازد.

وی با توجه به اینکه این کتاب سه نویسنده دارد، در خصوص بخشی از کتاب که برایش جالب توجه بوده گفت: از نظر من بهترین قسمت این کتاب آن شبی است که تیم محافظ شهید فخری‌زاده به ایشان می‌گوید جانشان در خطر است و تیم ترورکننده در تهران آمده‌­اند تا ایشان را ترور کنند و شما به تهران مراجعه نکنید. اما ایشان برخلاف این اطلاعیه از تصمیم خود منصرف نشدند و راهشان را ادامه دادند. همسر ایشان می‌­گوید من آن شب  احساس کردم به آخر خط رسیده‌ام و پایان زندگی محسن نزدیک است. می­‌ترسیدم از اینکه نکند محسن بدون من برود. اما محسن به من گفت که بالاخر روزی همه باید بروند. آنجا بود که مطمئن شدم شماره معکوس جدایی زندگی من و آقا محسن آغاز شده است.

محمدمهدی بهداروند دلیل خود را برای انتخاب این سوژه اینطور عنوان کرد: شهید فخری‌زاده هم دوستم نبود هم سوژه منحصر به فردی بود که ارزش زیادی برای پرداختن داشت. درباره ایشان قبلا دو کار دیگر منتشر شده بود که من احساس کردم شخصیت شهید توسط این دو اثر، تمام قد منعکس نشده و هیچ راوی ای در آن اثر ها نبوده که بتواند صفر تا صد شخصیت ایشان را به طور کامل روایت کند. یه همین خاطر تصمیم گرفتیم این کار را با روایت‌های همسر ایشان پوشش دهیم.
 
فاطمه اکبری اصل یکی دیگر از نویسندگان کتاب شنبه آرام؟ درباره فعالیتش در حوزه این کتاب گفت: این کتاب از زبان همسر شهید روایت می‌­شود و فصل اول آن از لحظه ترور آغاز می­‌شود و با هر فصل که جلوتر می‌­رویم، گریزی به گذشته زندگی شهید محسن فخری‌زاده و همسرشان خانم صدیقه قاسمی‌زاده می­‌شود. همین‌طور بین هر فصل رفت و برگشتی از زمان قبل از ازدواج همسر شهید تا بعد از شهادت شهید انجام می­‌شود و این کتاب به همین نحو ادامه دارد.

وی درخصوص حضور پررنگ بانوان در حوزه ادبیات پایداری و مقاومت افزود: بحمدلله در عصر حاضر هم راویان خانم و هم نویسندگان خانم پای این کارهستند و قلم می­زنند و علت این امر به این خاطر است که چندین سال پس از پایان جنگ، کتاب هایی منتشر شدند که بیشتر جنبه مستند داشتند و روایت خاطرات حضور شهدا در جبهه را بیان می­‌کردند. ولی از یک زمانی به بعد، با ورود مبارک نویسندگان و راویان خانم در این حوزه، موجب شد که ما شهدا را صرفا از پنجره جهاد در جبهه و منطقه نبینیم و وارد زندگی آنها شویم، سیر تحولشان را مشاهده کنیم و روایاتی از این قبیل.

فاطمه اکبری اصل در ادامه بیان کرد: نویسنده اصلی این کتاب که خود حاج آقا بهداروند بودند و کار نگارش اصلی کتاب توسط ایشان رقم خورد. اگر اشتباه نکنم یک سال طول کشید تا این اثر به مرحله چاپ برسد.

محمدمهدی بهداروند در مورد عنوان انتخابی برای کتاب افزود: این عنوان که کتاب با آن نامگذاری شده، عنوان انتخابی من نبود. عنوانی که من مدنظر داشتم، «بعد از حاج قاسم نوبت من است» بود. در نهایت نامگذاری این کتاب را به آقای مهدی قربانی ( یکی دیگر از نویسندگان) واگذار کرد و ایشان هم عنوان «شنبه آرام؟» را برای این کتاب برگزید که بسیار نام بامسمایی است. این عنوان هم وام گرفته از سخنرانی نتانیاهو بود که گفته بود: با زدن فخری‌زاده در روز جمعه، شنبه آرامی برای اسرائیل به وجود خواهد آمد. که بعد از آن هم همچین چیزی برای آنها محقق نشد و همه شنبه‌هایشان با ناآرامی همراه بوده. علامت سوالی که در عنوان کتاب قید شده هم یک پرسش کنایی است.