سردار شهید محمدرضا کارور در ۴ اسفند ماه سال ۱۳۶۲ در عملیات خیبر به شهادت رسید و پیکر پاکش هنوز میهمان جزیره مجنون است. بهمناسبت سالگرد شهادت شهید محمدرضا کارور با نویسنده کتاب «گمشده مجنون» گفتوگویی داشتیم که در ادامه میخوانید.
بهعنوان مدخل گفتوگو سراغ رزومه تحصیلی و کاری شما برویم.
مریم عباسی جعفری، متولد ۱۳۶۳، کارشناسی مشاوره تربیتی از دانشگاه تهران و سطح دو حوزه. (گرایش فقه و اصول).
در شهر مقدس پیشوای ورامین بدنیا آمدم. کارم را در حوزه مشاوره، در مدارس آموزش و پرورش از سال ۱۳۹۱، آغاز کرده و هماکنون در حال انجام وظیفه بهعنوان مربی پرورشی در مدرسه ابتدایی هستم. در کنار وظایف شغلیم، فعالیتهای تحقیاتی و پژوهشی در حیطه مشاوره دارم. اولین کتابم، با عنوان زندگینامه سردار شهید محمدرضا کارور از سال ۱۳۹۷ کلید خورد و با پیشنهاد آقای جواد کلاتهعربی، بهعنوان مدیر ادبیات انتشارات ۲۷ بعثت، کلیه مصاحبههای شهید تحویل اینجانب شد، اما از آنجایی که مصاحبهها بسیار قدیمی و برای قبل از سال ۱۳۷۰ بودند و آن زمان مصاحبهها خیلی کلی و فقط به موضوعات کلی پرداخته شده بود، مجبور بودم برای تکمیل اطلاعاتم، مصاحبههای جدیدی از دوستان و همرزمان و خانواده شهید بگیرم.
«گمشده مجنون» اسم کتاب شماست. این عنوان و طرح روی جلد آن چگونه خلق شد؟
اسم کتاب و طرح روی جلد آن، بنابر نظر یکی از خواهرهای شهید، خانم مهدیه کارور انتخاب شده و بنده بهعنوان نویسنده هیچ دخل و تصرفی در آن نداشتم؛ یعنی از آنجایی که ناشرها احترام خاصی برای خانواده محترم شهدا قائل هستند بزرگواری کردند و نظر و سلیقه خواهر شهید را اعمال کردند.
در حقیقت میتوان گفت که اسم و طرح اثر بنابر خواسته خواهر شهید براساس زندگی خود شهید طراحی شده است. شهید محمدرضاکارور سال ۱۳۶۲ در حالیکه فرماندهی گردان ویژه مالک اشتر را برعهده داشت، در جزیره مجنون مظلومانه و غریبانه به شهادت میرسند و از آنجایی که منطقه در تصرف دشمن بود به دلایل شرایط حساس منطقه، پیکرشان در جزیره مجنون برای همیشه میماند و گمنام باقی میماند. طرح جلد هم بیانگر فرمانده فداکاری است که دلش همیشه برای نیروهایش میتپید و تا آخرین لحظه دغدغه نیروهایش را داشت.
چگونه با شهید کارور آشنا شدید و تصمیم گرفتید که درباره این شهید بزرگوار اثری خلق کنید؟
آشنایی من با شهید کارور برمیگردد به دوران نوجوانی که سومراهنمایی بودم. روزنامه و مجله هنرمندان را زیاد میخواندم اما یک روز برحسب اتفاق، عکس شهید کارور روی صفحه اول روزنامه جبهه نظرم را جلب کرد. روزنامه را خریدم و مطلبش را خواندم. دوست داشتم درباره شهید محمدرضا کارور بنویسم و بیشتر با او آشنا شوم. در ابتدا خیلی در وادی شهید و شهادت نبودم اما تغییراتم را در زندگی، مدیون و مرهون شهید محمدرضا کارور هستم. مسیر زندگی من را این شهید بهطور کلی تغییر داد و اولین سفر راهیان نور بنده بهواسطه آشنایی با شهیدکارور، اسفندماه همان سال شکل گرفت و در دوکوهه توسط راویان محترم، بیشتر با این شهید آشنا شدم. در واقع با نوشتن این اثر میخواستم، سهمی داشته باشم و برای شهدا کاری کرده باشم. پس ابتدا بعد از بررسیهای مفصل، همرزمهای شهید را پیدا کرده و مصاحبههایم را کامل کردم.
زاویه دید کتاب دانای کل است. با توجه به اینکه کتاب در هشت فصل نگاشته شده و شما در بخش تقدیرنامه از اعضای خانواده و همرزمان شهید، به جهت همکاری برای نگارش اثر تقدیر کردید، چرا کتاب را از زاویه دید اول شخص یا سوم شخص محدود به ذهن نویسنده ننوشتید. به این معنی که هر فصل را به یک راوی اختصاص میدادید.
در ابتدا کتاب را با زاویه دید اول شخص، به روایت همسر شهید نوشتم و حدود سیصد صفحه شده بود. اما آقای کلاته فرمودند بهخاطر اینکه آثار نشر ۲۷ بعثت در حوزه مستندنگاری بوده و روایتگر زوایای جنگ هستند؛ امکان انتشار نداریم. همچنین مهم بودن زندگی و شخصیت شهید کارور بهعنوان یکی از فرماندهان لشکر ۲۷محمدرسول الله (ص) از دیگر نکات حائز اهمیت بود. پس باید کتاب را با زوایه دید دانای کل پیش میبردم. در نتیجه به پیشنهاد ایشان کتاب دوباره بازنویسی شد و با زاویه دید دانای کل (سوم شخص) نگارش شد. البته کارشناس نهایی کتاب جناب آقای گلعلی بابایی بودند و زحمات زیادی برای کتاب کشیدند. کتاب بعد از نگارش پایانی اصلاحات زیادی نیاز داشت، که بعد از اصلاحات، کتاب را بازنویسی کردم. ناگفته نماند که اثر حاضر تا مرحله پایانی و انتشار تقریبا حدود ده بار از اول بازنویسی شد.
کتاب هفت فصل دارد که سه فصل آن با نام «فصل پنجم» نامگذاری شده است. چه توضیحی در این خصوص دارید؟
متأسفانه از آنجایی که ماکت نهایی کتاب را تحویل بنده ندادند تا ایرادهای کار مشاهده شود، این ایراد بزرگ در کتاب دیده میشود که البته احساس میکنم در چاپ و نشر ایجاد شده است و حقیر تمامی فصلهایم را نامگذاری کرده بودم. و به نظرم در این خصوص ناشر باید پاسخگو باشد.
در جلسهای که در خانه کتاب ادبیات ایران برای کتاب شما برگزار شد، آقای جواد کلاته عربی انتقادی داشتند مبنی بر اینکه شاید گاهی بانوان نویسنده نتوانند حق مطلب را درباره موضوع جنگ از جمله عملیاتها بهجا آورند، با توجه به این نقد
اولا: نظر شما درخصوص نقد آقای کلاتهعربی چیست؟
دوما: چطور تصمیم گرفتید بهعنوان اولین اثر، در حوزه دفاع مقدس، آن هم خارج از نگاه زنانه، قلم بزنید؟
بهطور کلی با نظر ایشان موافق نیستم.
اولا: درست است که زنان بهدلایل ظرافتهایی که دارند، ممکن است به روایت جنگ آنگونه که مردان روایت میکنند، نپردازند. اما کتابهایی را داریم که روایت زنان حتی قویتر از مردان پیش رفته است. در دفاع مقدس زنان بهصورت خودجوش همپای مردان مسئولیتهایی را برعهده داشتند و حتی اسلحه به دست گرفتند. در زمان انقلاب هم زنان نقش چشمگیری داشتند؛ زنان رزمنده در خرمشهر و در گیلانغرب. حتی زنان چریک داشتیم که در سوسنگرد همراه شهید چمران، اسلحه به دست گرفتند و جنگیدند. صحنههای رزم زنان اگرچه به اندازه مردان نبود، اما تأثیرات عمیق آن در جنگ و دفاع مقدس چشمگیر بوده است. ما حتی زنان اسیر و آزاده داشتیم. پس اگر روزی توانستیم این مدال افتخار را از صحنه روزگار حذف کنیم میتوانیم بگوییم زنان نمیتوانند جنگ را اندازه مردان روایت کنند. و بعد هم در جلسه نقد کتاب، استاد بزرگوار جناب آقای قاسمیپور فرمودند قسمت جنگِ «گمشده مجنون» مخصوصا قسمت عملیات خیبر که از سختترین عملیاتها بوده است، قوی پرداخته شده است.
دوما: علاوه بر مشتاق بودن من برای دانستن زندگینامه شهید محمدرضا کارور باید عرض کنم که «گمشده مجنون» سفارش ناشر بود. و من بعدها متوجه شدم که هیچ نویسندهای تا ۱۳۹۸ بهدلیل ناقص بودن اطلاعات و مخفیکاریها و گمنام ماندن خود شهید، حاضر نشده زندگینامه این شهید بزرگوار را به نگارش دربیاورد.
خودتان بهعنوان اولین اثر چقدر از کتاب راضی بودید؟
البته رضایت من چندان شرط نیست. رضایت من هم وابسته به رضایت اول خود شهید، و بعد دوستان و همرزمان و خانواده و همسر گرامی ایشان است و مخاطبین عزیزی که کتاب را میخوانند. با توجه به فروش بالای کتاب و بازخوردهایی که از دوستان و خانواده و همرزمان رسیده و میرسد، خدا را شکر مورد رضایت مخاطبین عزیز قرار گرفته و انشالله خود شهید هم.
آیا باز هم شاهد اثری از شما در این حوزه خواهیم بود؟
بله انشالله در آیندهای نه چندان دور. در حال حاضر نیز چندین اثر در حال نگارش دارم.
تازهترین اثری که در دست نگارش دارید؟
بهدلیل اینکه ناشر تا مرحله چاپ رضایت ندارد که خبر رسانهای شود، از گفتن آن معذورم. ولی انشالله اثر بهزودی چاپ میشود و مخاطبین عزیز در جریان کار قرار خواهند گرفت.
نظر شما