درباره «کتاب پرازدحام» اثر روبرتو ورگانتی
چرا در جامعه مدرن به معنا نیاز داریم؟/ اهمیت معنا در کسب و کار
روبرتو در سفری دایرهوار که از فرد آغاز و به فرد ختم میشود، نشان میدهد چرا در جامعهی مدرن ما بیش از هر زمان به نوآوری از طریق معنا، نیاز داریم؛ و اینکه چرا این مفهوم امروزه در کسب و کارها معنا دارد.
به نظر میرسد دیدگاه ورگانتی، دیدگاهی کارآ و دقیق است با این حال، بسیاری در زندگی، هدف مشخصی را دنبال نمیکنند که این موضوع به عقیده ورگانتی به دنیای امروزی لبریز شده از انگارهها برمیگردد. انسان مدرن با نوآوریهای فراوانی احاطه شده که هر روز تازهتر و پیشرفتهتر میشوند و همین مسئله، او را از طرحریزی و پیگیری اهدافش باز داشته است.
ورگانتی اینطور در کتاب استدلال میکند: «نوآوری در معنا یک تغییر جهت و مقیاس است. اگر از انگارههای بیرونی آغاز کنیم هرگز آن را تشخیص نخواهیم داد، حتی اگر این پیشنهاد جلوی چشم ما باشد. ما حتی اگر ترسان، تلاش کنیم راهی عجیب و غریب را کشف کنیم، آن راه در اولین چالش کنار گذاشته خواهد شد.»
ورگانتی در فرآیند جستجوی انسان، معنا و راهحل را نقطه مقابل یکدیگر میداند و تاکید میکند که نوآوری در دنیایی که مردمش در پی معنا هستند کاملا متفاوت است با نوآوری در دنیایی که مردم در پی راهحل ها میگردند. این استاد مدیریت فناوری اینطور مینویسد: «یکی از تغییرات تکراری در جامعه ما این است که مردم فهم روشن، سازگار و پایداری از آنچه معنادار است، ندارند. زندگی آنان نه بر یافتن راهحلهایی برای مسائل از پیشتعیینشده، که بر یافتن پرسشهایی در دنیایی با مسائل نامشخص و مدام در حال تغییر تمرکز دارد. آنها دائما در جستجوی معنا هستند.»
در فصل سوم کتاب، به موضوع رقابت از طریق معنا اشاره میشود. نویسنده اینطور هدف این فصل را معرفی میکند؛ ایجاد فهمی بهتر از علت نیاز مبرم به معنای جدید در این لحظه از زمان، و علت وجود رقیبانی که در تلاش هستند این فضا را به خود اختصاص دهند. ورگانتی به اهمیت چشمانداز اشاره میکند و میگوید: «چشمانداز ما همان انرژی رازآلودی است که هر روز صبح ما را از خواب بیدار میکند، باعث میشود که مقدار زیادی راه برویم، کار کنیم و حس خوبی داشته باشیم.»
ورگانتی به این نکته نیز اشاره میکند که فرآیند نوآوری در معنا از سازمان خودمان و از این پرسش آغاز میشود که دوست داریم مردم چه چیزی را دوست بدارند؟ او میگوید: «نوآوری در معنا، برخلاف نوآوری در راهحل، از درون به بیرون جریان مییابد. ما باید از فرضیههایمان شروع کنیم، از آنچه دوست داریم مردم دوست بدارند.» به عقیده این متخصص مدیریت فناوری، نوآوری در معنا زمانی شکل میگیرد که از درون به بیرون نگاه میکنیم که شکل نقد به خود میگیرد. حل خلاقانه مسائل نیز با نگاه بیرون به درون صورت میگیرند که تحت عنوان انگارهپردازی شناخته میشوند.
مائورو پورچینی قائممقام مدیر و مدیر طراحی شرکت پپسی درباره ورگانتی و کتابش اینطور مینویسد: «روبرتو ورگانتی در کتاب جدیدش، انسانگراست و فرد را در مرکز توجه قرار میدهد. فرد، نه موضوع رویکرد تفکر طراحی، بلکه نقطه آغاز فرآیند نوآوری است و با عشق ورزیدن به مردم و جامعه، از درون به بیرون، انگارهپردازی میکند. روبرتو در سفری دایرهوار که از فرد آغاز و به فرد ختم میشود، نشان میدهد چرا در جامعهی مدرن ما بیش از هر زمان به نوآوری از طریق معنا، نیاز داریم؛ و اینکه چرا این مفهوم امروزه در کسب و کارها معنا دارد. کتاب «پرازدحام» هدیهای ارزشمند و یک یادآوری گرانبهاست برای هرکسی که تلاش کند چیز جدیدی در این دنیا بیافریند.»
کتاب «پر ازدحام» با رویکرد طراحی محصولات معنادار در دنیایی لبریز از انگارهها، را مهدی مقیمی و ندا صالحی ترجمه کردهاند و نشر «کتاب وارش» آن را در 312 صفحه روانه بازار نشر کرده است.
نظر شما