آیت الله مرعشی نجفی وصیت کرد که دوست دارم در راهرو ورودی کتابخانه زیر پای افرادی که دنبال علوم محمدی هستند دفن شوم و خاک پایشان سرمه چشم من باشد.
زهرا باقری مولف کتاب در این نشست طی سخنانی گفت: سعی کردم چهره واقعی آیت الله سید شهاب الدین مرعشی نجفی (ره) را در کتاب نشان داده و ابعاد مختلف شخصیتی ایشان اعم از بعد سیاسی، فرهنگی، خانوادگی و ... را بررسی کنم و امیدوارم مخاطب کتاب با مطالعه آن چراغی در دلش روشن شود.
او افزود: من آشنایی چندان با ایشان نداشتم و ساکن قم هم نبودم اما هر بار به زیارت میآمدم به کتابخانه میرفتم و ایشان را هم میدیدم و البته شنیدن کراماتشان هم بی تاثیر نبود. اینکه یک سال با یک مرجع تقلید در ذهن خود زندگی کردم و برخاستم تاثیرش روی من این بود که حتی اگر شده یک کار کوچک انجام بدهی خداوند این را رشد میدهد.
حجت الاسلام والمسلمین سید محمود مرعشی نجفی در ادامه این مراسم طی سخنانی بیوگرافی از زندگی آیتالله مرعشی ارائه کرد و افزود: ایشان از معدود مراجعی بودند که از علوم دیگر بهرهمند بودند و به زبان انگلیسی، اردو و ترکی تسلط داشتند. آیت الله سید شهاب الدین مرعشی نجفی (ره) در سن 23 سالگی اجتهاد کتبی از علمای نجف گرفتند و پس از اینکه در سال 1342 به قصد دیدار با اقوام به ایران آمدند به توصیه آیت الله حائری در ایران ماندگار شدند. ایشان به قم میروند و با آیت الله حائری دیدار میکند و شیخ حائری حکم میکند در قم بمانید چون رضاخان میخواهد حوزه را نابود کند.
او در ادامه با تاکید بر اینکه آیت الله مرعشی برای خرید کتب و نسخ خطی روزها کارگری میکرده و با اجرت نماز و روزه استیجاری آثار مورد نظرش را میخریده گفت: وقتی که سن آیت الله سید شهاب الدین مرعشی نجفی (ره) در جمع آوری کتاب بالا رفت من را از 13 سالگی با نسخه های خطی آشنا کردند و من در 15 سالگی در این زمینه پخته شدم و گاهی درسها را جلو و عقب میکردم و برای خرید کتاب به شهرهای مختلف میرفتم. به هر حال اگر دعای ایشان نبود کتابخانه به اینجا نمیرسید.
او با بیان اینکه امروز کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی بزرگترین کتابخانه خطی شیعی در جهان است که از دو قفسه شروع شده و به اینجا رسید افزود: 61 جلد کتاب درباره نسخ خطی موجود در این کتابخانه چاپ شده و ما اکنون با چهارصد کتابخانه و مراکز علمی از جمله کتابخانه کنگره امریکا در ارتباطیم.
مرعشی نجفی ضمن تقدیر از زبان روان و ساده نویسنده کتاب شهاب دین در پاسخ به این سوال که چرا آیت الله سید شهاب الدین مرعشی نجفی (ره) به سفر حج نرفته توضیح داد: ایشان همواره دلش میخواست به مکه برود اما همیشه میگفت اول باید مستطیع باشد. از ایشان میپرسیدند مگر مستطیع نیستید؟ میگفت من سهمیندارم و وقتی فوت کردند نه یک متر زمین و نه حتی یک شاهی نداشتند. حتی انحصار وراثت نداشتند و 800 تا تک تومنی در جیبشان بود. بعدها برخی از طلاب آمدند گفتند: ما دوست داریم شما بروید مکه و هر هزینه ای بود ما قبول میکنیم گفتند: من نمیدانم این چه پولی است و شاید ربا باشد و من نمیتوانم با پول ربا حج بروم و بنابراین قبول نکردند.
او در پایان گفت: تولیت در داخل حرم حضرت معصومه در دو متری ضریح برای تدفین به ایشان جا دادند اما ایشان چون 70 سال کبوتر حرم بود گفتند من از این قبر میگذرم اما دوست دارم در راهرو ورودی کتابخانه زیر پای افرادی که دنبال علوم محمدی هستند دفن شوم و خاک پایشان سرمه چشم من باشد.
نظر شما